هرمزگان - خاطره

خاطره
سه روز در آسایشگاه دشمن؛ روایت اسارت در اردوگاه تکریت
خاطرات شفاهی جانبازان؛

سه روز در آسایشگاه دشمن؛ روایت اسارت در اردوگاه تکریت

آزاده و جانباز سرافراز «کریم شریفی شمیلی» درباره دوران اسارت خود چنین روایت می‌کند: عراقی‌ها برای سربازانشان یک آسایشگاه ساخته بودند و ما را سه روز در آنجا نگه داشتند. پس از آن، ما را به اردوگاه تکریت منتقل کردند. شب‌ها به‌ سختی می‌خوابم و هنگام خواب احساس خفگی به من دست می‌دهد؛ با این حال، هیچ‌وقت روحیه‌ام را از دست نمی‌دهم و خودم را نمی‌بازم.
وقتی ایمان، جوانی را به خط مقدم رساند
زندگی‌نامه شهید «فولاد کوهکن»

وقتی ایمان، جوانی را به خط مقدم رساند

شهید «فولاد کوهکن» از جمله جوانان انقلابی جنوب کشور بود که از نخستین سال‌های شکل‌ گیری انقلاب اسلامی، حضوری فعال داشت و سرانجام در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل به شهادت رسید.
روایت یک امدادگر از خط مقدم؛ از فتح‌المبین تا بیت‌المقدس
خاطرات شفاهی جانبازان؛

روایت یک امدادگر از خط مقدم؛ از فتح‌المبین تا بیت‌المقدس

جانباز سرافراز «اصغر شریفی» درباره حضور خود در جبهه چنین روایت می‌کند: با تشکیل ستاد امداد جبهه، از طریق این مؤسسه برای اعزام نام‌نویسی کردم و به هلال‌احمر اهواز اعزام شدم. به همراه یک نفر دیگر، یک دستگاه آمبولانس در اختیار ما قرار گرفت و با آن مجروحان را از خط مقدم به پشت خط انتقال می‌دادیم. از عملیات فتح‌المبین تا عملیات بیت‌المقدس در جبهه حضور داشتم.
روایتی از عشق به امام و دفاع از میهن
زندگی‌نامه شهید «عزیز کرم‌شاهی»

روایتی از عشق به امام و دفاع از میهن

شهید «عزیز کرم‌شاهی» در خانواده‌ای مذهبی و زحمتکش در روستای براهنگ بشاگرد چشم به جهان گشود. با وجود کمبود امکانات تحصیلی، از کودکی به کشاورزی و دامداری پرداخت تا به خانواده کمک کند. او با عشق به امام و انقلاب، به سپاه پاسداران پیوست و در دفاع از میهن به فیض شهادت نائل آمد.
نگذارید دشمن بر ما مسلط شود و از امام امت پشتیبانی کنید
وصیت‌نامه شهید «غلام ذاکری نیای»

نگذارید دشمن بر ما مسلط شود و از امام امت پشتیبانی کنید

شهید «غلام ذاکری نیای» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: در پایان عرایضم، از تمام فامیلان و آشنایان خداحافظی و طلب آمرزش می‌نمایم و از آن‌ها می‌خواهم در راه خدا باشند، از امام امت و این جمهوری اسلامی ایران پشتیبانی نمایند و نگذارند دشمن بر ما مسلط شود، بر ما بتازد و دوباره ما را ببندد و بکشد.
حماسه‌ای از جنس اخلاص؛ پاسدار انقلاب
زندگی‌نامه شهید «غلام ذاکری نیای»

حماسه‌ای از جنس اخلاص؛ پاسدار انقلاب

شهید «غلام ذاکری نیای» یکی از پاسداران جان‌ بر کفی بود که با آغاز نهضت اسلامی، ندای امام را لبیک گفت و تمام هستی خود را وقف دفاع از انقلاب و اسلام کرد. او با حضور در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل، شجاعانه جنگید و سرانجام در ام‌الرصاص عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.
بخشندگی‌ای که بعد از شهادت آشکار شد
خاطره‌‌ای از شهید «مجید صادقی گوربندی»

بخشندگی‌ای که بعد از شهادت آشکار شد

مادر شهید تعریف می‌کند: مجید عاشق کمک کردن به دیگران بود، اما من از بسیاری از کارهایش خبر نداشتم. تازه بعد از شهادتش بود که بخشندگی و ازخودگذشتگی‌اش برایم آشکار شد.
او از رهروان راه خونین حضرت امام حسین(ع) بود
خاطره‌‌ای از شهید «سهراب سالارپور محمدمرادی»

او از رهروان راه خونین حضرت امام حسین(ع) بود

مادر شهید تعریف می‌کند: در آخرین وداع، رو به من کرد و گفت؛ مادر! می‌دانم این بار شهید خواهم شد. او از رهروان راه خونین حضرت امام حسین(ع) بود که با نثار جان خود، درخت تنومند اسلام را آبیاری کرد.
۱
طراحی و تولید: ایران سامانه