شهید «مهدی لطفی» از شهدای پاسدار استان ایلام است که همزمان با شروع جنگ تحمیلی در جبهه حضور یافت و جسورانه در جبهههای موسیان، عین خوش و دهلران مردانه با متجاوزان نبرد کرد. در ادامه تصاویری از این شهید والامقام در سالگرد شهادت منتشر میشود.
از خصوصیات بارز اخلاقی شهید ریحانی این بود که از شهادت هیچ ترسی نداشت و به شهادت در راه خداوند عشق میورزید و نام یاحسین و امام حسین (ع) همیشه ورد زبانش بود. نوید شاهد ایلام در سالگرد شهادت به معرفی این شهید گرانقدر میپردازد.
سالگرد عروج ملکوتی شهید «سیدقاسم سامیه زرگر» همراه با یاد و خاطره والدین بزرگوار مرحومش از شنبه 7 مهرماه 1403 الی پنجشنبه 12 مهرماه 1403 در یزد برگزار میشود.
طلبه شهید «نورالدین خدامرادی» از میان روزهای هفته روز جمعه برای وی بسیار مقدس بود و تا پاسی از شب با امام زمان راز و نیاز میکرد، و آرزو داشت اگر شهادت نصیبش شد در این روز باشد. سرانجام پس از رشادتهای فراوان دهم مهرماه ۱۳۶۲ عصر روز جمعه در منطقه مرزی قصرشیرین حین وضو گرفتن برای نماز مغرب و عشاء با لبی خندان به دیدار معبود شتافت.
شهید یحیی یاری از شهدای دفاع مقدس استان ایلام است که مهرماه ۱۳۶۶ در منطقه شلمچه به درجه رفیع شهادت نایل آمد. وی در فرازی از وصیت نامه اش خطاب به خواهرانش مینویسد: «خواهرانم به خاطر احترام به خون شهیدان حجابتان را رعایت کنید.»
شهید «صفر غریب» از شهدای جهادگر دفاع مقدس استان ایلام است که کار آبرسانی به رزمندگان را در جبهه بر عهده داشت و در حین خدمات رسانی شهریور ۱۳۶۴ به فیض شهادت رسید. نوید شاهد ایلام در سالگرد شهادت به معرفی این شهید والامقام میپردازد.
خداوندا تو را به حق سالار شهیدان سوگند میدهم که مرا از قافله شهیدان جا مگذار و هم اکنون که راهى جبهههاى نور علیه ظلمت میشوم از تو مىخواهم در این راه شهادت نصیبم گردد. نوید شاهد ایلام در سالگرد شهادت شهید «کشت مند شریفی»متن مناجات و وصیت نامه وی را منتشر می کند.
شهید میرزایی دانش آموز سوم دبیرستان بود که آتش جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی شعله ورتر شده بود، سنگر جبهه را به سنگر دانش ترجیح داد و به عنوان بسیجی به جمع لشکریان همیشه پیروز سپاه پیوست. نوید شاهد ایلام در سالگرد شهادت یاد و خاطره این شهید والامقام را گرامی میدارد.
شهیدان «عبداله و عمران ابراهیمی» دو برادر و دو دوست بودند که شهریور ۱۳۶۷ با هم همسفر ابدی شدند. نوید شاهد ایلام در سالگرد شهادت به معرفی این دو شهید گرانقدر میپردازد.
شهید «چراغعلی ظهیریان» از شهدای جهادگر استان ایلام است که شهریور ۱۳۶۳ در عین خوش دهلران در حین خدمت رسانی سوخت به ماشینهای جبهه بر اثر برخورد با مین به فیض شهادت نایل آمد. نوید شاهد ایلام در سالگرد شهادت به معرفی این شهید گرانقدر می پردازد.
شهید «آزادیبخت کاظم زاده» عاشق دفاع از خاک وطن بود، با وجود اینکه میتوانست در دانشگاه ادامه تحصیل دهد، اما راهی جبهه شد. نوید شاهد ایلام در سالگرد شهادت به معرفی این شهید گرانقدر میپردازد.
تصاویر به یادگار مانده از شهید «اسداله رسولوندی» که دوازدهم شهریور ۱۳۵۹ در جبهه کرخه نور بر اثر اصابت موشک به تانکی که خود و خدمهاش در آن بودند به فیض شهادت رسید.
مادر گرانقدر شهید «نصراله آبسالان» در سالگرد شهادت فرزندش در خاطراتی از او روایت میکند: تنها آرزوی فرزندم این بود که وقتی شهید شد با خاک غسل داده شود، موقعی که پیکر مطهرش آوردند قابلیت غسل با آب را نداشت او را با خاک غسل دادند، اینگونه پسرم به آرزوی خود رسید.
شهید «منیرمنتی» از شهدای ارتش استان ایلام است که در قلاویزان مهران و در حین دفاع از خاک وطن به فیض شهادت رسید و به خیل شهدای جاویدالاثر پیوست. نوید شاهد ایلام در سالگرد شهادت به معرفی این شهید والامقام می پردازد.
شهید «مهدی عسکری» در یادداشتی مینویسد: «ریشه استکبار جهانی به برکت خون شهیدان گرانقدر میهن اسلامی، شکست خورده است چراکه این شهیدان در دامان پاک مادران و تلاش پدارن شهدا، تربیت یافته و رشد کردهاند.»
شهید «فرج اله کرد پورمند» جوانی با ایمان، مؤمن و معتقد به قوانین اسلامی بود اعتقادات معنوی خاصی داشت، ساده زیست بود. در انجام کارهای خیر پیشقدم بود. نوید شاهد ایلام در سالگرد شهادت به معرفی این شهید گرانقدر می پردازد.
شهید «شیر محمد داوری» از شهدای بسیجی استان ایلام در وصیتنامهاش خطاب به جوانان مینویسد: ای جوانان حزب الله به جبهههای نبرد حق علیه باطل بیایید، حافظ انقلاب باشید تا دینِ تان را نسبت به انقلاب و شهدا ادا نمائید.
شهید منتی یکی از رزمندگان خستگی ناپذیر جبهه و جنگ بود که در عملیاتهای محرم، والفجر ۳، والفجر ۵، ظفر ۵، والفجر ۹، کربلای ۴، کربلای ۵، کربلای ۱۰، نصر ۴، و نصر ۸ حضوری فعال داشت. نوید شاهد ایلام همزمان با سالگرد شهادت به معرفی این شهید گرانقدر می پردازد.
مادر در آستانه در بیقرار ایستاده است و قامت رشید تو را براندازی میکند. قطرات اشک گونههایش را میپیماید و هراسی هول انگیز دلش را چنگ میزند. کار همیشگی اوست هر بار که به مرخصی میآیی. امروز هم تا دم در تو را بدرقه میکند و اشک میریزد و میگوید: سلمان «نمیشه این دفعه بیشتر بمانی؟!» و تو لبخندی حیات بخش پاسخش میدهی. در ادامه یادداشتی به همین مناسبت منتشر میشود.