شهدای دی ماه
وصیت نامه آموزنده شهید والامقام حسن باباییان
مروز خون شهيدان بدست شماست كمى سستى و ضعف در كار ما ،بدانيد در پيشگاه خداوند تبارك و تعالى و همه خونهاى پاك جوابگو بايد باشيم و همين فرياد الله اكبر بود كه همه دشمنان و ابرقدرتها را به ستوه در آورد و با اين مسئوليت به جبهه‌ها برويد چون امام زمان در كنار سربازان است و هر چه ميتوانيد خودسازى كنيد
نام :حسن
نام خانوادگى :باباييان
نام پدر :شيرعلى
تاريخ‌تولد :11/08/1348
ش.ش :4269
محل‌صدورشناسنامه :تهران
تاريخ شهادت :26/10/65
نوع حادثه :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
ا
بسم رب الشهدا و الصديقين وصيت نامه حسن بابائيان
و الذين هاجروا و اخرجوا من ديارهم و اوذوا فى سبيل و قاتلوا و قتلوا لا كفرن عنهم سيئاتهم و لادخلنهم و جنات تجرى من تحتها النهار ثوابا من عندالله و الله عنده حسن الثواب .
«آل عمران 195» آنان كه از وطن هجرت نمودند و از ديار خويش بيرون شده‌اند در راه خدا رنج كشيده و جهاد كرده و كشته شدند همانا گناهان ايشان را درپوشانيد و آنها به بهشتها درآوريم كه زير درختان آن نهرها جارى است اين پاداشى است از جانب خدا ... .
بنابر مسئوليتى كه بر دوش هر انسانى گذاشته شده بايد اين مسئوليت را كه پاسدارى از خون هزاران شهيد و مجروح بنام الله پاسدار حرمت خون شهيدان كه سرنوشت همه انسانها در دست اوست و با سلام و درود فراوان به خاتم پيامبران و اهل بيتش و با سلام و درود بر منجى عالم بشريت مصلح جهانى آقا امام زمان (عج) و نائب بر حقش پير جماران فرزند زهرا (س) امام خمينى پدر تمام فرزند شهداء و با سلام بر خانواده شهدا كه فرزندان خود را در راه اسلام اصيل از دست داده‌اند بنا به مسئوليتى كه بر دوش هر انسانى گذاشته شده است بايد اين مسئوليت را كه پاسدارى خون هزاران شهيد و مجروح و معلول است به انجام رساند .
بنابراين مسئوليتى كه داشتم براى رضاى الله و براى پاسخ دادن به نداى هل من ناصر ينصرنى حسين (ع) به جبهه رفتم و به خدا ننگ مى‌دانستم كه ساكت بنشينم و به نداى امام و رهبرى لبيك بگويم به خدا خجالت مى‌كشيدم كه در خانه بنشينم و هجرت پايان را نظاره‌گر باشم و اين بود كه طريق عشق را پيدا كردم و آخر به منزلگه مقصود رسيدم كه منطق شهيد سوختن و روشن كردن است .
اما افسوس و صد افسوس كه سالها عمر يك سرى از ما گذشت ولى هنوز مانند آب راكد هستيم زيرا تا به حال از اين همه نعمتى كه خداوند داده شكر نكرده‌ايم و لحظه‌اى به سخنان امام خود توجهى نداشتيم حق ولى فقيه و رهبرم را اداء كنم اى كاش مى‌توانستم مفهوم گريه‌هاى نيمه شب امام را درك كنم اى كاش دردى از دردهاى اين مردم معصوم را درمان مى‌كردم و اى كاش مى‌توانستم حق محبتهاى دوستان را اداء مى‌كردم خدايا هر كدام از برادران كه در جبهه به شهادت مى‌رسيدند مى‌دانى كه خدايا زخمى بر قلبم بجا مى‌گذاشتند تا جايى كه خدايا تقاضاى مرگ مى‌كردم و تنها وصايا و هدف آنها بود كه مرا آرامش ديگر مى‌بخشيد .
اما سخنى دارم با مادرم سلام بر تو اى مادر كه بهشت زير پاى توست ، سلام بر تو اى مادر كه فرزند خود را خود راهى كردى بخدا قسم كه اى دشمنان اسلام نظاره كنيد اين قهرمانى مادرانى كه فرزندان خود را به جبهه مى‌فرستند و خود هيچ دريغى از لحاظ جانى و مالى ندارند آرى مادر جان يادم مى‌آيد كه هر شب و روز به من مى‌گفتى تو بايد به جبهه بروى تا دشمن فكر نكند ما مادران شهيد داده فرزندان ديگر خود را به جبهه نمى‌فرستيم بلكه حاضريم حتى خودمان جان فداى امام و اسلام كنيم مادر جان اين سخنان را با اشك و خون خود مى‌نويسم .
امروز خون شهيدان بدست شماست كمى سستى و ضعف در كار ما ،بدانيد در پيشگاه خداوند تبارك و تعالى و همه خونهاى پاك جوابگو بايد باشيم و همين فرياد الله اكبر بود كه همه دشمنان و ابرقدرتها را به ستوه در آورد و با اين مسئوليت به جبهه‌ها برويد چون امام زمان در كنار سربازان است و هر چه ميتوانيد خودسازى كنيد .
مادر جان مرا ببخش كه نتوانستم زحماتى را كه براى من كشيدى جبران كنم مى‌دانم كه اگر من به شهادت برسم تو خود گريه‌اى كه مى‌كنى بياد شهداى كربلا و آقايمان حسين (ع) است و مى‌خواهم ببينم كه در مجلس عروسى من چگونه از ميهمانان پذيرائى مى‌كنى .
اما سخنانى با برادرانم و خواهرانم :
شما اتكاء به خدا كنيد و اخلاصتان و ايمانتان را قوى كنيد و جمهورى اسلامى را كه يك فريضه است حفظ كنيم بر همه ما و ما اگر چنانچه اين فريضه را بدرستى بخواهيم انجام دهيم بايد همه با هم همراه باشيم بر همه ما واجب است دفاع از اسلام دفاع از جمهورى اسلام كه بستگى دارد به وحدت و ما هر چه داريم در توان بگذاريم تا صحبت امام بر زمين نماند و بايد بر دشمنان بتازيد تا آنها را از صحنه روزگار برداريد .
و اى خواهرانم خواهش مى‌كنم حجابتان را حفظ كنيد زيرا حجابتان از خون ما برنده‌تر است و مشتى بر دهان بى‌حجابان و دشمنان اسلام است .
اى خواهرانم مانند زينب صبر - شجاعت - ايمان و تقوى داشته باشيد و بر سختى‌ها غلبه كنيد .
اى برادرانم و اى بسيجيان خواهش مى‌كنم كه جلوى اين اوباشهائى كه مى‌خواهند به خواهر و مادرمان نگاه كنند بگيريد و تا ميتوانيد به خانواده‌هاى شهدا و مجروحين و اسرا سر بزنيد و آنها را تنها نگذاريد و دعاى كميل و نماز جمعه و جماعت شركت كنيد و لازم است كه بگويم از بسيج خواهش مى‌كنم پذيرششان قوى باشد و جوانان را جذب كنند .
و به شما مى‌گويم بجبهه‌ها بيايد كه جاى انسان سازى است بيايد نگذاريد خون شهدا پايمال شود و پرچم اسلام بر زمين بيفتد اى جوانان به جبهه‌ها بيائيد و ثابت كنيد كه ما مرد جنگ هستيم و اثبات كنيد كه ما مثل حسين وارد جنگ شديم و مثل حسين به شهادت مى‌رسيم امروز مسئوليت شما سنگين است .
در آخر از تمام دوستان و آشنايان حلاليت مى‌طلبم و از آنها مى‌خواهم كه فقط مرا دعا كنند تا خداوند از گناهان ما درگذرد .
«امام را دعا كنيد» خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار كربلا رفتن خون مى‌خواهد از خيل دلاوران گسستن نتوان با روح خدا عهد شكستن نتوان برخيز كه ياران حسين در سفرند جنگ است برادران نشستن نتوان حسين حسين شعار ماست شهادت افتخار ماست التماس دعا
منبع: مرکزاسنادبنیادشهیدوامورایثارگران تهران بزرگ
نام خانوادگى :باباييان
نام پدر :شيرعلى
تاريخ‌تولد :11/08/1348
ش.ش :4269
محل‌صدورشناسنامه :تهران
تاريخ شهادت :26/10/65
نوع حادثه :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
ا
بسم رب الشهدا و الصديقين وصيت نامه حسن بابائيان
و الذين هاجروا و اخرجوا من ديارهم و اوذوا فى سبيل و قاتلوا و قتلوا لا كفرن عنهم سيئاتهم و لادخلنهم و جنات تجرى من تحتها النهار ثوابا من عندالله و الله عنده حسن الثواب .
«آل عمران 195» آنان كه از وطن هجرت نمودند و از ديار خويش بيرون شده‌اند در راه خدا رنج كشيده و جهاد كرده و كشته شدند همانا گناهان ايشان را درپوشانيد و آنها به بهشتها درآوريم كه زير درختان آن نهرها جارى است اين پاداشى است از جانب خدا ... .
بنابر مسئوليتى كه بر دوش هر انسانى گذاشته شده بايد اين مسئوليت را كه پاسدارى از خون هزاران شهيد و مجروح بنام الله پاسدار حرمت خون شهيدان كه سرنوشت همه انسانها در دست اوست و با سلام و درود فراوان به خاتم پيامبران و اهل بيتش و با سلام و درود بر منجى عالم بشريت مصلح جهانى آقا امام زمان (عج) و نائب بر حقش پير جماران فرزند زهرا (س) امام خمينى پدر تمام فرزند شهداء و با سلام بر خانواده شهدا كه فرزندان خود را در راه اسلام اصيل از دست داده‌اند بنا به مسئوليتى كه بر دوش هر انسانى گذاشته شده است بايد اين مسئوليت را كه پاسدارى خون هزاران شهيد و مجروح و معلول است به انجام رساند .
بنابراين مسئوليتى كه داشتم براى رضاى الله و براى پاسخ دادن به نداى هل من ناصر ينصرنى حسين (ع) به جبهه رفتم و به خدا ننگ مى‌دانستم كه ساكت بنشينم و به نداى امام و رهبرى لبيك بگويم به خدا خجالت مى‌كشيدم كه در خانه بنشينم و هجرت پايان را نظاره‌گر باشم و اين بود كه طريق عشق را پيدا كردم و آخر به منزلگه مقصود رسيدم كه منطق شهيد سوختن و روشن كردن است .
اما افسوس و صد افسوس كه سالها عمر يك سرى از ما گذشت ولى هنوز مانند آب راكد هستيم زيرا تا به حال از اين همه نعمتى كه خداوند داده شكر نكرده‌ايم و لحظه‌اى به سخنان امام خود توجهى نداشتيم حق ولى فقيه و رهبرم را اداء كنم اى كاش مى‌توانستم مفهوم گريه‌هاى نيمه شب امام را درك كنم اى كاش دردى از دردهاى اين مردم معصوم را درمان مى‌كردم و اى كاش مى‌توانستم حق محبتهاى دوستان را اداء مى‌كردم خدايا هر كدام از برادران كه در جبهه به شهادت مى‌رسيدند مى‌دانى كه خدايا زخمى بر قلبم بجا مى‌گذاشتند تا جايى كه خدايا تقاضاى مرگ مى‌كردم و تنها وصايا و هدف آنها بود كه مرا آرامش ديگر مى‌بخشيد .
اما سخنى دارم با مادرم سلام بر تو اى مادر كه بهشت زير پاى توست ، سلام بر تو اى مادر كه فرزند خود را خود راهى كردى بخدا قسم كه اى دشمنان اسلام نظاره كنيد اين قهرمانى مادرانى كه فرزندان خود را به جبهه مى‌فرستند و خود هيچ دريغى از لحاظ جانى و مالى ندارند آرى مادر جان يادم مى‌آيد كه هر شب و روز به من مى‌گفتى تو بايد به جبهه بروى تا دشمن فكر نكند ما مادران شهيد داده فرزندان ديگر خود را به جبهه نمى‌فرستيم بلكه حاضريم حتى خودمان جان فداى امام و اسلام كنيم مادر جان اين سخنان را با اشك و خون خود مى‌نويسم .
امروز خون شهيدان بدست شماست كمى سستى و ضعف در كار ما ،بدانيد در پيشگاه خداوند تبارك و تعالى و همه خونهاى پاك جوابگو بايد باشيم و همين فرياد الله اكبر بود كه همه دشمنان و ابرقدرتها را به ستوه در آورد و با اين مسئوليت به جبهه‌ها برويد چون امام زمان در كنار سربازان است و هر چه ميتوانيد خودسازى كنيد .
مادر جان مرا ببخش كه نتوانستم زحماتى را كه براى من كشيدى جبران كنم مى‌دانم كه اگر من به شهادت برسم تو خود گريه‌اى كه مى‌كنى بياد شهداى كربلا و آقايمان حسين (ع) است و مى‌خواهم ببينم كه در مجلس عروسى من چگونه از ميهمانان پذيرائى مى‌كنى .
اما سخنانى با برادرانم و خواهرانم :
شما اتكاء به خدا كنيد و اخلاصتان و ايمانتان را قوى كنيد و جمهورى اسلامى را كه يك فريضه است حفظ كنيم بر همه ما و ما اگر چنانچه اين فريضه را بدرستى بخواهيم انجام دهيم بايد همه با هم همراه باشيم بر همه ما واجب است دفاع از اسلام دفاع از جمهورى اسلام كه بستگى دارد به وحدت و ما هر چه داريم در توان بگذاريم تا صحبت امام بر زمين نماند و بايد بر دشمنان بتازيد تا آنها را از صحنه روزگار برداريد .
و اى خواهرانم خواهش مى‌كنم حجابتان را حفظ كنيد زيرا حجابتان از خون ما برنده‌تر است و مشتى بر دهان بى‌حجابان و دشمنان اسلام است .
اى خواهرانم مانند زينب صبر - شجاعت - ايمان و تقوى داشته باشيد و بر سختى‌ها غلبه كنيد .
اى برادرانم و اى بسيجيان خواهش مى‌كنم كه جلوى اين اوباشهائى كه مى‌خواهند به خواهر و مادرمان نگاه كنند بگيريد و تا ميتوانيد به خانواده‌هاى شهدا و مجروحين و اسرا سر بزنيد و آنها را تنها نگذاريد و دعاى كميل و نماز جمعه و جماعت شركت كنيد و لازم است كه بگويم از بسيج خواهش مى‌كنم پذيرششان قوى باشد و جوانان را جذب كنند .
و به شما مى‌گويم بجبهه‌ها بيايد كه جاى انسان سازى است بيايد نگذاريد خون شهدا پايمال شود و پرچم اسلام بر زمين بيفتد اى جوانان به جبهه‌ها بيائيد و ثابت كنيد كه ما مرد جنگ هستيم و اثبات كنيد كه ما مثل حسين وارد جنگ شديم و مثل حسين به شهادت مى‌رسيم امروز مسئوليت شما سنگين است .
در آخر از تمام دوستان و آشنايان حلاليت مى‌طلبم و از آنها مى‌خواهم كه فقط مرا دعا كنند تا خداوند از گناهان ما درگذرد .
«امام را دعا كنيد» خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار كربلا رفتن خون مى‌خواهد از خيل دلاوران گسستن نتوان با روح خدا عهد شكستن نتوان برخيز كه ياران حسين در سفرند جنگ است برادران نشستن نتوان حسين حسين شعار ماست شهادت افتخار ماست التماس دعا
منبع: مرکزاسنادبنیادشهیدوامورایثارگران تهران بزرگ
