مصاحبه - صفحه 7

navideshahed.com

برچسب ها - مصاحبه
گفتگو با نویسنده حوزه ایثار و شهادت به مناسبت هفته کتاب
میترا کمالی‌فر نویسنده حوزه ایثار و شهادت می‌گوید: هیچ وقت به فکر نوشتن نبودم و علاقه‌ای هم به نوشتن نداشتم، اما در یک سفر معنوی که به قرارگاه امیرالمؤمنین (ع) و سنگر شهید «علی غیوری زاده» که آن موقع هنوز جاویدالاثر بودند داشتم مرا شیفته نوشتن از شهدا کرد.
کد خبر: ۵۸۰۲۱۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۸

خاطرات جانباز «آذربایجانی‌خورهشتی» در گفتگو با نوید شاهد؛
«پرستار با دیدن من گفت: این مجروح از بین رفتنی است، دیگر به عمل کردنش نمی‌ارزد، چرا عملش کنیم. از نظر آنها، من تمام کرده بودم لذا مرا به سردخانه بیمارستان انتقال می‌دهند. ۴۵ دقیقه تا یک ساعت در سردخانه بودم، دو نفر از کارکنان بیمارستان که جنازه‌ای را به سردخانه می‌آورند موقع برگشت می‌بینند انگشت بزرگ پای من، تکان کوچکی می‌خورد ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی شهید زنده «محمدحسین آذربایجانی‌خورهشتی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۸۰۲۰۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۸

یکی از جانبازان ۷۰ درصد خدابنده‌ای تعریف می‌کند: درجه داران گروه به قدری از من راضی بودند که زیرکی و چابکی‌ام نظرشان را کاملا جلب کرده بود. به واقع تیزپایی‌ام به حدی بود که کسی به من نمی‌رسید.
کد خبر: ۵۸۰۱۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۷

گفت‌وگو با مادر شهید ارتشی «احمد حمیدی»؛
مادر شهید ارتشی در گفت‌وگو با نوید شاهد می‌گوید: «وقتی احمد شهید شد، من عزم کرده بودم که بروم جایی که او شهید شده است بجنگم اما فامیل نگذاشتند.»
کد خبر: ۵۸۰۱۲۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۱

گفتگو با مادر شهید مفقودالپیکر:
«خدیجه مهدوی» مادر شهید مفقودالاثر«بهرام محمدی‌حاجی» می‌گوید: بهرام در وصیت‌نامه‌اش نوشته بود «شما بدن من را دادید؛ سر من را هم دادید؛ نروید جبهه دنبال من بگردید» اما من دلم طاقت نیاورد همه جبهه را دنبال پیکرش گشتم.
کد خبر: ۵۸۰۱۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۸

گفتگو با پدر شهیدی از تبار والفجر چهار
پدر شهید «امیر شعبانی» در روایت از فرزند شهیدش بیان کرد: «امیر بسیار مسئولیت‌پذیر بود و با سن کمی که داشت مانند یک مرد با تجربه عمل می‌کرد. پسرانم در ایثار و شهادت از من پیشی گرفتند.»
کد خبر: ۵۸۰۱۲۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۷

گفتگو با نویسنده حوزه ایثار و شهادت به مناسبت هفته کتاب
«بتول میرزائی» نویسنده حوزه ایثار و شهادت در گفتگو با نوید شاهد گفت: ما در صورتی می‌توانیم تجربیات و دستاورد‌های دوران دفاع مقدس را به آیندگان و نسل‌های بعدی منتقل و تبیین کنیم که همه خاطرات و عملکرد‌ها مکتوب شده باشند. در صورت مکتوب نشدن خاطرات، در اثر گذشت زمان، آن‌ها به بوته فراموشی سپرده می‌شوند و با درگذشت رزمندگان و مجاهدان دوران دفاع مقدس، خاطرات نیز محو می‌شوند و در این صورت ما دیگر برای آیندگان نکته‌ای قابل ذکر در مورد تبیین دستاورد‌های دوران دفاع مقدس نخواهیم داشت.
کد خبر: ۵۸۰۰۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۶

گفتگویی با مادر شهید «ابراهیم رستاخیز»
مادر شهید «ابراهیم رستاخیز» می‌گوید: صبح که از خواب بلند شدم دیدم دمپایی ابراهیم نیست، نگاه که کردم دیدم شناسنامه‌اش هم نبود. گمان نمی‌کردم که به جبهه رفته باشد. بعد از 4 روز به ما خبر دادند که از همکارانش پول گرفته و به جبهه رفته است. گفتم خدا یار و نگهدارش باشد. زمانی که به جبهه رفت تازه به سن 17 سالگی رسیده بود.
کد خبر: ۵۷۹۸۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۲

جانباز نظری می‌گوید: بسیاری از من و امثال من این سوال را می‌پرسند که آیا در صورت بروز اتفاقاتی مشابه جنگ باز هم حاضر هستم به جبهه بروم. من با تمام وجود اعلام می‌کنم هر زمان و هر مکان که احساس کنم به وجودم نیاز دارند و کمکی از من برای حفظ سرزمین و دین‌ام بر می‌آید حتما خواهم رفت.
کد خبر: ۵۷۹۷۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۱

خاطرات جانباز 70 درصد اسدالله آشوری در گفتگو با نوید شاهد
«برادرم به پدرم موضوع جبهه رفتنم را گفت، اما پدر مخالفت کرد. برادرم به پدرم پیشنهاد می‌دهد برای اسدالله زن بگیرید تا با تشکیل خانواده و بچه‌دار شدن، رفتن به جبهه را از یاد ببرد. خانواده پیشنهاد زن گرفتن را به من دادند، اما من گفتم زن بگیرم یا نگیرم به جبهه می‌روم. با این وجود برایم خواستگاری رفتند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی شهید زنده «اسدالله آشوری» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۷۹۶۹۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۰

خاطرات جانباز 70 درصد اسدالله آشوری در گفتگو با نوید شاهد
«برادرم به پدرم موضوع جبهه رفتنم را گفت، اما پدر مخالفت کرد. برادرم به پدرم پیشنهاد می‌دهد برای اسدالله زن بگیرید تا با تشکیل خانواده و بچه‌دار شدن، رفتن به جبهه را از یاد ببرد. خانواده پیشنهاد زن گرفتن را به من دادند، اما من گفتم زن بگیرم یا نگیرم به جبهه می‌روم. با این وجود برایم خواستگاری رفتند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی شهید زنده «اسدالله آشوری» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۷۹۶۹۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۰

دکتر «بتول یار علی» همسر آزاده و جانباز دکتر «محسن غلامعلیان» گفت: در مسیر زندگی، نقش یک پرستار و همسر را به درستی ایفا کردم و افتخار می‌کنم که توانستم همراه و پشتیبان خوبی برای همسر جانبازم باشم.
کد خبر: ۵۷۹۶۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۹

خاطرات پرستار دوران دفاع مقدس و همسر جانباز ۷۰ درصد
«شمسی بیات» از امدادگران و پرستاران دوران سال دفاع مقدس در گفت و گو با نوید شاهد گفت: آن زمان همه ما با چادر کار می‌کردیم و با خود می‌گفتیم ما که چادر بر سر داریم و از آن لذت می‌بریم پس چرا این رزمندگان مجروح با اشاره و یا با صراحت به ما می‌گفتند چادر شما از خون ما ارزشمندتر است و باید از آن حفاظت کنیم.
کد خبر: ۵۷۹۵۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۷

گفتگوی اختصاصی با نوید شاهد البرز
جانباز هفتاد درصد «محمدعلی دیداری» بیان کرد: «فرزندانم گاهی می‌پرسند: چرا فلان کس که جبهه نبوده این قدر ثروت‌اندوزی کرده و از مواردی بهره برده است و شما نه؟! من هم توضیح می‌دهم که خیلی چیزها برای من فراهم بوده و من نخواستم. من خودم می‌دانم و خدا، و کاری به دیگران ندارم چون با خدا معامله کرده‌ام.»
کد خبر: ۵۷۹۵۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۹

یکی از جانبازان 70 درصد استان زنجان می گوید: برای بازدید به موزه دفاع مقدس تهران رفته بودم که در قسمتی منطقه مین‌گذاری شده را طراحی کرده بودند و به صورت مجازی، مین در آن لحظه منفجر می‌شد. همین فضا و آن صدا و حس و حال مرا به لحظه مجروحیتم برد و بی‌هوش شدم.
کد خبر: ۵۷۹۵۳۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۷

مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان گفت: جشنواره هنرهای تجسمی بهترین فرصت برای شکوفایی استعداد هنرمندان است از این‌رو همه هنرمندان بشتابند تا در رکاب شهدا در این جشنواره به رقابت بپردازند.
کد خبر: ۵۷۹۴۱۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۵

مادر شهیدان طهماسبی‌پور
همزمان با راهپیمایی مردم ایلام به مناسبت سالروز ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ حزب بعث در اقدامی ددمنشانه شهر ایلام را بمباران کرد که منجر به شهادت ۳۷ تن از مردم بی‌گناه این شهر شد که در میان آن‌ها شهدای دانش‌آموز نیز به چشم می‌خوردند. نوید شاهد ایلام جهت بزرگداشت نام و یاد شهدای دانش‌آموز به سراغ مادر شهیدان طهماسبی‌پور که خود نیز از جانبازان ۷۰ درصد است رفته، که این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
کد خبر: ۵۷۹۱۲۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۱

مادر شهید «ابراهیم‌علی ربیعی‌نژاد»:
«برای رفتن به جبهه از من اجازه گرفت، اما من مخالفت کردم و گفتم نرو. اما ابراهیم گوشش بدهکار نبود مدام اصرار می‌کرد به جبهه برود. یک روز عصبانی شدم و گفتم ابراهیم یک بار دیگر اسم جبهه را بیاوری دیگر لباس‌هایت را نمی‌شورم. اما ابراهیم هیچ جوابی نداد به بیرون از خانه رفت و دوباره شب به خانه آمد. گفت مادر جان با من که قهر نیستی. گفتم نه عزیزم. گفت مادر جان سبزی داریم بخورم؟ گفتم بله سبزی هم داریم. پسرم عاشق سبزی بود ...» آنچه می‌خوانید ناگفته‌های مادر شهید «ابراهیم‌علی ربیعی‌نژاد» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۷۹۰۳۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۵

خاطرات پدر شهید «محمد کشاورزترک» از فرزندش
«محمد برای رفتن به جبهه از پدر و مادرش اجازه گرفت و گفت دعا کنید اسیر نشم، شهید بشم. آرزویش شهادت بود به همین دلیل مدام از پدر و مادرش درخواست می‌کرد برای شهادتش دعا کنند. محمد ابتدا در سردشت دوره‌های آموزشی را گذراند. در مجموع هم ۶ ماه خدمت کرد که خبر شهادتش را به من دادند ...» آنچه می‌خوانید ناگفته‌های پدر شهید «محمد کشاورزترک» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۷۸۷۹۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۶

گفت‌وگویی با پدر شهید دانش‌آموز «حسین سلطانیان»
پدر شهید دانش‌آموز مفقودالپیکر «حسین سلطانیان‌ملک‌آبادی» گفت: پس از بمباران مدارس کرمانشاه، پسرم با قدی کوچک و همتی مردانه به جنگ رفت و آرزو کرد هر زمان که شهید شد، پیکرم مانند فاطمه زهرا مفقود باشد.
کد خبر: ۵۷۸۷۷۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۸