محمد رضا رفعت جو

پدر تو نورى، تو به پاكى دلهاى پاكباخته اى. تو را دوست دارم كه به من چگونه بودن را آموختى. خدا همه ما را ببخشد. پدر : صابر چون ايوب ، اميدوار چون يعقوب، با ايمان چون يقاتلون فى سبيل ا... باش . مادر براى تو چه بنويسم آخر تو كه نمى دانى وقتى به ياد تو و نام تو مى رسم قلب و قلم و فكرم به لكنت مى افتند. مادر عزيزم فقط مى گويم تو گل شاخه هاى درخت عشقى

سال ۱۳۵۴ وارد دبستان شد و تحصیلات خود را آغاز کرد و از آنجا که از هوش و استعداد بالایی برخوردار بود تا سال اول مقطع کاردانی ادامه تحصیل داد. بسیار با اخلاق و مقید به انجام واجبات و ترک محرمات بود و سعی می‌کرد کمک حال خانواده و اهل محل و دوستان خود باشد. در مجالس مذهبی و هیئت های حسینی حضور فعال داشت و سعی کرد از مکتب الله درس آزادی و آزادگی بیاموزد.