خاطره خودنوشت شهيد هاشمعلی قدم خير قسمت «6»
شهيد «هاشمعلی قدم خير» در دفتر خاطرات خود مینویسد: « همان لحظه که در زير سنگر بوده بود با جد خودش حضرت محمد(ص) ديدار و ملاقات کرده بود خوش به حال خودشان که لياقت شهادت دارند و با امام حسين علیه السلام ملاقات میکنند. اينهایی که شهيد میشوند، يک عده خاصی هستند که خدا خودش میداند که چه کسی را به پهلوی خودش برد. ...» متن کامل قسمت ششم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۸۵۴۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۰۷
خاطره خودنوشت شهيد هاشمعلی قدم خير قسمت «6»
شهيد «هاشمعلی قدم خير» در دفتر خاطرات خود مینویسد: « همان لحظه که در زير سنگر بوده بود با جد خودش حضرت محمد(ص) ديدار و ملاقات کرده بود خوش به حال خودشان که لياقت شهادت دارند و با امام حسين علیه السلام ملاقات میکنند. اينهایی که شهيد میشوند، يک عده خاصی هستند که خدا خودش میداند که چه کسی را به پهلوی خودش برد. ...» متن کامل قسمت ششم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۸۵۴۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۰
خاطره خودنوشت شهيد «هاشم علی قدم خير» قسمت 3
شهيد «هاشم علی قدم خير» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «ما به ستون يک به خط مقدم رفتيم و به هر 7 نفر ما يک سنگر دادند که بعد از آن به تعمير سنگرهای خود پرداختيم در آن جا گلولهها کنار سنگرهای ما میخورد و هيچ آسيبی به ما نمیرسيد. اين ها همه عنایت امام زمان هست. در اين جا گلوله مانند باران میآيد...»متن کامل قسمت سوم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۸۵۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۰
خاطره خودنوشت شهيد «هاشمعلی قدم خير» قسمت 3
شهيد «هاشمعلی قدم خير» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «ما به ستون يک به خط مقدم رفتيم و به هر 7 نفر ما يک سنگر دادند که بعد از آن به تعمير سنگرهای خود پرداختيم در آن جا گلولهها کنار سنگرهای ما میخورد و هيچ آسيبی به ما نمیرسيد. اين ها همه عنایت امام زمان هست. در اين جا گلوله مانند باران میآيد...»متن کامل قسمت سوم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۸۵۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۰
خاطره خودنوشت شهيد «هاشمعلی قدم خير» قسمت 3
شهيد «هاشمعلی قدم خير» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «ما به ستون يک به خط مقدم رفتيم و به هر 7 نفر ما يک سنگر دادند که بعد از آن به تعمير سنگرهای خود پرداختيم در آن جا گلولهها کنار سنگرهای ما میخورد و هيچ آسيبی به ما نمیرسيد. اين ها همه عنایت امام زمان هست. در اين جا گلوله مانند باران میآيد...»متن کامل قسمت سوم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۸۵۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۰
خاطره خودنوشت شهيد «هاشمعلی قدم خير» قسمت 4
شهيد «هاشمعلی قدم خير» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «ما به ستون يک به خط مقدم رفتيم و به هر 7 نفر ما يک سنگر دادند که بعد از آن به تعمير سنگرهای خود پرداختيم در آن جا گلولهها کنار سنگرهای ما میخورد و هيچ آسيبی به ما نمیرسيد. اين ها همه عنایت امام زمان هست. در اين جا گلوله مانند باران میآيد...»متن کامل قسمت سوم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۸۵۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۰۵
خاطره خودنوشت شهيد هاشمعلی قدم خير قسمت «5»
شهيد «هاشمعلی قدم خير» در دفتر خاطرات خود مینویسد: « تا روستای طراح پياده آمديم و از آن جا سوار ماشين شديم و به سوسنگرد آمديم که در آنجا برادر باقری را ديدم که زياد خوشحال شديم و همراه با هم به يک مدرسه رفتيم وسايل را آوردند که تا غروب آنجا بوديم و بعد بچهها رفتند و وسايل را آوردند و ما به پايگاه رفتيم که در آنجا به يک خانه شخصی خالی رفتيم که اتاقها از بس خمپاره...» متن کامل قسمت پنجم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۸۵۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۰۵
خاطره خودنوشت شهيد «هاشمعلی قدم خير» قسمت 4
شهيد «هاشمعلی قدم خير» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «ما به ستون يک به خط مقدم رفتيم و به هر 7 نفر ما يک سنگر دادند که بعد از آن به تعمير سنگرهای خود پرداختيم در آن جا گلولهها کنار سنگرهای ما میخورد و هيچ آسيبی به ما نمیرسيد. اين ها همه عنایت امام زمان هست. در اين جا گلوله مانند باران میآيد...»متن کامل قسمت سوم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۸۵۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۰
خاطره خودنوشت شهيد هاشمعلی قدم خير قسمت «5»
شهيد «هاشمعلی قدم خير» در دفتر خاطرات خود مینویسد: « تا روستای طراح پياده آمديم و از آن جا سوار ماشين شديم و به سوسنگرد آمديم که در آنجا برادر باقری را ديدم که زياد خوشحال شديم و همراه با هم به يک مدرسه رفتيم وسايل را آوردند که تا غروب آنجا بوديم و بعد بچهها رفتند و وسايل را آوردند و ما به پايگاه رفتيم که در آنجا به يک خانه شخصی خالی رفتيم که اتاقها از بس خمپاره...» متن کامل قسمت پنجم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۸۵۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۰۵
خاطره خودنوشت شهيد هاشمعلی قدم خير قسمت «5»
شهيد «هاشمعلی قدم خير» در دفتر خاطرات خود مینویسد: « تا روستای طراح پياده آمديم و از آن جا سوار ماشين شديم و به سوسنگرد آمديم که در آنجا برادر باقری را ديدم که زياد خوشحال شديم و همراه با هم به يک مدرسه رفتيم وسايل را آوردند که تا غروب آنجا بوديم و بعد بچهها رفتند و وسايل را آوردند و ما به پايگاه رفتيم که در آنجا به يک خانه شخصی خالی رفتيم که اتاقها از بس خمپاره...» متن کامل قسمت پنجم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۸۵۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۰۵
شهيد «هاشم علی قدم خير» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «صبح ساعت 4 بلند شديم و نماز خوانديم و از پايگاه تا رود کارون دويديم و نرمش کرديم و بعد صبحانه خورديم بعد از صبحانه لباس گرفتيم و بعد رفتيم تاکتيک و ساعت 12 آمديم و...»متن کامل قسمت دوم خاطرات این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۸۵۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۰۲
شهيد «هاشم علی قدم خير» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «صبح ساعت 4 بلند شديم و نماز خوانديم و از پايگاه تا رود کارون دويديم و نرمش کرديم و بعد صبحانه خورديم بعد از صبحانه لباس گرفتيم و بعد رفتيم تاکتيک و ساعت 12 آمديم و...»متن کامل قسمت دوم خاطرات این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۸۵۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۰۲
شهيد «هاشم علی قدم خير» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «صبح ساعت 4 بلند شديم و نماز خوانديم و از پايگاه تا رود کارون دويديم و نرمش کرديم و بعد صبحانه خورديم بعد از صبحانه لباس گرفتيم و بعد رفتيم تاکتيک و ساعت 12 آمديم و...»متن کامل قسمت دوم خاطرات این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۸۵۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۰
شهيد «هاشم علی قدم خير» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «صبح ساعت 4 بلند شديم و نماز خوانديم و از پايگاه تا رود کارون دويديم و نرمش کرديم و بعد صبحانه خورديم بعد از صبحانه لباس گرفتيم و بعد رفتيم تاکتيک و ساعت 12 آمديم و...»متن کامل قسمت دوم خاطرات این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۸۵۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۰۲
شهيد «هاشم علی قدم خير» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «صبح ساعت 4 بلند شديم و نماز خوانديم و از پايگاه تا رود کارون دويديم و نرمش کرديم و بعد صبحانه خورديم بعد از صبحانه لباس گرفتيم و بعد رفتيم تاکتيک و ساعت 12 آمديم و...»متن کامل قسمت دوم خاطرات این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۸۵۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۰۲
شهيد «هاشم علی قدم خير» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «صبح ساعت 4 بلند شديم و نماز خوانديم و از پايگاه تا رود کارون دويديم و نرمش کرديم و بعد صبحانه خورديم بعد از صبحانه لباس گرفتيم و بعد رفتيم تاکتيک و ساعت 12 آمديم و...»متن کامل قسمت دوم خاطرات این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۸۵۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۰۲
شهيد «هاشم علی قدم خير» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «صبح ساعت 4 بلند شديم و نماز خوانديم و از پايگاه تا رود کارون دويديم و نرمش کرديم و بعد صبحانه خورديم بعد از صبحانه لباس گرفتيم و بعد رفتيم تاکتيک و ساعت 12 آمديم و...»متن کامل قسمت دوم خاطرات این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۸۵۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۰۲
خاطره خودنوشت شهيد هاشمعلی قدم خير قسمت «4»
شهيد «هاشمعلی قدم خير» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «ما به ستون يک به خط مقدم رفتيم و به هر 7 نفر ما يک سنگر دادند که بعد از آن به تعمير سنگرهای خود پرداختيم در آن جا گلولهها کنار سنگرهای ما میخورد و هيچ آسيبی به ما نمیرسيد. اين ها همه عنایت امام زمان هست. در اين جا گلوله مانند باران میآيد...»متن کامل قسمت چهارم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۸۵۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۰۲
خاطره خودنوشت شهيد هاشمعلی قدم خير قسمت «4»
شهيد «هاشمعلی قدم خير» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «ما به ستون يک به خط مقدم رفتيم و به هر 7 نفر ما يک سنگر دادند که بعد از آن به تعمير سنگرهای خود پرداختيم در آن جا گلولهها کنار سنگرهای ما میخورد و هيچ آسيبی به ما نمیرسيد. اين ها همه عنایت امام زمان هست. در اين جا گلوله مانند باران میآيد...»متن کامل قسمت چهارم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۸۵۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۰۴
خاطره خودنوشت شهيد هاشمعلی قدم خير قسمت «4»
شهيد «هاشمعلی قدم خير» در دفتر خاطرات خود مینویسد: « شب هشتم آذرماه 1360 شب حمله نيروهای اسلام به نيروهای کفر شروع شد که ما تغيير سنگر داديم و بولدزر جادهای را که ما پشت آن قرار داشتیم باز کرد، بعد از آن به نيروهای دشمن حمله کرديم و...» متن کامل قسمت چهارم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۸۵۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۰۴