تاریخ شفاهی

آخرین اخبار:
تاریخ شفاهی
خاطره‌نگاری همسران شهدا

کلیپ/ «علی‌اصغر»؛ فرشته‌ای که پناه نیازمندان بود/ قسمت دوم

در این کلیپ همسر شهید «علی‌اصغر اشرفی» نقل می‌کند: «علی‌اصغر با اینکه نه پدر دیده بود نه مادر، یک فرشته بود. همیشه دستگیر فقرا و دنبال صلح و صلاح بین مردم بود.»
گفت و گو با«قاسم امینی» جانباز 70 درصد؛

غسل شهادت در پای کارزار؛ عهدی که یک طرفش پرواز شد

«صبح عملیات، دو رزمنده با وضو و غسل شهادت وارد میدان شدند؛ روایت«قاسم امینی» از لحظه‌ای که تقدیر، او را ماندنی و رفیقش را رفتنی کرد.»
گفت و گوی تصویری با جانباز «محمد رضا ترک»

فداکاری در لحظه آخر؛ داستان شهادت همرزمی که ماسکش را به من داد

حمله شیمیایی ابوقریب، یک جمله مسیر زندگی مرا تغییر داد؛ "تو زن و بچه داری…" این آخرین سخن همرزم شهیدم بود.
گفت و گوی تصویری با جانباز «عصمت قوره جیل» و مادر شهید «شیرزاد احمدی»

داغی که سال‌ها مانده؛ داستان مادری که فرزندش نان را رها نکرده شهید شد

سال‌ها گذشته، اما مادر شهید «شیرزاد احمدی» هنوز صحنه بمباران و دستان کوچکی را که محکم نان را گرفته بود، فراموش نکرده است؛ روزی که خانه‌اش دود شد و آسمان سیاه.
گفت و گوی تصویری با جانباز «بهروز پیری»

استخوان پایم خرد شد، اما از میدان دفاع بیرون نرفتم

جانباز «بهروز پیری» می‌گوید: استخوان پایم خرد شد، اما دلم هنوز محکم برای ادامه خدمت می‌تپید؛ روایتی ساده، اما پرمعنا از مردی که سربازی را نیمه‌تمام نگذاشت.
گفت و گوی تصویری با جانباز «نیمتاج احمدی»

چشم باز کردم، ۳۰۰ متر دورتر از خانه افتاده بودم

بمباران هوایی روستا تنها چند ثانیه طول کشید، اما برای نیمتاج احمدی به اندازه یک عمر زخم بر جا گذاشت؛ شهادت دو خاله، برادر خردسال و بستگانش و نجات دوقلو‌های قنداقه‌اش از زیر کرسی، بخشی از این روز پرخاطره‌ی درد است.

رونمایی از مجموعه سه‌جلدی « تاریخ شفاهی مهندسی رزمی» در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس

آیین رونمایی از مجموعه کتاب‌های « تاریخ شفاهی مهندسی رِزمی» با روایت فرماندهان نیروهای مسلح و جهاد سازندگی، روز ۲۵ آبان‌ماه ۱۴۰۴ در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار می‌شود.
روایتی شنیدنی از جانباز «داود علی نجفی»

از آتش دشمن تا شفای امام رضا (ع)

جانباز اودعلی نجفی می‌گوید: در عملیات نصر در منطقه سردشت از ناحیه دست راست مجروح شدم. پزشکان گفتند باید دستم قطع شود، اما با توسل به امام رضا (ع) معجزه‌ای رخ داد و دستم نجات پیدا کرد.
گفت‌و‌گوی تصویری با جانباز کرمانشاهی «برزو مرادی»

از سال ۵۸ تا شب مجروحیتم، هیچ‌وقت از خط عقب نماندم

«برزو مرادی» جانباز کرمانشاهی می‌گوید: از روزی که در سال ۱۳۵۸ وارد سپاه شدم تا شب مجروحیتم در سال ۱۳۶۰، همیشه در خط مقدم بودم. آن شب در عملیات دیده‌بان بودم، حمله را از ساعت یازده شب آغاز کردیم و تا سپیده‌دم جنگیدیم. ۱۷۰ اسیر گرفتیم، اما بهایش مجروحیت من و شهادت دوستانم بود.
گفت‌و‌گو با مادر شهید «هوشنگ عسگری»

فرزندم، درس و مدرسه را رها کرد و به خط مقدم رفت

«دختر بس آبباریکی» می‌گوید: هوشنگ هنوز دانش‌آموز بود که با آغاز جنگ تحمیلی تصمیم گرفت به جبهه برود. وقتی اصرار او را دیدم، گفتم درست را بخوان، اما هوشنگ پاسخ داد: «اگر دشمن حمله کند، باید دفاع کنیم.» او سرانجام در دفاع از خاک وطن به شهادت رسید.
در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار می‌شود

نقد و بررسی کتاب « تاریخ شفاهی ، چیستی و چگونگی»

برنامه نقد و بررسی کتاب « تاریخ شفاهی ، چیستی و چگونگی» اثر حمید قزوینی، روز دوشنبه ۱۹ آبان‌ماه با حضور جمعی از پژوهشگران و کارشناسان حوزه تاریخ شفاهی در تالار قصرشیرین موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار می‌شود.

اسوه‌ای از ایمان، ایثار و شجاعت؛ روایت حاج حسن معینیان از شهید «فهمیده»

«حاج حسن معینیان» می‌گوید: «دانش‌آموز بسیجی، شهید محمدحسین فهمیده، اسوه ایثار و شجاعت، الگوی ایمان و صبر، فرمانده توانا، قهرمان ملی، عاشق رهبر و فدایی رزمندگان اسلام بود.»
گفت‌و‌گو با جانباز ۷۰ درصد «علی محمدی»؛

همسرم، قهرمان بی نام زندگی من است

«علی محمدی»، می‌گوید: همسر من، مثل همه همسران جانبازان، قهرمانی است که هیچ‌کس نامش را فریاد نمی‌زند، اما تمام زندگی‌ام را ساخته و نگه داشته است. وقتی من در میدان جنگ بینایی و شنوایی‌ام را از دست دادم، او بود که با صبر و عشق بی‌وقفه کنارم ایستاد و بار سخت زندگی را به دوش کشید. هر موفقیتی که امروز دارم، مرهون همت و فداکاری اوست. این قهرمانان بی‌نام، ستون‌های محکم زندگی ما جانبازان هستند.
تاریخ شفاهی والدین شهدا؛

روایت دلتنگی مادر شهید «عباس دهقان نژاد» برای پسرش

شهید «عباس دهقان نژاد» از شهدای اقتدار ایران است که در دفاع مقدس ۱۲ روزه به شهادت رسید. در ادامه روایتی از دلتنگی های مادر این شهید عزیز را برای تک پسر شهیدش می بینید.

معاونت فرهنگی بنیاد اصفهان از روند ثبت و ضبط تاریخ شفاهی بازدید کردند

معاون فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان اصفهان به همراه رئیس اداره هنری اسناد و انتشارات بنیاد از نزدیک در جریان روند ضبط و ثبت خاطرات والدین شهدای مدافع وطن قرار گرفتند و با خبرنگار نوید شاهد گفتگو کردند.
گفت‌و‌گو با جانباز ۵۰ درصد «غزاله احمدی»؛

از ترکش‌های وحشتناک تا همدلی مردم در میانه جنگ

«غزاله احمدی» می‌گوید: ۲۱ خرداد ۱۳۶۴، ماه رمضان بود و من همراه عمویم به دیدار یکی از اقوام رفته بودم. ناگهان صدای مهیب انفجاری گوش‌هایم را کر کرد و همه‌جا لرزید. ترکش‌ها به بدنم اصابت کردند و دردی که آن لحظه حس نمی‌کردم، کم‌کم جانم را گرفت. اما در آن روز‌های سخت جنگ، همدلی و کمک مردم و فداکاری پزشکان بود که مرا زنده نگه داشت. این، روایت من از لحظاتی است که جنگ را از نزدیک لمس کردم.
گفتگوی تصویری با جانباز و آزاده «علیرضا محمدی»

با ۴۰ نفر، مقابل ۳۰۰ دشمن ایستادیم؛ اسیر شدیم، اما دل‌هایمان اسیر نشد

«علیرضا محمدی» می‌گوید: در منطقه ترشابه با چند نفر از بچه‌ها مقابل سیصد نیروی دشمن ایستادیم. یک ماه درگیر بودیم، خیلی‌ها شهید شدند و ما اسیر شدیم، اما در اسارت هم با محبت و برادری کنار هم بودیم. روزی که به خاک ایران برگشتیم و سجده شکر کردیم، یکی از زیباترین لحظه‌های عمرم بود.
روایتی شنیدنی از جانباز و آزاده «فریدون محمدی»

در‌های بسته اسارت و طلوع دوباره آزادی

سال‌ها در زندانی سرد و تاریک در منطقه سرپل ذهاب، «فریدون محمدی» آزاده جنگ تحمیلی، شکنجه‌ها و رنج‌های اسارت را تحمل کرد. اما با باز شدن در‌های زندان و بازگشت به وطن، زندگی و امید دوباره در دل او زنده شد.
گفتگوی تصویری با جانباز و آزاده ۵۵ درصد «مراد فریدونی»

روایتی ناگفته از اردوگاه‌های بعثی؛ آلونکی در وسط جهنم

«مراد فریدونی» می گوید: میان گرمای سوزان تابستان و سایه‌ی سنگین اسارت، آلونکی کوچک در وسط اردوگاه بعثی‌ها ساخته شد؛ جایی که «مراد فریدونی» جانباز ۵۵ درصد، شاهد گفت‌وگوهایی پر از تحقیر و دروغ بود. این آلونک، نمادی از جهنم بی‌صدایی است که اسیران در آن روزها تجربه کردند؛ روایتی ناگفته از اردوگاه‌هایی که هر گوشه‌اش داستانی از مقاومت و درد دارد.

درد دل مادر شهید حسین ابراهیمی از جدایی، مهاجرت و شهادت فرزندش

مادر شهید "حسین ابراهیمی" در روایت سختی‌های زندگی و مهاجرت از افغانستان به ایران، خاطرات فرزند شهیدش را به زبان می‌آورد؛ از روزهای کودکی و چوپانی گرفته تا پیوستن به جبهه سوریه و آخرین تماس‌های او پیش از شهادت.
طراحی و تولید: ایران سامانه