پنجم مرداد سالگــرد عمليات غـــرور آفرين مرصــاد

نوید شاهد: نفاق از پديده هاي شوم و خطرناك جوامع انساني، بويژه جوامع اسلامي است كه مي تواند بر اثر كوچكترين غفلت، زمينه تحقق توطئه هاي دشمنان را براي نابودي آن جوامع فراهم سازد. خداوند تبارك و تعالي در آيات فراواني در قرآن مجيد خطر منافقين را گوشزد نموده و ضمن كوبيدن شخصيت آنها سخت تحقيرشان كرده و رسوايشان ساخته است تا در جامعه جرأت خودنمايي نداشته باشند. طبق آيات الهي، منافقين، عليه اسلام و جامعه اسلامي نقشه مي كشند و از درون توطئه مي كنند و با ظاهر سازي و چهره در نقاب، مي خواهند خدا را فريب دهند، ولي خداوند از نقشه در توطئه و درون آنان آگاه است. و همه نقشه هاي آنها را نقش بر آب مي كند و توطئه هايشان را به خودشان باز مي گرداند.

اِنَّ المُنافقين يُخادِعونَ الله وَ هُوَ خادِعُهُمْ

همانا منافقان با خدا مكر و حيله مي كنند و خدا نيز با آنها مكر مي كند "يعني مكرشان را باطل مي سازد و بر آن مكر و نفاق مجازاتشان هم خواهد كرد." (سوره نساء ـ آيه142)

همزمان با اوجگيري نهضت اسلامي ايران و پيروزي آن در سال1357 ، سازمان به اصطلاح مجاهدين خلق با اين اعتقاد که نظام مقدس جمهوري اسلامي نظامي مرتجع است و با بزرگ جلوه دادن خطر ارتجاع ، مبارزه عليه انقلاب اسلامي و برنامه ريزي جهت به دست گرفتن حکومت را آغاز کرد.سازمان با جمع آوري سلاح از پادگان ها و جذب و اغفال نيروهاي جوان و سازماندهي آنها در پي فراهم شدن يک زمينه اجتماعي مناسب بود. در ابتدا مزورانه خود را همگام و همراه نهضت اسلامي نشان مي داد و حتي تمثال مبارک حضرت امام(ره) را نيز در کنار آرم سازمان قرار داده و از ايشان به عنوان رهبري قاطع و سازش ناپذير ياد مي کرد.

با پيروزي بني صدر در اولين انتخابات رياست جمهوري ، منافقين وي را عامل مهمي براي رسيدن به اهداف خود يافتند و حمايت از او را در صدر برنامه هاي خويش قرار دادند. با خيانت آشکار بني صدر و وقايعي که پيرامون اين خيانت بوجود آمد ، مجلس شوراي اسلامي راي به عدم کفايت سياسي بني صدر و برکناري او داد و امام (ره) نيز قاطعانه وي را ابتدا از فرماندهي کل قوا و سپس بر اساس اصل 110 قانون اساسي از رياست جمهوري عزل نمودند.

با برکناري بني صدر ، منافقين زمينه اجتماعي را براي آغاز علني مبارزه عليه نظام جمهوري اسلامي مناسب ديدند و به خيال خام خود زمان را براي سرنگوني حکومت مناسب يافتند.

اعلام جنگ مسلحانه عليه نظام جمهوري اسلامي ايران

همزمان با عزل بني صدر از رياست جمهوري ، منافقين که تنها اميد خود را از دست رفته مي ديدند در تاريخ 30 خرداد 1360 با انتشار اطلاعيه اي عليه نظام جمهوري اسلامي ايران اعلان جنگ مسلحانه کردند و در صدد نابودي انقلاب اسلامي برآمدند. آنها با ايجاد آشوب و هرج و مرج در شهرها و به آتش کشيدن وسايل نقليه عمومي، ضرب و شتم مردم بي دفاع و ترورهاي کور، عليه نظام اسلامي ، به پا خاستند؛ اما جبهه متحد ضد انقلاب به سرکردگي منافقين با رهنمودهاي قاطع رهبر کبير انقلاب اسلامي و هوشياري مردم حاضر در صحنه ، در همان ساعات اوليه مضمحل شد و در اين حادثه 14 تن از پاسداران انقلاب اسلامي و مردم به شهادت رسيدند.

سازمان منافقين که در اين روز نتوا نسته بود به اهداف خود برسد، جهت تضعيف نظام و ساقط نمودن آن ، دست به ترورهاي ناجوانمردانه زد و ترور شخصيت ها را در سرلوحه کار خود قرار داد؛ اما از آن جايي که خداوند متعال وعده فرموده که حيله و مکر منافقان را به خودشان باز مي گرداند با هوشياري مردم و شناسايي مخفي گاههاي آنها در داخل کشور توسط نيروي هاي انقلاب ، کاملا قلع و قمع شدند و سران سازمان که زماني شعار مبارزه با امپرياليسم جهاني را سر داده بود در نهايت به دامان همان امپرياليسم پناهنده شده و در خارج از مرزهاي کشور به توطئه ها و دسيسه هاي متنوع خود عليه نظام اسلامي ادامه دادند.

امام (ره) در اين رابطه فرمودند: " اينان که از امپرياليسم انتقاد سرسختانه منافق گونه مي کردند، اکنون معلوم شد که چهره واقعي آنان چه چهره کريهي است و امروز به خوبي روشن است که اينان به دامان امپرياليست ها پناهنده و با کمک آنان به توطئه عليه جمهوري اسلامي برخاسته اند و با شايعه سازي و دروغ پردازي مي خواهند جوانان معصوم را به دام بکشند و با استفاده از خون مظلومان و گول خوردگان ، امر اربابانشان را اجرا کنند."

با عزل بني صدر و رسوايي منافقان کور دل ، کوشش هاي جبهه ضد انقلاب در ساقط نمودن انقلاب اسلامي خنثي شد و بار ديگر لطف و عنايت خداوندي شامل حال اين امت گرديد. اين پيروزي بزرگ، انقلاب سوم نامگذاري شد و مردم انقلابي که درگير با رژيم بعث عراق بودند تمام توان خويش را بعد از اين حوادث ، جهت پيروزي در جبهه هاي جنگ معطوف کردند.


" بَشر المنافقين بِأَنَّ لَهُمْ عَذاباً اَليما "

" منافقان را بشارت ده كه براي آنان عذاب سخت دردناك خواهد بود. " (سوره نساء138)



پذيرش قطعنامه 598 از سوي ايران ، عراق را در بن بست سياسي و نظامي شديدي قرار داد و توطئه هاي وسيعي را که از جانب استکبار جهاني عليه انقلاب اسلامي تدارک ديده شده بود نقش بر آب کرد و بر گروهها و عناصر به اصطلاح "اپوزيسيون" نيز شوک شديدي وارد ساخت. در اين ميان ، منافقين به عنوان تنها گروهي که همه حيثيت و هستي سازمان خود را در گرو جنگ نهاده بودند، بيشترين صدمه و لطمه را از پذيرش قطعنامه توسط ايران متحمل شدند؛ و براي خروج از بن بست، توطئه اي که ماموريت اجراي آن را به عهده داشتند به مرحله اجرا درآوردند.

در اجراي اين ماموريت و پي حملات عراق به خاك ميهن اسلامي آنهم بعد از پذيرش قطعنامه و عقب نشينيهاي موقت رزمندگان اسلام، با تصور اينكه پذيرش قطعنامه ناشي از جدائي ملت و دولت است، به خيال واهي از فرصت استفاده کردند تا به اهداف پليد خود دست يابند.

لذا با جمع آوري ديگر ضد انقلابيون سرخورده از كشورهاي مختلف اروپايي، نيرويي به تعدادتقريبي15000 نفر و با بهره گيري از جنگ افزارهاي اهدايي صدام و ديگر اربابان خود از تنگه پاتاق، واقع در غرب كشور، حمله خود را به جمهوري اسلامي ايران آغاز مي كنند.

هدف عملياتي منافقين از حرکت سريعي که در عمق خاک ايران و با تانک هاي برزيلي دجله (داراي چرخ هاي لاستيکي و سرعتي معادل 120 کيلومتر در ساعت) انجام مي شد، تسخير چندين شهر و در آخر رسيدن به تهران بود.

نيروي هوايي عراق با حمايت مقدماتي،‌آنها را براي ورود به عمق خاك ايران و در نهايت فتح تهران ترغيب مي كند.
در چارت مربوط به اين عمليات که از منافقين بدست آمده ، فرماندهي کل در راس آن قرار داشته و از طريق مسوولين محورها، عمليات را هدايت مي کرد.با اين اتحاد شوم، قسمتهاي وسيعي از اراضي ميهن اسلامي مورد تجاوز قرار مي گيرد.

مقارن ساعت 30/14، در3/5/67منافقين و ارتش عراق ، عمليات مشترک خود را با هجوم زميني از طريق سرپل ذهاب و هلي برد از جنوب گردنه "پاطاق" (نزديکي سرپل ذهاب) آغازو به طرف شهر کرند غرب پيشروي کردند و حدود ساعت 30/18اولين تانک هاي عراقي با آرم منافقين وارد شهر کرند غرب شدند و تا 5 کيلومتري جاده کرند - اسلام آباد اقدام به تعقيب اتومبيل هاي شخصي در حال فرار کردند و مجددا به شهر بازگشتند. در همين هنگام حدود 8 دستگاه تانک و نفربر به همراه نيروهاي پياده بعثي، شهر کرند غرب را به تصرف درآوردند، و سپس به طرف اسلام آباد غرب پيشروي کردند. به محض رسيدن به مدخل شهر، اقدام به قطع برق و ارتباط مخابراتي و همچنين تيراندازي و آشفته نمودن اوضاع کردند. در همين حين تعدادي از نيروهاي سپاه و مردم با دشمن درگير شدند که به علت عدم انسجام نيروها و آميختگي منافقين با مردم ، اوضاع از کنترل نيروهاي نظامي خارج شد و شهر به تصرف آنها درآمد.

مسعود رجوي سركرده منافقين، سوار بر خودرو ضد گلوله در يك جنايت باور نكردني دست به كشتار مدافعين و افراد مذهبي و انقلابي منطقه مي زند و در تكميل جنايات خود، مزارع مردم را به آتش مي كشد. منافقين در تداوم اقدامات غيرانساني خود به بيمارستان امام خميني حمله مي كنند و دست به كشتار فجيع مردم و ضرب و شتم پرسنل آن مي زنند و با تهديد از افراد بيمارستان مي خواهند شعارهاي ضد رژيم و ضد اسلامي سر دهند.

ملت سلحشور و مسلمان ايران پس از اطلاع از تجاوز منافقين به ميهن اسلامي، سراسر به هيجان در مي آيند و با اعزام گسترده مردم با ايمان به جبهه هاي جنگ، موقعيتي برتر، فراروي فرماندهان نظامي ايران پديد مي آورند كه بدين ترتيب تعقيب و دفع متجاوزين به ايران اسلامي با جديت تمام دنبال مي شود.

با ائتلاف شوم منافقين و ارتش بعث در واپسين روزهاي جنگ، حقانيت جمهوري اسلامي براي حق طلبان و وجدانهاي آگاه كاملا روشن مي گردد.وبار ديگر سخنان حضرت امام خميني (ره) كه بارها گفته بودند: «صدام فقط در موقع ضعف صلح طلب است و در زمان قدرتمندي هيچ اعتنايي به صلح و مقررات بين المللي ندارد». بر همگان محرز مي شود.

ـ شهيد صياد شيرازي شب پيش از عمليات را اينگونه مطرح مي کند: « شبانه خودم را با يک فروند هواپيماي فالکون، به کرمانشاه رساندم و صحنه پيشروي دشمن را از نزديک مشاهده کردم و متوجه اوضاع شدم. چنان جو پريشاني و اضطراب در مردم ايجاد شده بود که سراسيمه از خانه بيرون آمده بودند. از طرفي جاده کرمانشاه به بيستون از خودروهايي که در انتظار جابه جايي بودند مملو بود و ترافيک سنگيني ايجاد شده بود. بر اين اساس با يک فروند هلي کوپتر از فرودگاه به سمت يکي از قرارگاههاي تاکتيکي سپاه پاسدران مستقر در طاق بستان حرکت کرديم، نيمه شب چهارم تيرماه بود و تا ساعت يک و نيم نتوانستيم ماهيت دشمن را بدست آوريم که چه کسي است همين طور در حال پيشروي است ....

ـ ساعت 5 به پايگاه رفتم. همه را آماده و مهيا براي توجيه ديدم پس از توجيه خلبانان تأکيد کردم وضعيت خيلي اضطراري است چاره اي نداريم هلي کوپترهاي کبري بايد آماده باشند. يک تيم ارتش آماده شد ابتدا خودم با يک هلي کوپتر 214 براي شناسايي دقيق و هماهنگي به سمت مواضع حرکت کردم و به اين ترتيب اولين عمليات را عليه نيروهاي مهاجم و منافق آغاز کرديم. در واقع عمليات مرصاد از شاهكارهاي شهيد صياد شيرازي بود .
سرانجام عمليات مرصاد در تاريخ 5/5/1367و با رمز مبارك «يا علي (ع)» و به منظور مقابله با منافقين در منطقه اسلام آباد و كرند غرب آغاز مي شود.
منافقين، خوشحال از پيروزيهاي مقدماتي و در يك اقدام عجولانه به شكل ستون از جاده اسلام آباد. راه باختران را در پيش مي گيرند و به رغم باطل خود در مسير حركت به سمت تهران، با پيوستن مردم به آنها مي خواستند گردانها و تيپهاي جديدي از مردم تشكيل دهند. و هر كدام از منافقين فرماندهي آنها را برعهده بگيرند و با اين برنامه مقدمه سقوط رژيم جمهوري اسلامي ايران را فراهم سازند. راديو منافقين با ارسال پيام به مردم باختران از آنها مي خواهد كه زمينه را براي ورود ارتش به اصطلاح آزاديبخش مهيا سازند و آماده جذب در گردانها و لشكرها باشند.

رزمندگان اسلام در 34 كيلومتري اين شهر ناگهان راه را بر ستونهاي منافقين مي بندند و بدين ترتيب نبرد سنگيني در اين محور در مي گيرد. واحدهاي ضد زره رزمندگان در يك اقدام متهورانه و بي نظير تعداد زيادي از ادوات سنگين زرهي منافقين را هدف قرار داده، به آتش مي كشند. جاده باختران ـ اسلام آباد در همان لحظات اوليه انباشته از ادوات سنگين سوخته شده، مي شود. عكس العمل جانانه رزمندگان تمامي روياهاي سركرده گان منافقين را به ياس مبدل مي كند. به ناچار منافقين با فضاحت تمام مجبور به عقب نشيني به طرف اسلام آباد مي شوند. با تعقيب دشمن،‌ اين شهر به محاصره در مي آيد و منافقين براي در امان ماندن از آتش خشم رزمندگان چاره اي جز فرار از اين شهر نمي يابند.

رزمندگان اسلام پس از تسخير مواضع دشمن. در يك حركت تاكتيكي كه باعث گمراهي دشمن مي شود،‌ شبانه شهر اسلام آباد را تخليه و اقدام به عقب نشيني تاكتيكي مي كنند.
منافقين به اميد تداوم عمليات موسوم به «فروغ جاويدان» پيشروي مجدد خود را به سوي اين شهر آغاز و با مشاهده اوضاع مناسب و عدم حضور رزمندگان اسلام، شهر را دوباره اشغال مي كنند. بدنبال اين تحركات، راديو منافقين نيز با راه انداختن تبليغات، بوق و كرنا مي دهد.

رزمندگان اسلام در حاليكه تبليغات دشمن گوش فلك را كر مي كند، با عمل هلي برد توسط هليكوپترهاي هوا نيروز در جاده كرند و تنگه پاتاق، عقبه منافقين را مسدود و ارتباط آنها را قطع مي كنند. رزمندگان در روز ششم مرداد ماه با حمايت تيزپروازان هوانيروز و بمباران شديد نيروي هوايي كه مجالي براي حضور جنگنده هاي عراق نمي گذارند،‌ پيشروي خود را بسوي اهداف از پيش تعيين شده آغاز مي كنند. در نتيجه شهر اسلام آباد بعدازظهر همين روز از وجود منافقين پاكسازي مي شود.

اين شكستها در حالي نصيب منافقين مي شود که قواي اسلام در جبهه هاي ديگر ضربات سنگيني به ماشين جنگي عراق وارد مي آورند و لحظه به لحظه اراضي اشغالي ايران اسلامي را آزاد و همچنان به تعقيب مرگبار دشمن ادامه مي دهند.

قواي اسلام با حمايت بي دريغ و همه جانبه هليكوپترهاي هوانيروز و جنگنده هاي نيروي هوايي ارتش لحظه به لحظه كار انهدام ضد انقلاب را تشديد و آنها را وادار به عقب نشيني تا شهر كرند مي كنند. تعداد زيادي از منافقين در عقب نشيني به طرف تنگه پاتاق، در دام رزمندگان اسلام گرفتار مي آيند. تجاوز منافقين پناه برده به دامان رژيم بعثي، به ميهن اسلامي ايران يكي ديگر از خطاهاي فاحش و خيانت بار سازمان منافقين خلق است كه به ياري خداوند قهار، اساس تشكيلات اين سازمان را متلاشي و حقايق بسياري را براي وجدانهاي آگاه و فطرتهاي پاك روشن مي سازد.

نتايج عمليات

تجهيزات منهدم شده دشمن:

بيش از 120 دستگاه تانك
400 دستگاه نفربر

90 قبضه خمپاره اندازه 80 ميليمتري

150 قبضه خمپاره 60 ميليمتري

• 30 قبضه توپ 106 ميليمتري

يگانهاي منهدم شده دشمن:

بيش از 20 تيپ مشترك منافقين و نيروهاي عراق

غنايم:

• 1000 قبضه آرپي جي 7
• 700 قبضه تيربار كلاشينكف

• دهها دستگاه تانك و نفربر
• دهها دستگاه خودرو
• مقاديري تجهيزات پيشرفته الكترونيكي و مخابراتي و اسناد درون گروهي

تعداد كشته و زخمي منافقين:

• بيش از 4800نفر كشته و هزاران نفر زخمي

بعد از عمليات

شواهد و قراين و اسناد حکايت از آن دارد که منافقين نسبت به پيروزي خود در حرکتي که آغاز کرده بودند، اطمينان بالايي داشته اند . در اين حمله تقريبا همه افراد رده بالاي سازمان شرکت کرده بودند. منافقين شرکت کننده در اين عمليات بسياري از اشيا ء شخصي و لوازمي که معمولا يک نيروي عملياتي به هنگام عمليات همراه خويش ندارند (نظير پاسپورت ، عکس هاي خانوادگي ، شماره تلفن دوستان) را با خود آورده بودند ، آنها کاملا مطمئن بودند که در طول مسير خود با مقابله جدي و درگيري قابل توجهي از سوي رزمندگان اسلام مواجه نخواهند شد و نهايتا به دليل عدم احتمال برخورد با نيروهاي اسلام موفقيت خود را قطعي مي دانسته اند.
هاشمي رفسنجاني در تحليلي که بعد از خنثي شدن توطئه ضد انقلاب و در راس آنها منافقين در نماز جمعه تهران به عمل آوردند اظهار داشتند: " ... اين ها تحليلشان اين بود که ملت از رهبري جدا شده و مردم به جنگ نمي آيند. ارتش حاضر نيست همراهي بکند و پاسداران هم آن صلابت سابق را ندارند بنابراين اعماق خاک ايران نفوذپذير است و طراحي اين است که يک حرکتي بايد در عمق ايران انجام داد، از درون، حکومت را يا متزلزل کرده و يا سرنگون خواهند ساخت.... اين ها فکر مي کردند که از خط اول ما که عبور کنند، پشت قضيه، ديگر چيزي نيست. حتي تعداد افراد کميته و سپاه هر جايي را هم تعيين کرده بودنداين مقدار نيرو در مقابل شما هست اينها با يک سياست خاصي به داخل کشيده شدند.... يک چنين ضربه اي را به غير از هدايت الهي و غير از انفاس قدسيه رهبري که قضيه را به خوبي به اين جا رسانند هيچ قدرتي در دنيا نمي توانست طراحي و اجرا کند."