گفتوگو با مادر فاتح خرمشهر «شهید خسرو سلیمانی»:
سوم خرداد ۱۳۶۱، روز فتح بود. روزی که خرمشهر آزاد شد، اما خانهٔ ما برای همیشه خالی. خسرو، پسرم، تکنسین رادیوگرافی بیمارستان نفت آبادان بود. همانجا که هر روز زخمیهای جنگ را مداوا میکرد، یک روز خودش رفت و دیگر برنگشت. حالا بعد از سالها، من مادرش هنوز همان روزها را نفس میکشم؛ روزهایی که پسرم انتخاب کرد بین بیمارستان و جبهه، جبهه را برگزیند. این روایت من است؛ روایت مادری که فرزندش را به خرمشهر داد و خرمشهر را به تاریخ.
کد خبر: ۵۹۲۲۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۵
گفتوگو با مادر فاتح خرمشهر «شهید خسرو سلیمانی»:
سوم خرداد ۱۳۶۱، روز فتح بود. روزی که خرمشهر آزاد شد، اما خانهٔ ما برای همیشه خالی. خسرو، پسرم، تکنسین رادیوگرافی بیمارستان نفت آبادان بود. همانجا که هر روز زخمیهای جنگ را مداوا میکرد، یک روز خودش رفت و دیگر برنگشت. حالا بعد از سالها، من مادرش هنوز همان روزها را نفس میکشم؛ روزهایی که پسرم انتخاب کرد بین بیمارستان و جبهه، جبهه را برگزیند. این روایت من است؛ روایت مادری که فرزندش را به خرمشهر داد و خرمشهر را به تاریخ.
کد خبر: ۵۹۲۲۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۵
گفتوگو با مادر فاتح خرمشهر «شهید خسرو سلیمانی»:
سوم خرداد ۱۳۶۱، روز فتح بود. روزی که خرمشهر آزاد شد، اما خانهٔ ما برای همیشه خالی. خسرو، پسرم، تکنسین رادیوگرافی بیمارستان نفت آبادان بود. همانجا که هر روز زخمیهای جنگ را مداوا میکرد، یک روز خودش رفت و دیگر برنگشت. حالا بعد از سالها، من مادرش هنوز همان روزها را نفس میکشم؛ روزهایی که پسرم انتخاب کرد بین بیمارستان و جبهه، جبهه را برگزیند. این روایت من است؛ روایت مادری که فرزندش را به خرمشهر داد و خرمشهر را به تاریخ.
کد خبر: ۵۹۲۲۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۵
گفتوگو با مادر فاتح خرمشهر «شهید خسرو سلیمانی»:
سوم خرداد ۱۳۶۱، روز فتح بود. روزی که خرمشهر آزاد شد، اما خانهٔ ما برای همیشه خالی. خسرو، پسرم، تکنسین رادیوگرافی بیمارستان نفت آبادان بود. همانجا که هر روز زخمیهای جنگ را مداوا میکرد، یک روز خودش رفت و دیگر برنگشت. حالا بعد از سالها، من مادرش هنوز همان روزها را نفس میکشم؛ روزهایی که پسرم انتخاب کرد بین بیمارستان و جبهه، جبهه را برگزیند. این روایت من است؛ روایت مادری که فرزندش را به خرمشهر داد و خرمشهر را به تاریخ.
کد خبر: ۵۹۲۲۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۵
گفتوگو با مادر فاتح خرمشهر «شهید خسرو سلیمانی»:
سوم خرداد ۱۳۶۱، روز فتح بود. روزی که خرمشهر آزاد شد، اما خانهٔ ما برای همیشه خالی. خسرو، پسرم، تکنسین رادیوگرافی بیمارستان نفت آبادان بود. همانجا که هر روز زخمیهای جنگ را مداوا میکرد، یک روز خودش رفت و دیگر برنگشت. حالا بعد از سالها، من مادرش هنوز همان روزها را نفس میکشم؛ روزهایی که پسرم انتخاب کرد بین بیمارستان و جبهه، جبهه را برگزیند. این روایت من است؛ روایت مادری که فرزندش را به خرمشهر داد و خرمشهر را به تاریخ.
کد خبر: ۵۹۲۲۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۵
گفتوگو با مادر فاتح خرمشهر «شهید خسرو سلیمانی»:
سوم خرداد ۱۳۶۱، روز فتح بود. روزی که خرمشهر آزاد شد، اما خانهٔ ما برای همیشه خالی. خسرو، پسرم، تکنسین رادیوگرافی بیمارستان نفت آبادان بود. همانجا که هر روز زخمیهای جنگ را مداوا میکرد، یک روز خودش رفت و دیگر برنگشت. حالا بعد از سالها، من مادرش هنوز همان روزها را نفس میکشم؛ روزهایی که پسرم انتخاب کرد بین بیمارستان و جبهه، جبهه را برگزیند. این روایت من است؛ روایت مادری که فرزندش را به خرمشهر داد و خرمشهر را به تاریخ.
کد خبر: ۵۹۲۲۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۵
گفتوگو با مادر فاتح خرمشهر «شهید خسرو سلیمانی»:
سوم خرداد ۱۳۶۱، روز فتح بود. روزی که خرمشهر آزاد شد، اما خانهٔ ما برای همیشه خالی. خسرو، پسرم، تکنسین رادیوگرافی بیمارستان نفت آبادان بود. همانجا که هر روز زخمیهای جنگ را مداوا میکرد، یک روز خودش رفت و دیگر برنگشت. حالا بعد از سالها، من مادرش هنوز همان روزها را نفس میکشم؛ روزهایی که پسرم انتخاب کرد بین بیمارستان و جبهه، جبهه را برگزیند. این روایت من است؛ روایت مادری که فرزندش را به خرمشهر داد و خرمشهر را به تاریخ.
کد خبر: ۵۹۲۲۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۵
همسر شهید «دلاور صفری» میگوید هشت سال جنگ تحمیلی در سرما و گرما زیر چادر در کوهها به سر بردیم، سختیهای آن زمان به خاطر جنگ تحمیلی برای همه مردم ایلام زیاد بود، اما من و فرزندانم در کنار دلاور که مردی بسیار زحمتکش و خوش برخورد بود روزگار به خوشی میگذشت و با شهادتش و داشتن فرزندان کوچک باز هم دست تنها شدم و با توکل بر خداوند روزگار را گذراندم. در ادامه فیلم این مصاحبه ببینید.
کد خبر: ۵۹۲۲۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۵
مصاحبه با جانباز آزاده ۱۰ سال در اسارت «حمید میرزا کاشی»/ قسمت اول
حمید میرزاکاشی، جانباز ۴۵ درصدی ارتش، ۱۰ سال از جوانیاش را در اسارت نیروهای بعثی عراق گذراند، وی در بیان خاطرات خود میگوید: عراقیها ۱۰۰ کیلومتر در خاک ایران پیشروی کرده بودند. وقتی اسیر شدیم، آنها ما را متجاوز خواندند؛ من گفتم: «شما ما را در خاک خودمان اسیر کردهاید، چه جوری ما متجاوز هستیم!»
کد خبر: ۵۹۲۲۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۰
مصاحبه با جانباز آزاده ۱۰ سال در اسارت «حمید میرزا کاشی»/ قسمت اول
حمید میرزاکاشی، جانباز ۴۵ درصدی ارتش، ۱۰ سال از جوانیاش را در اسارت نیروهای بعثی عراق گذراند، وی در بیان خاطرات خود میگوید: عراقیها ۱۰۰ کیلومتر در خاک ایران پیشروی کرده بودند. وقتی اسیر شدیم، آنها ما را متجاوز خواندند؛ من گفتم: «شما ما را در خاک خودمان اسیر کردهاید، چه جوری ما متجاوز هستیم!»
کد خبر: ۵۹۲۲۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۰
مصاحبه با جانباز آزاده ۱۰ سال در اسارت «حمید میرزا کاشی»/ قسمت اول
حمید میرزاکاشی، جانباز ۴۵ درصدی ارتش، ۱۰ سال از جوانیاش را در اسارت نیروهای بعثی عراق گذراند، وی در بیان خاطرات خود میگوید: عراقیها ۱۰۰ کیلومتر در خاک ایران پیشروی کرده بودند. وقتی اسیر شدیم، آنها ما را متجاوز خواندند؛ من گفتم: «شما ما را در خاک خودمان اسیر کردهاید، چه جوری ما متجاوز هستیم!»
کد خبر: ۵۹۲۲۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۰
مصاحبه با جانباز آزاده ۱۰ سال در اسارت «حمید میرزا کاشی»/ قسمت اول
حمید میرزاکاشی، جانباز ۴۵ درصدی ارتش، ۱۰ سال از جوانیاش را در اسارت نیروهای بعثی عراق گذراند، وی در بیان خاطرات خود میگوید: عراقیها ۱۰۰ کیلومتر در خاک ایران پیشروی کرده بودند. وقتی اسیر شدیم، آنها ما را متجاوز خواندند؛ من گفتم: «شما ما را در خاک خودمان اسیر کردهاید، چه جوری ما متجاوز هستیم!»
کد خبر: ۵۹۲۲۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۰
مصاحبه با جانباز آزاده ۱۰ سال در اسارت «حمید میرزا کاشی»/ قسمت اول
حمید میرزاکاشی، جانباز ۴۵ درصدی ارتش، ۱۰ سال از جوانیاش را در اسارت نیروهای بعثی عراق گذراند، وی در بیان خاطرات خود میگوید: عراقیها ۱۰۰ کیلومتر در خاک ایران پیشروی کرده بودند. وقتی اسیر شدیم، آنها ما را متجاوز خواندند؛ من گفتم: «شما ما را در خاک خودمان اسیر کردهاید، چه جوری ما متجاوز هستیم!»
کد خبر: ۵۹۲۲۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۰
مصاحبه با جانباز آزاده ۱۰ سال در اسارت «حمید میرزا کاشی»/ قسمت اول
حمید میرزاکاشی، جانباز ۴۵ درصدی ارتش، ۱۰ سال از جوانیاش را در اسارت نیروهای بعثی عراق گذراند، وی در بیان خاطرات خود میگوید: عراقیها ۱۰۰ کیلومتر در خاک ایران پیشروی کرده بودند. وقتی اسیر شدیم، آنها ما را متجاوز خواندند؛ من گفتم: «شما ما را در خاک خودمان اسیر کردهاید، چه جوری ما متجاوز هستیم!»
کد خبر: ۵۹۲۲۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۰
مصاحبه با جانباز آزاده ۱۰ سال در اسارت «حمید میرزا کاشی»/ قسمت اول
حمید میرزاکاشی، جانباز ۴۵ درصدی ارتش، ۱۰ سال از جوانیاش را در اسارت نیروهای بعثی عراق گذراند، وی در بیان خاطرات خود میگوید: عراقیها ۱۰۰ کیلومتر در خاک ایران پیشروی کرده بودند. وقتی اسیر شدیم، آنها ما را متجاوز خواندند؛ من گفتم: «شما ما را در خاک خودمان اسیر کردهاید، چه جوری ما متجاوز هستیم!»
کد خبر: ۵۹۲۲۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۰
مصاحبه با جانباز آزاده ۱۰ سال در اسارت «حمید میرزا کاشی»/ قسمت اول
حمید میرزاکاشی، جانباز ۴۵ درصدی ارتش، ۱۰ سال از جوانیاش را در اسارت نیروهای بعثی عراق گذراند، وی در بیان خاطرات خود میگوید: عراقیها ۱۰۰ کیلومتر در خاک ایران پیشروی کرده بودند. وقتی اسیر شدیم، آنها ما را متجاوز خواندند؛ من گفتم: «شما ما را در خاک خودمان اسیر کردهاید، چه جوری ما متجاوز هستیم!»
کد خبر: ۵۹۲۲۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۰
مصاحبه با جانباز آزاده ۱۰ سال در اسارت «حمید میرزا کاشی»/ قسمت اول
حمید میرزاکاشی، جانباز ۴۵ درصدی ارتش، ۱۰ سال از جوانیاش را در اسارت نیروهای بعثی عراق گذراند، وی در بیان خاطرات خود میگوید: عراقیها ۱۰۰ کیلومتر در خاک ایران پیشروی کرده بودند. وقتی اسیر شدیم، آنها ما را متجاوز خواندند؛ من گفتم: «شما ما را در خاک خودمان اسیر کردهاید، چه جوری ما متجاوز هستیم!»
کد خبر: ۵۹۲۲۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۰
سوم خرداد اوج شجاعت و عزت ملتی بود که با دستان خالی، اما با نیروی ایمان یک دنیا را به حیرت واداشتند و جوانان با ایمان و با خدایش، بدون هیچ ترسی به استقبال شهادت رفتند تا اسلام و شرف و عزت برای همیشه در این کشور بماند، «محمدقاسم بابایی» جهادگر ایلامی در جنگ تحمیلی که دشمن بعثی بر علیه کشور ما تحمیل کرد در راه پایداری دین اسلام و شکوفایی هرچه بیشتر انقلاب اسلامی جانش فدا کرد. در خرمشهر محمدقاسمهای زیادی از خود گذشتند تا به وصال خدای خود برسند. در ادامه خاطراتی از برادر شهید محمد قاسم بابایی از شهدای فتح خرمشهر منتشر میشود.
کد خبر: ۵۹۲۰۸۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۴
سوم خرداد اوج شجاعت و عزت ملتی بود که با دستان خالی، اما با نیروی ایمان یک دنیا را به حیرت واداشتند و جوانان با ایمان و با خدایش، بدون هیچ ترسی به استقبال شهادت رفتند تا اسلام و شرف و عزت برای همیشه در این کشور بماند، «محمدقاسم بابایی» جهادگر ایلامی در جنگ تحمیلی که دشمن بعثی بر علیه کشور ما تحمیل کرد در راه پایداری دین اسلام و شکوفایی هرچه بیشتر انقلاب اسلامی جانش فدا کرد. در خرمشهر محمدقاسمهای زیادی از خود گذشتند تا به وصال خدای خود برسند. در ادامه خاطراتی از برادر شهید محمد قاسم بابایی از شهدای فتح خرمشهر منتشر میشود.
کد خبر: ۵۹۲۰۸۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۴
سوم خرداد اوج شجاعت و عزت ملتی بود که با دستان خالی، اما با نیروی ایمان یک دنیا را به حیرت واداشتند و جوانان با ایمان و با خدایش، بدون هیچ ترسی به استقبال شهادت رفتند تا اسلام و شرف و عزت برای همیشه در این کشور بماند، «محمدقاسم بابایی» جهادگر ایلامی در جنگ تحمیلی که دشمن بعثی بر علیه کشور ما تحمیل کرد در راه پایداری دین اسلام و شکوفایی هرچه بیشتر انقلاب اسلامی جانش فدا کرد. در خرمشهر محمدقاسمهای زیادی از خود گذشتند تا به وصال خدای خود برسند. در ادامه خاطراتی از برادر شهید محمد قاسم بابایی از شهدای فتح خرمشهر منتشر میشود.
کد خبر: ۵۹۲۰۸۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۴