فرزند شهید «عزیزالله باقری» میگوید: خواندن قرآن او با دیگران فرق داشت. همیشه یک صفحه از قرآن را با معنایش میخواند و چندین بار تکرار میکرد تا تمام مفاهیم آن را بفهمد.
کد خبر: ۵۷۹۴۳۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۵
خواهر شهید «رحمت الله پوررمضان کبوتر دانی» میگوید: نسبت به بیحجابی و خواندن نماز اول وقت بسیار حساس بود و دائما ما را بدین مسائل توصیه میکرد.
کد خبر: ۵۷۹۳۹۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۴
برادر شهید «رزاق تقی زاده» میگوید: به من گفتند اگر من شهید شوم شفاعت شما را میکنم و اگر شما شهید شدید شفاعت من را بکنید و توصیه میکردند باید راه شهدا را ادامه داد.
کد خبر: ۵۷۹۱۷۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۲
برادر شهید «علیرضا تولایی» میگوید: جنگ که شروع شد، پایگاه به او اجازه رفتن نمیداد؛ چون قدّش کوتاه بود و وقتی تفنگ را می گرفت، به زمین می خورد.
کد خبر: ۵۷۸۹۳۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۸
برادر شهید «مسعود آقاجانی» میگوید: عشق و علاقه خاصی نسبت به نمازهای جمعه و جماعات داشت حتی زمانی که محصل بود از طریق مدرسه به نماز جمعه میرفت.
کد خبر: ۵۷۸۸۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۷
مادر شهید «محمد هرسینی» میگوید: آقایی فرزندم را از بغل من گرفت و دست آیت الله قاسمی داد تا ایشان را به عنوان طفل کوچک امام حسین (ع) بر دست بگیرد. در این هنگام محمد از جای خود برخاست و سلامی به پیشگاه امام حسین داد.
کد خبر: ۵۷۸۷۹۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۰۶
برادر شهید «حسن حسنزاده جویباری» میگوید: شهید تعریف میکرد که یک بار وارد خاک عراق شدند و نزدیک بود به اسارت گرفته شوند میگفت که یک آیهای از قرآن را خواندیم عراقیها از پیش ما رفتند، ولی ما را ندیدند.
کد خبر: ۵۷۸۲۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۵
برادر شهید «یدالله تقیزاده ساروکلایی» میگوید: بسیار مقید به حق الناس بوده و انس و علاقه شدیدی به قرائت قرآن داشت.
کد خبر: ۵۷۸۱۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۵
برادرشهید «سیدحسن حسینی» میگوید: در مورد خواندن نماز حساسیت خاصی داشت حتی با آن جسم بیمارش صبح اول وقت، برای نماز بیدار میشد.
کد خبر: ۵۷۸۱۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۴
مادر شهید «جواد نصرالدینی فرد زنجانی» میگوید: پسرم به قدری به شهادت علاقه داشت که یک بار به من گفت: مامان شما نمی دونید شهادت چقدر لذت بخشه و اینکه انسان با شهادت به ملاقات معبودش بره.
کد خبر: ۵۷۸۰۰۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۳
پدر شهید «مصطفی ولی» میگوید: پسرم از من درخواست کرد اجازه دهم به جبهه برود و من به او گفتم تو از چیزهای ساده میترسی اما مصطفی جواب داد؛ من از مردن وحشت دارم. اگر اینجا بمیرم هدر رفته ام . ولی اگر در جبهه شهید شوم یا اتفاقی برایم بیافتد آرزوی من برآورده شده، در آن جا هیچ وقت نمرده ام.
کد خبر: ۵۷۷۸۲۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۹
یادلار، خاطرهلر(2)
خاطرات شنیدنی از شهید «حسین نوروزی فر» در قالب برنامه صوتی یادلار، خاطره لر(2) با طراحی و اجرای سید یعقوب شبیری منتشر میشود. در ادامه این صوت را همراه باشید.
کد خبر: ۵۷۷۸۲۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۹
فرزند شهید «سیدستار هاشمی» تعریف میکند: یادم هست مراسم تشییع باشکوهی از همدان تا زنجان برگزار شد. از گارد نظامی گرفته تا روحانیت و مردم عادی آمده بودند. حتی مریدانش که عده ای از سنی های کردستان و کرمانشاه و همدان بودند. پدر با سنی ها طوری رفتار می کرد که باعث شده بود عده ای شیعه شوند.
کد خبر: ۵۷۷۶۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۷
پدر شهید «محمدعلی حاتمی» میگوید: از ناحیه صورت زخمی شده بود و باید عمل میکرد اما گفته بود تنها چیزی که الان واجب است جبهه است، نه عمل صورتم. سالم بمانم برمیگردم و عمل میکنم.
کد خبر: ۵۷۷۶۱۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۶
برادر شهید «گل برار عسگری گلوگاهی» میگوید: شهادت را پاکی، خلوص، نزدیکی و شتافتن به سوی معبود خود میدانست.
کد خبر: ۵۷۷۴۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۴
شهید سردار «عباس محمدی» در دست نوشتههای خود مینویسد: از هر سنگری که تیری شلیک میشد، چه در سیلبند اول چه در خاکریز دوم، با آرپیجی و اسلحه نارنجکانداز برادران منهدم میشد. چند نفر از برادران زخمی شده بودند. رسول فتحی زخمش نسبت به بقیه عمیقتر و از ناحیه شکم بود و خونریزی داشت.
کد خبر: ۵۷۷۴۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۳
شهید «سیف اله افشار» در خاطرات خود مینویسد: پدرم بعد از اینکه فهمید پای چپم قطع شده بی هوش شد و به زمین افتاد، بعد از اینکه به کمک دکترها به هوش آمد من به او روحیه میدادم و میگفتم که من حالم خوب است و چیزی نشده و هیچ اتفاقی نیفتاده، خدا بزرگ است.
کد خبر: ۵۷۷۴۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۲
مروری بر زندگی دانشآموز شهید جاویدالاثر «محسن هاشمی»
از جنبههای بارز شهید جاویدالاثر «محسن هاشمی» علاقه شدید وی به حفظ احادیث پیامبر و ائمه داشت، در مورد هر مسئلهای برای مثال حدیث میآورد و در هر رابطه از حدیث استفاده میکرد. کودکان و بچههای محل را با قرآن آشنا و آموزش میداد و به این کار عشق میورزید. نوید شاهد ایلام در سالگرد شهادت به معرفی خصوصیات اخلاقی این شهید دانش آموز می پردازد.
کد خبر: ۵۷۷۳۹۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۲
آخرین بار که بعد از شهادتش او را دیدم نه در خواب، بلکه در واقعیت برای زیارت سیدالشهدا به کربلا رفته بودم. در صحن حرم امام حسین علیهالسلام حمید را دیدم که نماز میخواند و زیارت عاشورا را با صدای بلند تلاوت میکرد. بعد از اینکه دعایش تمام شد به من نگاه کرد و خندید و گفت: شما هم به کربلا آمدهاید. بله حمید راهش را شناخت.
کد خبر: ۵۷۷۳۷۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۱
برادر شهید «میکائیل نجفلوی ترکمانی» تعریف میکند: مادر آرام و قرار نداشت یک شب برف زیادی باریده بود. او احساس میکند که صدای درب میآید و صدای میکائیل که مادر را صدا میزند. مادرم با خوشحالی به حیاط آمده هر چه صدای پسرم پسرم میکند صدایی نمیشوند، فلذا به کوچه میآید در میان برفها و شدت سرما پسرش را صدا میکند.
کد خبر: ۵۷۷۲۳۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۰