زندگینامه شهید «محمدرضا فطرس»؛
«محمدرضا فطرس» از شهدای قرآنی لرستان قرآن خواندن را از امور جاری روزانهاش به حساب میآورد، حدود ۵۰۰ جلد كتاب مذهبی در کتابخانهاش داشت. شب را حتماً با وضو میخوابید و اكثراً به نماز شب برمیخواست و علاوه بر روزهای دوشنبه و پنجشنبه خیلی از روزهای دیگر را روزهدار بود و كمك و صدقه را از كارها و وظایف روزمره خویش میدانست.
کد خبر: ۵۸۱۱۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۸
روایت شهادت شهید «محمدولی بهرام آبادی» به نقل از همرزمش «حسن خارا»؛
محمدولی لباس فرم که آرم سپاه دارد را از تن خود در می آورد و لباس بسیجی یکی از رزمندگان را می پوشد. دوربین و نقشه ها را به بچه ها می دهد و می گوید: شما بروید ،من اینجا می مانم اگر آتش دشمن کم شد آرام آرام بر می گردم.
کد خبر: ۵۸۱۱۳۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۷
زندگینامه شهید عشایر «جمال مدهنی»؛
شهید «جمال مدهنی» در ششم فروردین ۱۳۶۷، با سمت راننده تانک در شلمچه بر اثر اصابت و انفجار گلوله توپ به برجک تانک و متلاشی شدن پیکر مطهر وی که با سوختگی همراه بود به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۸۱۱۳۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۶
مروری بر زندگینامه شهید سرلشکر تکاور «مصطفی پژوهنده»
فرمانده شهید «مصطفی پژوهنده» معتقد بود که این تکاور شجاع و با ایمان، به تنهایی میتواند یک لشکر را هدایت کند و به پیروزیهای عظیمی دست یابد. او فرماندهی گردان ١٨٣ لشکر ٥٨ ذوالفقار بود.
کد خبر: ۵۸۱۱۲۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۴
معرفی شهید «علی آشناگر» به روایت همرزمش؛
همرزم شهید «علی آشناگر» می گوید: عقیده عمیق شهید «علی» در میان حرف های آخرش موج می زند که می گفت؛ حفظ کنید حجاب را... حفظ کنید اهداف انقلاب را...
کد خبر: ۵۸۱۱۲۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۳
شهید «اصغر زیودار» به روایت همرزمش؛
همرزم شهید «اصغر زیودار» در خاطرات خود آورده است: اصغر قبل از شهادتش حال عجیبی پیدا کرده بود و اصلا نمیشد او را زمینی حس کرد. به چهره و چشمانش نگاه کردم، دیدم ایشان اوج گرفته است.
کد خبر: ۵۸۱۱۲۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۲
خاطراتی از زندگی شهید «امیرحسین پاپی چشمه» به روایت مادرش؛
مادر شهید «امیرحسین پاپی چشمه» می گوید: یکی از نارنجکها هنگام آموزش در شرف انفجار قرار گرفته که امیرحسین به لحاظ آموختن درس فداکاری و گذشت و ایثار جان در راه خدا که از برادرش هوشنگ یاد گرفته بود، خودش را بر روی آن نارنجک پرتاپ می کند تا آسیبی به دیگر بسیجیها وارد نشود.
کد خبر: ۵۸۱۱۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۱
«برادرم وارد خانه شد و چند تا نان بربری خریده بود. کنار سفره نشست حالش دگرگون شد یک دفعه از سفره بلند شد چند نان را برداشت از خانه خارج شد. همه اعضای خانواده با تعجب به هم نگاه کردیم ...» ادامه این خاطره از خواهر شهید «مرتضی شاهمحمدی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۸۱۱۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۰
پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد آذربایجان شرقی به مناسبت دهم آذر سالروز شهادت شهید والامقام «میرعلی سیدی اقدم»، زندگینامه این شهید بزرگوار را برای علاقهمندان منتشر میکند.
کد خبر: ۵۸۱۰۷۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۰
مادر شهید «محمدعلی مهدوی» نقل میکند: «محرم هر سال، تکیه را با پارچههای مشکی میپوشاندیم و امسال محمدعلی مانع شد. دلیلش را سؤال کردم. پدرش گفت: محمدعلی میگه: باید خون سرخ امام حسین(ع) رو به همه نشون بدیم.»
کد خبر: ۵۸۱۰۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۰
«دشمن به شدت میزد گفتم ببین چه خبره سر ستون. ایشان با چند نفر از بچهها به خط زدند و آن را شکستند. ما در اصل باید وسط خط حد خودمان وارد میشدیم هم سمت راست را پاکسازی میکردیم هم سمت چپ ...» ادامه این خاطره از جانباز «حمزهعلی قربانی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۸۰۹۱۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۸
«شهید مرتضی شاهمحمدی در همه کارها به خانواده خود به ویژه مادرش کمک میکرد. درست یادم است زمانی که مادرم نان میپخت، برادر شهیدم در کنار تنور مینشست ...» ادامه این خاطره از خواهر شهید «مرتضی شاهمحمدی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۸۰۹۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۷
«آذر ماه سال ۶۸ در اردوگاه تکریت پنج بودیم که مشرف شدیم زیارت کربلا و نجف. یک اتوبوس دیگر هم دیدیم که همراهمان میآید. در حرم آقا امام حسین (ع)، آنها را از ما جدا نگه داشتند ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان شهید «حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۸۰۸۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۶
برگی از خاطرات شهید «بهتویی»
«شهید بهتویی به طرز ماهرانهای نزدیک تانک شد و دوشکا و دوشکاچی دشمن را از کار انداخت و راه را برای ادامه پیشروی هموار ساخت ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «رجبعلی بهتویی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۸۰۸۱۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۶
«احترام زیادی به خانواده شهدا قائل بود. زمانی که پدر یا مادر شهیدی را میدید با آنها به گرمی صحبت میکرد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات خواهر شهید «مرتضی شاهمحمدی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۸۰۷۶۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۵
« پسرم با آغاز جنگ تحمیلی دانشگاه را رها کرد و به جبهههای نبرد حق علیه باطل اعزام شد. ایشان میتوانست از دانشگاه اعزام شود اما دوست داشت ناشناس در جبههها باشد لذا داوطلبانه از بسیج قزوین عازم جبهه شد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید دانشجو «مجید بناوند» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۸۰۷۴۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۵
«به اعضای خانواده میگفت خوش به سعادت شهدا که به آرزوی شهادت رسیدند. خدایا یعنی میشود من هم به آرزوی خود برسم ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید دانشجو «مرتضی شاهمحمدی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۸۰۶۶۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۴
پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد آذربایجان شرقی، زندگینامه شهید والامقام «عبداله جباری»، از شهدای شهرستان مراغه را برای علاقهمندان منتشر میکند.
کد خبر: ۵۸۰۵۵۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۳
مادر شهید «محمدرضا منشیزاده» نقل میکند: «رفتم سپاه تا خبری از محمدرضا بگیرم. اما نمیگفتند. گفتم: اینها راهشان را خودشان انتخاب کردهاند و اگر هم شهید باشند برای ما افتخار است. خلاصه پس از این حرفها، خبر شهادتش را به من دادند.»
کد خبر: ۵۸۰۳۷۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۳۰
برگرفته از نامههای دانشآموزان به شهدا؛
«ای شهید تو با فداکاریهایت در زمانی که رزمندگان جانشان در خطر بود با فریاد «یا زهرا» خودت رو روی مینها میانداختی و یا سپری در برابر دفاع از فرمانده و یا دوستان میشدی ...» ادامه این نامه را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۸۰۳۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۹