مقاومت بی نتیجه نیست
وقتی خبر عبور دشمن از بهمن شیر و ورودش به ذوالفقاری رسید، پشت بندش یک سری حرف و حدیث ها هم زده شد.
برخی از فرماندهان نظامی معتقد به ترک منطقه بودند. آنها می گفتند: «با توجه به سقوط خرمشهر و تکمیل شدن حلقه ی محاصره ی آبادان، به زودی این شهر هم سقوط خواهد کرد. پس مقاومت بی نتیجه است و از دست دادن نیروها و تحمل خسارات و تلفات سنگین، عاقلانه نیست.»
در آن لحظات یک عده کارشان شده بود فقط آیه ی یاس خواندن. مدام از برتری دشمن صحبت می کردند و سعی داشتند با بزرگ نمایی قدرت دشمن، ترس بیندازند تو دل مردم و مدافعین شهر. اما در این میان، اشخاصی مثل آیت الله جمی، آقا سیدمجتبی و عده ی زیادی از داوطلبین مردمی با روحیه بخشی به نیروها و مردم، دسیسه ی کوته نظران بزدل را خنثی کردند.
در همین عملیاتی که در منطقه ی ذوالفقاری انجام شد، علاوه بر نیروهای فدائیان اسلام، تعدادی از نیروهای ارتش و تکاور به همراه جمعی از نیروهای مردمی که توسط آیت الله جمی رهبری می شدند، آماده ی درگیری با دشمن بودند. اما عده ای با نشر اخبار کذب و ایجاد تردید و دودلی، قصد تضعیف روحیه ی افراد را داشتند. مثلا می گفتند: جاده ی خسروآبادی به اشغال عراقی ها درآمده و کار دیگر تمام است. آن وقت هر طوری می توانید خودتان را از این جا نجات دهید و فرار کنید.»
این را گفت و پایش را روی پدال گاز گذاشت و به سرعت از محل دور شد. نفس همه در سینه حبس شده بود. ایشان وارد جاده ی خسرو آباد شد. هر آن انتظار می رفت ماشین هدف قرار گرفته و منهدم شود. هیچ کس پلک نمی زد، اما به خواست خدا هیچ اتفاقی برای او نیفتاد.
این حرکت آقا، روحیه ی نیروها را دو چندان کرد و به همه فهماند جنگیدن مردانگی می خواهد و بس.
او می گفت: «کسی که برای خدا می جنگد، دیگر ترسی به دل ندارد. چرا که در همه حال پیروز است. چه بکشد، چه کشته شود.»
.... و او خودش این گونه بودف چون با خدا معامله کرده بود.
منبع: پنجه در پنجه رئیس جمهور/خاطراتی از زندگی شهید سیدمجتبی هاشمی/ جعفر کاظمی/1395
