تا آخرین نفس، پای آرمان‌های دین اسلام می‌ایستم

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، شهید «احمد علی کاظمی» ۱۵ آبان ۱۳۳۷ در روستای تینموعلیا از توابع شهرستان صحنه به دنیا آمد. پدرش نجاتعلی و مادرش ناز خاتون نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. سال ۱۳۵۸ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. ۲۱ اسفندماه ۱۳۶۳ در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به پا، به شهادت رسید. مزار شهید والامقام در زادگاهش واقع است.
وصیت نامه شهید 
بسم رب الشهداء و الصدیقین
 به نام پروردگار شهدا و صدیقین
سلام بر امام عصر برپاکننده حکومت حق عدل جهانی و نایب برحقش حضرت امام خمینی و با درود فراوان بر تمام شهدای صدر اسلام تا به حال؛ وصیت نامه خویش را آغاز می‌کنم.
سلام بر شما امت شهید پرور و قهرمان اسلامی ایران؛ و سلام بر شما‌ای پدرانی که پاره قلبتان را در راه این هدف مقدس اسلام اهدا می‌کنید؛ و سلام بر مادرانی که جگر گوشه خود را برای این جبهه‌ها می‌فرستند تا اسلام به پیروزی نهایی برسد و کفر ریشه کن گردد.‌ای امت اسلامی! و‌ای امت شهید پرور! امیدوارم که راه شهدا را که همانا راه اولیا و اوصیاست ادامه دهید. این رهبر عزیز را تنها نگذارید، زیرا که اگر تنها بگذارید همانند مردم کوفه هستید که آنها حسین (ع) را تنها گذاشتند. پس شما امت شهید پرور باید راه تمامی شهیدان را ادامه دهید تا به یاری خداوند متعال پیروز شوید.
خداوند در قرآن کریم نوید پیروزی می‌دهد و می‌فرماید.
إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ؛ یعنی شما خدا را یاری کنید تا خداوند نیز شما را یاری کند؛ پس‌ای امت اسلامی! شما باید خداوند را یاری کنید تا خداوند نیز شما را یاری کند پس بشتابید به سوی جبهه‌های نور علیه ظلمت. به درستی که خداوند بلند مرتبه و بزرگ با امداد‌های غیبی تمامی رزمندگان را در جبهه‌ها یاری می‌کند.
سخنی چند با رهبر عزیزمان امام خمینی دارم.
و، اما شما‌ای رهبر عزیز!‌ای رهبر آگاه زمان!‌ای بت شکن زمان!‌ای ابراهیم ما! بدان که ما تا آخرین قطره خون در رگ هایمان و آخرین فشنگ در سلاحمان و آخرین نفس در سینه ها، با کفر استکباری جهانی می‌جنگیم؛ و بدان که ما تو را تنها نگذاشتیم و می‌خواهم بگویم اماما، ما اهل کوفه نیستیم، ما پیرو اهل بیت هستیم ما مانند شیران روز و زاهدان شب در راه خدا پیکار کردیم و ما از خداوند، طول عمر شما رهبر عزیزمان را می‌خواهیم و..
سخنی چند با شما پدر و مادر گرامی.‌ای پدر عزیزم!‌ای حبیب بن مظاهر زمان.‌ای ابراهیم زمان سلام بر تو باد که مرا تربیت کردی تا خود را بشناسم. بنده شما پدرجان را اذیت کردم و در کودکی زیاد به شما رنج دادم. امیدوارم که به حق خداوند متعال مرا حلال کنید و شما‌ای مادر گرامی! مادری که با عشق مرا دربغل می‌گرفتی، سلام خالصانه من بر تو‌ای مادر گرامی!‌ای زینب زمان! امیدوارم از حقی که برگردن من داری [بگذری]از تو می‌خواهم که مرا حلال کنی و امیدوارم تمام اقوام و خویشان و تمام کسانی که به این وصیت نامه گوش می‌دهند، مرا حلال کنند. از خداوند بزرگ برای تمامی شما طلب مغفرت می‌کنم و از خداوند بزرگ عظمت اسلام و مسلمین و نابودی کفار، بالاخص منافقین و صدام را می‌خواهم. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.‌ای خوشا کوشیدن و خود ساختن
 پس به راه دین حق جان باختن
روز یکشنبه ساعت ۹:۳۰ صبح
هفتم بهمن ماه ۱۳۶۳
انتهای پیام/