از ترکشهای وحشتناک تا همدلی مردم در میانه جنگ
به گزارش نویدشاهد کرمانشاه، «غزاله احمدی» میگوید: ۲۱ خرداد ۱۳۶۴، در میانه ماه مبارک رمضان، همراه عمویم به دیدار یکی از اقوام رفته بودم. هوا گرم و سنگین بود، اما هیچ چیز نمیتوانست مرا از آرامش آن روز محروم کند. ناگهان، صدای مهیب انفجاری گوشهایم را کر کرد؛ زمین و آسمان لحظهای درهم شکست و شهر به لرزه افتاد.
ترکشهای انفجار به بدنم اصابت کردند؛ زخمی عمیق که آن لحظه از شدت دردش آگاه نبودم، اما هر لحظه جانم را بیشتر میفشرد. اطرافم پر از دود و گرد و خاک بود و صدای فریادها فضای سنگین جنگ را بیش از پیش ملموس میکرد.
اما در میان این همه وحشت و آشوب، چیزی فراتر از ترس و درد وجود داشت؛ همدلی و یاری مردم. مردم از هر سو خود را به محل حادثه میرساندند، با دستهای پر از کمک و قلبهایی آکنده از مهر. پزشکان و پرستاران بیوقفه تلاش میکردند تا جان زخمیها را نجات دهند.
آن روزهای سخت جنگ، نه تنها آزمونی برای تحمل درد بود، بلکه نمایش بزرگ انسانیت و اتحاد بود. من آنجا، در میان ترکشها و خون، درسی آموختم که هیچ بمبی نمیتواند نابودش کند؛ قدرت همدلی و امید.
در ادامه فیلم گفتوگو را ببینید:
انتهای پیام/