خاطره خودنوشت شهید جهانگیر ابراهیمی «۱»
شهید «جهانگیر ابراهیمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: « ديدم هر دو برادر سر گروهبان اسلحه را به زمين گذاشته و دستهای خود را بالا گرفته بودند و بعد از چند دقيقه که آن رزمنده اسلام با فرمانده خود تماس گرفت و يک مرتبه ديدم که يک ماشين تويوتا و يک گاز 66 با تير بار ما را محاصره کردهاند آنها بالاخره فهميدند که...» قسمت اول خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.