برگی از خاطرات؛
«علی، اعتقاد زیادی به مشاوره داشت و علی رغم اینکه به خاطر تواناییهای مدیریتی، نظامی و اخلاقیاش، فرماندهی یکی از گردانها به او سپرده شده بود؛ اما برای انجام کارها، از افراد مختلف مشورت میگرفت ...» ادامه این خاطره از شهید «علی میوهچین» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۸۷۷۷۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۲
خاطره خودنوشت شهید ماه مبارک رمضان؛ قسمت پنجم
شهيد «حمزه قربان» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «شب چون اولين باری بود که با اين همه سر و صدا میخوابيديم، درست خواب نرفتم و هر لحظه يکی از بچهها میآمد و بيدارم میکرد و همش خواب از جبهه و سنگر میديدم و...» متن کامل خاطره پنجم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۷۷۷۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۷
خاطره خودنوشت شهید ماه مبارک رمضان؛ قسمت چهارم
شهيد «حمزه قربان» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «صدای انواع اسلحهها و تيراندازها شنيده میشد. کاليبر 50 بيشتر از ديگر سلاحها کار میکرد. پدافند هم برای ترساندن خلبانان دشمن گاهگاهی کار میکرد؛ منورهای دشمن و رسامها پی در پی میآمدند...» متن کامل خاطره چهارم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۷۷۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۶
خاطره خودنوشت شهید ماه مبارک رمضان؛ قسمت سوم
شهيد «حمزه قربان» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «اولين باری بود که قدم در سنگر میگذاشتم، بسيار خوشحال بودم؛ بچهها خسته بودند و دراز کشيدند، ولی من شوقی عجيب داشتم و نتوانستم بخوابم...» متن کامل خاطره سوم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۷۷۶۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۵
خاطره خودنوشت شهید ماه مبارک رمضان؛ قسمت دوم
شهيد «حمزه قربان» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «من دنبال کسی میگشتم؛ برادرم را میگويم، در مقر نتوانسته بودم او را پيدا کنم، وقتی از مقر به طرف جاده کربلا(جبهه کوشک میآمديم) من او را در جايی که پيراهن سفيد به تن و چفيه قرمزی دور گردن داشت...» متن کامل خاطره دوم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۷۷۶۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۴
خاطره خودنوشت شهید ماه مبارک رمضان؛ قسمت اول
شهيد «حمزه قربان» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «31 خردادماه 1361 دوشنبه قرار شد به خط اعزام شويم، بچهها اولين روزی بود که با تجهيزات به صبحگاه میآمدند...» متن کامل خاطره اول این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۷۷۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۳
سیری در کلام شهید مدافع حرم «قدرتالله عبدی»:
شهید «قدرتاللّه عبدیان» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیتنامهاش نوشته است: «خون جاری بر پیشانی شهید است که زنگار از آینه وجودمان پاک میکند تا اوج بندگی، سیر و سلوک در عالم معنویت را از فداکاری آنها درس بگیریم.»
کد خبر: ۵۸۷۷۴۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۲
زندگینامه شهید «سعید افتاده هرسینی»؛
خواهر شهید «سعید افتاده هرسینی» در بیان خاطرات برادرش می گوید: او در دوران كودكی ده تومان از یک نفر قرض كرده بود و در جبهه به همرزمانش گفته بود كه به پدرم بگویید ۱۰ تومان را پس دهد.
کد خبر: ۵۸۷۵۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۰۵
شهید «ابراهیم امیدی» به روایت همسرش؛
همسر شهید «ابراهیم امیدی» روایت می کند: هشت روز بعد از زیارت امام رضا «ع» خواب دیدم یک نفر دختر بزرگم را در بغلم گذاشت و گفت: بلند شو بابای این بچه شهید شده است!
کد خبر: ۵۸۷۵۶۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۰۴
خاطرات شهید «حسین رضایی» به نقل از همرزم شهید؛
همرزم شهید «حسین رضایی» می گوید: شهید رضایی در منطقه ماووت عراق و در همگام خواندن قرآن با اصابت گلوله به گلویش به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۸۷۵۶۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۰۲
خاطرات شهید «عبدالرضا احمدی پور» به نقل از برادر شهید؛
برادر شهید «عبدالرضا احمدی پور» می گوید: گویی که سید یک فرستاده ای بود از طرف خداوند که رابطی باشد بین او و امام رضا (ع) که نامه و سلام شهید عبدالرضا را به امام رضا (ع)برساند.
کد خبر: ۵۸۷۵۶۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۰۱
خاطره شهید «میرزاعلی دریکوند» به نقل از همرزم شهید؛
همرزم شهید «میرزاعلی دریکوند» میگوید: وقتی شهید به خوابم آمد همان چهره معصومانه را داشت. آه از نهادم بلند شد، با زمزمه فاتحه آیاتی از کلام خدا را واسطه قرار دادم شاید از سر تقصیرم بگذرد. شنیده بودم شهدا حی و حاضرند و امروز این شنیده بر من حجت شد.
کد خبر: ۵۸۷۵۶۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۷
خاطرات شهید «حمزه قبادی» به نقل از خواهر شهید؛
خواهر شهید «حمزه قبادی» میگوید: برادرم همواره به خانواده و دوستان خود میگفت که در سال ۶۶ به شهادت میرسد و در نهایت هم در همین سال به آرزوی دیرینه خود دست یافت و به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۸۷۵۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۷
زندگینامه شهید والامقام «محمد مرادی»؛
شهید «محمد مرادی» به تنهایی منطقهای را که به گروهان کربلا محول شده با کمک عدهای از برادران پاکسازی میکند و بعد نیروی تحت امر خود را در آنجا مستقر میکند. نیروهای بعثی که از محل استقرار گروهان ایشان مطلع میشوند آنجا را گلوله باران میکنند.
کد خبر: ۵۸۷۵۶۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۶
«غلامرضا ملكشاهی، محمدجواد صابر، ابوالقاسم باقری و احمد فرامرزی» چهار تن از شهدای استان لرستان هستند که اسامی آنها در لیست شهدای منتخب و شاخص قرآنی لرستان به چشم میخورد.
کد خبر: ۵۸۷۵۶۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۴
زندگینامه شهید «ذبیح اله دانیالی»؛
شهید «ذبیح اله دانیالی» همیشه یک جمله را به همرزمانش گوشزد میکرد و میگفت که آرزوی شهادت را در کردستان در بالاترین نقطه از ارتفاعات آن را از خداوند تبارک و تعالی دارم که خدا را شاهد و گواه است به همان صورت به آرزویش که شهادت بود، رسید.
کد خبر: ۵۸۷۵۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۳
زندگینامه شهید «ناصر موسیوند»؛
شهید ناصر موسیوند، از شهدای پایگاه مقاومت مسجد امام سجاد(ع) شهرستان بروجرد است که آرزو داشت اگر شهید شد او را شبانه دفن کنند.
کد خبر: ۵۸۷۵۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۲
خاطرات شهید «فرجاله اسدیجویی» به نقل از همرزمش؛
شهید فرجالله اسدیجویی از شهدای کارگر لرستان وقتی در جبهه بود، شبها که رزمندگان دعای پرفیض کمیل و توسل برگزار میکردند با حضور در این مراسم، با گریه و شیون خود مراسم دعا را زینت میبخشید.
کد خبر: ۵۸۷۵۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۱
خاطرات شهید والامقام «والی سلیمانی»
شهید «والی سلیمانی» به گواه همرزمانش دو روز قبل از شهادت و زمانی که در ماموریت بود روزه می گرفت و با زبان روزه به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۸۷۵۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۰
خاطرات شهید والامقام «والی سلیمانی»
شهید «والی سلیمانی» به گواه همرزمانش دو روز قبل از شهادت و زمانی که در ماموریت بود روزه می گرفت و با زبان روزه به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۸۷۵۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۰