شهید «محمدحسین تولی» در مناجاتش با پروردگار متعال میگوید: «خدایا! به ما توفیق انـسان کامـل شـدن، انسانی که خلیفهالله است عنایت فرما.»
شهید «محمدحسین تولی» در وصیتنامهاش مینویسد: «آیا نمیبینی که چه ظلم و سـتمهایی در کشورهای اسلامی توسط سران خائن به اسلام به مستضعفین میشود؟ آیا این همه خفت، نکبت، ذلت و اسارت برای تکان دادن و بیدار شدن از این خواب غفلت کافی نیست؟ سخن خدا را که میفرماید: تا رفع فتنه جهاد کنید، از یاد میبرید!»
شهید «مرتضی پازوکی» در وصتنامهاش مینویسد: «شکر خدای را که توفیق یافتم در راه مبارزه حق با باطل شرکت کنم و آنچه که دارم در طبَق اخلاص نهاده و تقدیم ایزد منان کنم و آنچه حسین(ع) و یارانش و تمام رزمندگان صدر اسلام پروانهوار دور آن میگشتند، من هم آن را باز یابم.»
شهید «محمود امی» در وصیتنامهاش مینویسد: «امیرالمومنین(ع) در نخلستانها، روزها با دهان روزه کار میکرد و حسینبنعلی(ع) را تربیت و پرورش نمود که مرگ سرخ را بر بیعت با یزیدبنمعاویه ترجیح دهد. ما نیز به پیروی از امام حسین(ع)، مرگ سرخ را بر تن به ذلت و خواری دادن ترجیح میدهیم.»
شهید «حمیدرضا ملایی» در نامهای به خانوادهاش مینویسد: «از دزفول تا آنجایی که الآن خط است، وجب به وجب راه را شهیدی باز کرده. خوشا به حالتان ای شهدا که پیش خدا رفتید و مسئولیتهایتان به دوش ما افتاده و ما باید به آخر برسانیم، اما من از خداوند میخواهم که من را هم بپذیرد.»
شهید «محمدعلی مکارینسبسمنانی» در قسمتی از مصاحبه خود میگوید: «به جبهه آمدم تا دل خانواده شهدا گرم باشد، اسلام را یاری دهم و به حرف امام عزیزمان لبیک گفته باشم.»