نوید شاهد - صفحه 247

نوید شاهد استان هرمزگان زندگینامه شهید والامقام «معصومه عامری سیاهویی» را برای علاقمندان منتشر می‌کند.

نوید شاهد استان هرمزگان زندگینامه شهید والامقام «فاطمه نیک» را برای علاقمندان منتشر می‌کند.

نوه شهید تعریف می‌کند: «مادربزرگم فردی دست و دلباز بود و همیشه به نیازمندان کمک می‌کرد. یک روز یک فرد فقیر که دو فرزند هم داشت همراه با فرزندانش به در خانه شهید آمدند و ...»

کتاب «شهد و شرنگ» معرفی زندگی، اسارت و شهادت شهیده بانو «معصومه رحیمی» به قلم ریحانه غلامیان روانه بازار نشر شد.

سرپرست اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان البرز در جلسه با اعضای کنگره شهدای استان البرز بیان کرد: «این توفیق برای مجموعه بنیاد شهید است و امیدواریم شرمنده شهدا نشویم.»

شهید «محسن آخوندی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیت‌نامه‌اش نوشته است: «ایثارگری‌ها و نثار خون رزمندگان این امکان را به وجود می‌آورد که کشور ما به صورت یک الگو در دنیا و در میان مستضعفان جهان درآید.»

هم‌زمان با سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع)، یادواره شهدای والامقام روحانی شهرستان شاهرود با سخنرانی آیت‌الله محمدمهدی میرباقری و با حضور علما، روحانیون و طلاب، خانواده‌های معزز شاهد و ایثارگر و اقشار مختلف مردم، پانزدهم اردیبهشت در حسینیه اعظم مدرسه قلعه این شهرستان برگزار شد. در ادامه تصاویر نوید شاهد از این مراسم را ببینید.

شهید «عیسی بهاردوست صومعه‌سرا» نوشته است: «من با اراده و عشق به خدا و عشق به رهبرم به جبهه رفتم، وقتی من تهران بودم عده‌ای از دوستان و فامیلهایم به من می‌گفتند چرا آنقدر به جبهه می‌روی؟ بله اینها نمی‌دانستند که وقتی کسی عاشق به خدا شد دیگر نمی‌تواند بماند اینها نمی‌دانستند که من دنبال چه چیز هستم اینها نمی‌دانستند که شهادت مردن نیست بلکه شهادت از نو زنده شدن است.»

فرزند شهید تعریف می‌کند: «با بچه‌هایش مهربان بود و دلسوزانه رفتار می‌کرد. همیشه خوش‌رو بود. در زندگی همسری خوب برای شوهرش و مادری فداکار برای فرزندانش بود.»

نوید شاهد استان هرمزگان زندگینامه شهید والامقام «اسماء عارف» را برای علاقمندان منتشر می‌کند.

پدر شهید تعریف می‌کند: «من و مادرش خیلی دوست داشتیم به دنیا آمدن فرزندش را ببینیم که متاسفانه این اتفاق باعث شد نتوانیم بچه‌دار شدن دخترمان را ببینیم و...»

مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان‌های استان تهران گفت: از ۵۵ جلد کتاب در کنگره شهدای استان تهران رونمایی شده و ۷ عنوان کتاب به صورت اختصاصی در معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان‌های استان تهران تالیف شده است.

شهید «علی اکبر بهادری» در وصیت‌نامه‌ای خطاب به مادرش نوشت: «خواهرم را تربیت اسلامی کنی و به او یاد دهی که حجاب را رعایت کند.»

۱۸ اردیبهشت‌ سال ۱۳۶۱ یکی از روزهای موفق عملیات "الی‌بیت‌المقدس" است که شاهد آزادسازی منطقه هویزه هم بود. در نهمین روز از آغاز عملیات بیت‌المقدس، شهر هویزه، پادگان حمید و بخش شمالی جاده اهواز-خرمشهر آزاد شد و شهر اهواز پس از حدود ۲۰ ماه، از تیررس توپخانه دشمن خارج شد.

شهید مصطفی آذریان در ششم مهرماه سال ۱۳۳۱، در شهرستان بروجن در استان چهارمحال و بختیاری متولد شد. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. مشاور امنیت فرماندهی کل سپاه بود. سال ۱۳۵۶ ازدواج کرد و صاحب چهار پسر و يک دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافته و در عملیات بیت‌المقدس و فتح خرمشهر، او اولین کسی بود که پرچم جمهوری اسلامی ایران را بر فراز گنبد مسجد جامع خرمشهر به اهتزاز درآورد و در پانزدهم اردیبهشت ۱۳۶۵ با سمت فرمانده سپاه در محور ورامين - تهران بر اثر سانحه هوايی و سقوط هواپیما به شهادت رسید.

مراسم بزرگداشت ۱۸ اردیبهشت ماه سالروز آزادسازی شهرستان هویزه در عملیات الی بیت المقدس با حضور مردم، خانواده معظم شهدا رزمندگان و پاسداران و مسئولین در هویزه برگزار می شود.

پیکر مطهر شهید «غلامعلی عشیری لیوسی» شهید تازه تفحص شده هشت سال دفاع مقدس شهرستان دزفول روز شنبه با حضور مردم قدرشناس دزفول تشییع و به خاک سپرده شد.

پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان هرمزگان تصاویر به یادگار مانده از شهید «خلیل عجم قشمی» را برای علاقه مندان منتشر کرد.

شهید «احمد بقرائی نسب» در گوشه‌ای از وصیت‌نامه‌اش می‌نگارد: «بیائیم از این دنیای فانی دل بکنیم و به صف یاران خدا بپیوندیم و من برای ادای حق خود نسبت به خدا و مسلمانان این راه را انتخاب نمودم و امیدوارم که خداوند قبول گرداند.»

خواهر شهید «احمد بقرائی نسب» نقل می‌کند: «به اتفاق خانواده به مشهد رفتیم اتاقی را کرایه کردیم، اما اطاق کوچک بود من رختخواب برادرم را بالای سرم پهن کردم و گفتم داداش: ببخشید که جایت تنگ است احمد به من گفت: خواهر جان این چیزی نیست وقتی ما در جنگ محاصره بودیم روز که می‌شد آن قدر آتش دشمن سنگین بود که ما نمی‌توانستیم حتی سرمان را از سنگر بیرون کنیم، ما حدود ۳۱۳ نفر بودیم که حدود ۳۰۰ نفر از رزمندگان شهید شده بودند؛ و ۱۳ نفر دیگر باقی مانده بودیم و ما ۱۳ روز سخت محاصره بودیم و غذایمان فقط یک بسته شکلات چند گرمی بود و حتی ما نمی‌توانستیم نمازمان را ایستاده بخوانیم...»