وصیت نامه شهید - صفحه 284

... هميشه برای شهادت حاضر بود و براي رفتن به سوي حق لحظه شماري مي كرد

شهید محسن اسماعیلی بیست و نهم آذر1344 ، در روستای عقیل آباد از توابع شهرستان اراک به دنیا آمد. پدرش حسین، کشاورز بود و مادرش زهرا نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. او نیز کشاورز بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و دوم شهریور1362 ، با سمت تیربارچی در مریوان توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در زادگاهش قرار دارد.

در نظر داشته باشید که اولا خداوند و ثانیا محرومان بودند که انقلاب اسلامی را به پیروزی رساندند و بارسنگین اداره کشور را بر گردن شما گذاشتند؛ پس سعی کنید خدمتگزار محرومان باشید، خدایی ناکرده نگذارید که آه مظلومی، بلند شود.

این مستضعفین هستند که به فکر پیروزی اسلام هستند، نه آن سرمایه دارانی که راحت خورده و خوابیده اند و درد اسلام و جامعه اسلامی را نمی دانند.

ما نیز با پیروی از ائمه، و با چشمانی باز و با اراده ای محکم تصمیم بر آن گرفتم که تا سرنگونی تمام سرسپردگان آمریکا و تا پیروزی نهایی مستضعفین جهان بر مستکبرین جنگ نمایم.

شهید عزیز الله پورمند فرزند موسی و در سال 1344 شمسی در روستای وزیر آباد شهرستان دره شهر دیده به جهان گشود وی تحصیلات خود را تا سال سوم راهنمایی (سیکل) ادامه داد و پس از آن با توجه به شرایط جنگی کشور در راه دفاع از آرامانهای اسلام ناب محمدی (ص) بعنوان پاسدار رزمنده به لشگر 11 حضرت امیر (ع) پیوست و عازم نبرد با متجاوزین به میهن اسلامی شد. تا آنکه به تاریخ بیست سوم اسفندماه سال 1366 طی عملیات بیت المقدس و در منطقه شاخ شمیران کردستان از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید. مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای دره شهر قرار دارد

هدف و مقصد را شناخته ام. دشمن را نیز به عیان دیده ام، پس چرا بر این مرکب خوشبختی که آگاهی می باشد، به سوی الله به پیش نتازم ...

به مکتبم بگوئید که من درس شهادت را از مکتبم یاد گرفتم و من نامه قبولی خود را از خدا گرفتم و امضاء آن را نه با قلم و کاغذ بلکه با خون بر خاک ...

دعا کنید که بزودی راه کربلا باز شود و به کنار قبر شش گوشه حسین بن علی (ع) بروید و دعا کنید که این ملت عراق از یوغ استعمار صدام رها شود.

ای کسی که هنوز امیدها برایم داشتی سلام، ای کسی که بهشت در زیر پایت هست سلام، ای کسی که در قلب فرزندت قرار می گیری و لحظه لحظه به فکرت می باشد سلام.

پدرم؛ آگاه باش که اسماعیلت هرگزازفرمان باریتعالى سربازنمى زنند ومرگ درراه خدا را جز سعادت نمى داند و زندگى را جز جهاد درراه عقیده درست نمى داند.

شهادت لباس تک سایزی است که ما باید با اعمال و رفتار و اخلاص، خود را اندازه آن کنیم، ان شاءالله. پروردگارا، من با تو عهد بستم که در دنیا به فرمان تو باشم. شهادت بر یگانگی و توحید تو می دهم که جز تو خدایی نیست.

من خود را در مقابل ملت شرمنده می بینم که کاری نکرده ام و آن مسئله ای که باید به آن توجه کنیم استقامت در جهاد است و جهاد احتیاج به استقامت و تداوم دارد.

از تمامی جوانان این مرز و بوم انتظار دارم جوانمردانه در راه اسلام و اهداف واقعی آن تا آخرین قطره خون تلاش نموده و مایه عظمت و جلال کیان اسلامی گردند...

کلام شهید؛ خداوندا، ما برای دفاع از اسلام آمدیم و آمدیم تا بجنگیم و در راه تو جهاد کنیم و کفر را از روی زمین برداریم و اسلام را در سراسر جهان استقرار بخشیم و حاکمیت الله را در سراسر جهان تحقق بخشیم.

اکنون که درخت تنومند اسلام احتیاج به آبیاری دارد، چرا با نثارخون خود او را آبیاری نکنیم و چرا به مرگ شرافتمندانه لبیک نگوئیم.

تنها مردن در راه خدا درست است من دوست ندارم در رختخواب بمیرم دوست دارم در راه الله بمیرم ، امیدوارم که به آرزوی قلبیم برسم ...

از همكاران فرهنگي می خواهم گل اعتصام را در وحدت خويش متصاعد كنيد تا دانش آموزان مست شيداي شما شوند...

از شما می خواهم اگر روزی بنده حقیر سراپا تقصیر لیاقت شهادت را در راه اسلام، قرآن و ولایت را پیدا کردم، گریه نکنید و بدانید که عمر دست خداست و چه لیاقتی بهتر از این که عمر بنده با شهادت که بالاترین مرگ و رسیدن به خداست، به پایان برسد.

1- یا شهید می شوم. 2- یا مجروح می شوم. 3- یا آنقدر هستم که تا پیروز شویم.