- مصاحبه

navideshahed.com

امنیت کشور ما به برکت خون شهیدان و استقامت رزمندگان است

امنیت کشور ما به برکت خون شهیدان و استقامت رزمندگان است

عسگر قلی‌پور الارزی جانباز ۳۵ درصد گفت: شهدا ما را فراموش نکرده‌اند ما را در کنار سفره خود راه می دهند، ما به برکت خون شهدا این انقلاب را به دست صاحب اصلی اش خواهیم رساند. به پای انقلاب تا آخرین نفس و قطره خون خواهیم ایستاد و جبهه مستحکم انقلابیون را که در مقابل کفر جهانی تشکیل شده، روز به روز این عنصر که اثرش از دفاع مقدس است را باید برای جوانان بازگو کرده و از طریق گوش به فرمان ولایت فقیه و رهبر بودن تقویت کنیم. اگر کشور ما امروز امنیت دارد به برکت خون شهیدان و استقامت رزمندگان است.
سلیمانی متعلق به همه ایرانیان و ایران ملک سلیمان است

سلیمانی متعلق به همه ایرانیان و ایران ملک سلیمان است

غلامرضا خارکوهی جانباز 35 درصد گفت: نگاه تک بعدی به سردار دل‌ها کافی نیست و هیچ شخص، حزب، جناح و سازمان و نهادی نباید شخصیت او را به نفع خود مصادره کند، یا از عکس و نام این مرد بزرگ سوءاستفاده کند چراکه سردار سلیمانی یک شخصیت محبوب ملی و بین‌المللی و مردمی است، سلیمانی متعلق به همه ایرانیان و ایران ملک سلیمان است.
حاج قاسم راهگشای تحولات منطقه بود

حاج قاسم راهگشای تحولات منطقه بود

داوود عامری جانباز 70 درصد گفت: قطعا حضور افراد شاخص و برجسته همانند حاج قاسم در تحولات منطقه می‌تواند راهگشا باشد و نبود آنان خلأ ایجاد می‌کند. حاج قاسم دست پرورده نظام بود. در سن جوانی و نوجوانی با انقلاب رشد کرد، انقلابی که نشأت گرفته از رهبری حضرت امام بود. این رشد و بالندگی در دوران دفاع مقدس و در امتداد آن در سپاه قدس، وی را تبدیل به فردی شاخص و تأثیرگذار نمود.
یک گلایه از همسر؛ تبریک روز مادر را به من بدهکاری

یک گلایه از همسر؛ تبریک روز مادر را به من بدهکاری

«فاطمه ایزدی نامقی» همسر شهید «سیداحسان حاجی حتم‌لو» گفت: «بعد از شهادت سید احسان گفتم، یا امام زمان (عج) من تنها یادگار سیداحسان را به شما هدیه می‌کنم، من از همه دنیا به خاطر عشق به شما گذشتم، بعضی وقت‌ها به سید احسان می‌گویم ازت یک گلایه دارم، یک تبریک به من بدهکاری، تو هنوز روز مادر را به من تبریک نگفتی.»
فرزندت سید شده/ خوابی که خبر از شهادت می‌داد

فرزندت سید شده/ خوابی که خبر از شهادت می‌داد

«سیده مریم حسینی» مادر شهید «محمدرضا شیبانی مجد» گفت: «در خواب دیدم که مردی با ردای بلند که شال سبزی به کمر خود بسته بود تابوتی را به منزل ما آورد و روی سکو گذاشت و بعد گفت: کفن بچه‌ات را بده. بچه‌ات سید شده است، گفتم، خودم سید هستم اما بچه‌ام سید نیست، گفت: نه فرزندت سید شده ...»