خاطره شهيد حبيب الله کريمی «10»
شهيد حاج «حبيب الله کريمی» در دفتر یادداشت خود از خاطرات روزهای حج مینویسد: «قبرستان احد در کنار کوه احد قرار دارد و درب اين قبرستان مانند قبرستان بقيع بر روی شيعيان رسولالله بسته است. در کنار درب بسته شده که بايستيد آثار دو قبر را میبينيد که يکی از آنها متعلق به حمزهی سيدالشهداء عموی پيامبر و ديگری و...» قسمت دهم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۷۲۲۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۷
خاطره شهيد حبيب الله کريمی «9»
شهيد حاج «حبيب الله کريمی» در دفتر یادداشت خود از خاطرات روزهای حج مینویسد: «رسول خدا برای اين موضوع زحمات زيادی کشيده و من مطمئن هستم يکی از روز و شبهايی که رسولالله و ائمه اطهار با خوشحالی به ما مینگريستند و به رسالت خويش میبالند امروز بود و...» قسمت نهم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۷۰۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۵
خاطره شهيد حبيب الله کريمی «8»
شهيد حاج «حبيب الله کريمی» در دفتر یادداشت خود از خاطرات روزهای حج مینویسد: «من مطمئن هستم که بقيع هر سال انتظار چنين روزی را میکشد و امام حسن(ع) جداً میبينند که زمانی حتی به زنش نمیتواند اعتماد کند و يا فرماندهان لشکرهايش عنصر معاويه در میآيند. بعد از هزار و اندی سال جوانان اين ديار اين چنين عاشقانه به ائمه و حضرت رسول الله(ص) میآيند و آن سکوت غمبار بقيع را در فضای لاله گونهی انقلاب اسلامی میشکنند و...» قسمت هشتم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۷۰۴۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۴
خاطره شهيد حبيب اله کريمی «7»
شهيد حاج «حبيب اله کريمی» در دفتر یادداشت خود از خاطرات روزهای حج مینویسد: «روزها اغلب با استراحت و شبها با دعا و نماز، هر روز سپری میشد و غصه و غم ما نسبت به اينکه يک روز به رفتن نزديک میشود بيشتر میشد و فکر میکنم...» قسمت هفتم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۶۹۴۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۴
خاطره شهيد حبيب الله کريمی «6»
شهيد حاج «حبيب الله کريمی» در دفتر یادداشت خود از خاطرات روزهای حج مینویسد: «کالاهای غربی و امثالهم را چنان با ولع میخوريم و چنان سنگ آن نيز به سينه میزنيم که انگار کارخانه سازنده، کارخانه پدرمان است و استعمار پير نيز با شناخت کامل خوبی که داشته با چراغانی کردن و آوردن اجناس لوکس و ايجاد پاساژهای متعدد و جديد با ايجاد بازارهای مکاره میروند تا آخرين ضربات را بر پيکر زائران وارد کنند...» قسمت ششم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۶۹۳۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۲
خاطره شهيد حبيب الله کريمی «5»
شهيد حاج «حبيب الله کريمی» در دفتر یادداشت خود از خاطرات روزهای حج مینویسد: «مدينه شهری است که بايد به خود ببالد که رسول خدا مدتی از عمر خود را در آنجا سپری کرد. مدينه شهری است که هنوز بوی آشنا دارد زيرا هنوز...» قسمت پنجم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۶۸۴۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۱
خاطره شهيد حبيب الله کريمی «3»
شهيد حاج «حبيب الله کريمی» در دفتر یادداشت خود از خاطرات روزهای حج مینویسد: «قدرت الهی و جذابيت رسول الله(ص) به انسان میگويد که ای انسان غرق در گناه به هوش باش که به مدينه آمدی به جایی آمدی که قدمهای استوار مرد خدا رسول الله از کوچههای آن به گوش میرسد و...» قسمت سوم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۶۷۴۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۸
خاطره شهيد حبيب الله کريمی «2»
شهيد حاج «حبيب الله کريمی» در دفتر یادداشت خود از خاطرات روزهای حج مینویسد: «روز 31 تیر سال 1365 برای جلسه در ستاد مرکز حضور به هم رسانديم و در آنجا گفتند که سپاه امسال دو کاروان به مکه معظمه میفرستد بالاخره اسم ما و بيشتر برادران که میشناختم در اين کاروان خواندند و رئيس کاروان...» قسمت دوم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۶۷۳۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۷
خاطره شهيد حبيب الله کريمی «1»
شهيد حاج «حبيب الله کريمی» در دفتر یادداشت خود از خاطرات روزهای حج مینویسد: «خداوندا شکر تو را بهجای میآورم که مرا به سفری دعوت کردی که اسمش و فکر در مورد او بیاراده بهياد رسول الله(ص) به ياد فاطمه زهرا(س) و به ياد علی(ع) بياد... میافتد و خداوندا از تو میخواهم که در اين سفر مرا به کمال والای انسانی برسانی زيرا اگر مرتبهای و درجهای کسب نکنم به خاندان نبوت که دريای معرفت هستند و هم به خودم ظلم کردهام...» قسمت اول خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۶۷۳۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۷
خاطرهای از شهید «عباس دوران»
امیر خلبان «صمد ابراهیمی» در خاطرهای از شهید عباس دوران روایت میکند: «من خلبان هواپیمای اف 5 بودم و در پایگاه هوایی دزفول خدمت میکردم. من و عباس چون هر دو شیرازی بودیم، دوستی و رفاقت نزدیکی با هم داشتیم و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۶۱۵۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۷
خاطرهای از شهید حبیب روزیطلب «2»
یکی از همرزمان شهید «حبیب روزیطلب» در خاطرهای مینویسد: «اولین کسی که روی دژ خورد، (شهید) «حمید صالحی جوان» بود، تیر توی پایش خورد. بعد نوبت حبیب بود که گلوله تیربار به مچ دستش خورد. مچ دستش شکسته بود. درد زیادی تحمل میکرد و...» متن کامل قسمت اول خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۶۰۴۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۵
خاطرهای از شهید حبیب روزیطلب «1»
یکی از همرزمان شهید «حبیب روزیطلب» در خاطرهای مینویسد: «شب دوم خرداد سال 1361 بود. آماده حرکت به سمت خرمشهر بودیم. یک لودر آمد و بخشی از خاکریز جلو ما را باز کرد. بچههای تخریب هم وارد شدند و در میدان مینی که روبروی ما بود، معبری باز کردند و...» متن کامل قسمت اول خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۶۰۴۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۴
خاطرهای از شهید احسان حدائق
یکی از همرزمان شهید «احسان حدائق» در خاطرهای مینویسد: «شب یکم خردادماه سال 61 بود. حسابی آر پی جی شلیک کرده، سرم گیج بود و از گوشم خون میآمد. شام کنسرو تن ماهی دادند. اولینبار بود که کنسرو ماهی میدیدم، برایم خوشمزه بود. دو سه تا را با هم خوردم. ناگهان...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۶۰۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۴
خاطرهای از شهيد «عبدالقادر سليمانی»
سردار احمد عبداللهزاده در خاطرهای از شهيد «عبدالقادر سليمانی» روایت میکند: «برای عملیات والفجر 4 آماده میشدیم. پس از رشادتهای عبدالقادر در عملیات محرم، حالا او شده بود فرمانده گروهان یکی از گردانهای لشکر. او را با خودم همراه کردم تا منطقهای را که باید گروهان او عمل میکرد و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۴۴۶۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۳۱
خاطره روزنوشت شهيد کرامت اله زارعيان «3»
شهيد «کرامت اله زارعيان» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «ساعت 13 از پادگان شهيد مسگر بيرون آمديم و در راه حدود ساعت شش بود که ماشين بنز خاوری از ما سبقت گرفت و بارش پر از تُشک بود. ساعت حدودا 7 بود در جاده ديديم که پيکان زرد با يک ماشين تويوتا در کنار جاده در حال برداشتن تشکها هستند. افراد مسلح ما پياده شدند و...» متن کامل خاطره سوم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۴۳۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۳۱
خاطره روزنوشت شهيد کرامت اله زارعيان «2»
شهيد «کرامت اله زارعيان» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «از دايی محسن خداحافظی کردم و به خط شديم به دور ميدان صبحگاهی رفتيم. ديديم که تعداد زيادی از برادران سپاه، نيروی 55 هوابرد، نيروی دژبان، نيروی هوانيروز، نيروی زرهی و... در آنجا جمع شدهاند و...» متن کامل خاطره دوم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۴۳۶۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۳۱
شهيد «کرامت اله زارعيان» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «فرمانده برای تحویل دادن پروندههای ما به اعزام نيرو رفت و بعد از نيم ساعت به ناهار خوری رفتيم و نان و کره و خرما خورديم. بعد به خط شديم و ما را به گروهای 22 نفری تقسيم کردند و...» متن کامل خاطره اول این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۴۳۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۳۰
شهيد علی بيگی
یکی از خویشاوندان شهيد «مسيح اله علی بيگی» در خاطرهای نقل میکند: «مسیح اله فردی بسیار خوش اخلاق و با ایمان بود. او همیشه انفاق میکرد. یک روز از جبهه برای مرخصی به روستا آمد و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۴۱۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۵
شهيد «مسيح اله علی بيگی» سال 1339 به دنیا آمد. «وی پس از گذراندن دوران تحصیلی راهی جبهه نبرد شد و...» متن کامل زندگی این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید
کد خبر: ۵۵۴۱۰۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۵
خاطره ای از شهید «سيدمحمد کدخدا»
سردار قاسم سلطان آبادی در خاطرهای از شهید «سیدمحمد کدخدا» روایت میکند: «در عملیات کربلای 4 گردان امام حسین(ع) دو بخش میشد، یکی سمت راست دژ، یکی هم سمت چپ. یک قسمت نیروها را «حاج مهدی زارع» جلو میبرد، بخش دیگر را سیدمحمد کدخدا». همان ساعت اول عملیات، هر چه حاج مهدی را صدا زدم، دیدم جواب نمیدهد، بیسیمچیاش میخواست پنهان کند، اما خودم فهمیدم حاج مهدی شهید شده است و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۳۹۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۴