نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات شهدا
وقتی مهتاب گم شد
«وقتی مهتاب گم شد» قبل از آنکه شرح زندگی سردار شهید علی خوش لفظ باشد، روایتی عینی از یک واقعه‌ی تاریخی است که موجب شد سرنوشت خیل وسیعی از مردمان ایران تغییر کند. علی خوش لفظ که نامش را بخاطر نزدیکی تولدش با ولیعهد پهلوی، جمشید گذاشته‌ بودند، سال‌ها بعد در نوجوانی، همزمان با وقوع انقلاب اسلامی خود نیز دچار تحول و دگرگونی در اهداف و آرمان‌ها می‌شود. همین انقلاب درونی باعث می‌شود که او در اولین اعزام به جبهه نام خود را به علی خوش لفظ تغییر دهد و سرانجام زندگی‌اش هم تغییر کند.
کد خبر: ۴۱۹۰۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۴

شهید عباس سعدالله
بابا! مگه تو برای مردم کار می‌کنی؟ وقتی برای خداست. بذار هر کی هر چی می‌خواد بگه
کد خبر: ۴۱۸۹۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۳

عروسم جنگ است، حجله ام سنگر، تير و تركش ها نقل و نبات عروسي ام
کد خبر: ۴۱۸۸۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۳

معرفی کتاب
کتاب «چراغ راه»؛ به قلم حسن جلالی و سکینه صرفی، زندگی‌نامه و خاطرات شهید «مهدی باقریان» است.
کد خبر: ۴۱۸۸۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۳

خاطرات جانباز قربانعلی خواجه مظفری از شهادت دو پسرش
به پيشاني‌اش، جايي كه تير قناسه آن‌را رنگين كرده بود، خیره شد و در دل گفت:«بازم سرت رو حنا كردي!».
کد خبر: ۴۱۸۸۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۳

خاطراتی از شهید والامقام غلام رضا سالار
اون نمازش رو سر وقت نمی‌خونه، دیگه نمی‌خوام باهاش دوست باشم
کد خبر: ۴۱۸۸۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۳

خاطره خودنوشت « شهید امان الله عباسی »؛
ساعت 8 شب بود که برادر عزيزم آقاي «پردل» پس از اتمام کار روزانه ( تعمير خط تلفن ) به سنگر آمد و برادران براي رفع خستگي شروع به مزاح کردند از جمله از «غلام پردل» سؤال کردند. چرا بعد از 32 سال ازدواج نمي کني؟...
کد خبر: ۴۱۸۸۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۰

علي دستهايش را به سوي آسمان دراز كرده بود و بلند دعا مي خواند، واقعا معجزه شده بود. علي به ما مي گفت ديديد عراقيها هيچ كاري نتوانستند انجام دهند.
کد خبر: ۴۱۸۶۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۸

سيامك را كه مدت ها آرزو می كردم او را در خواب ببينم ، در خواب ديدم در حالی كه خيلی شگفت زده شده بودم و هر دويمان اشك از چشمهايمان جاري بود او را در بغل گرفتم از او پرسيدم...
کد خبر: ۴۱۸۶۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۸

در سالروز ولادت منتشر می شود:
از خدا مي خواهم كه من نيز به شهادت برسم. من شهادت را بهترين هديه براي خود مي دانم و بعد از سخنراني اين چندين نفر قرار شد كه از همان يعني دانشكده به سوي «جهان چيت» حركت كند و اين طور هم شد و وقتي كه اين راهپيمايي تمام...
کد خبر: ۴۱۸۴۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۶

«سوسنگرد به جای منچستر» شامل زندگی‌نامه و خاطرات شهید اکبر چهرقانی از یاران شهید مصطفی چمران توسط گروه فرهنگی ابراهیم هادی منتشر و راهی بازار نشر شد.
کد خبر: ۴۱۸۴۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۶

شهید نعمت الله زیاری
نعمت مثل اولاد آنها هر کاری که داشتند، برایشان انجام می داد
کد خبر: ۴۱۸۳۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۴

شهید قدرت الله زرگریان
جایزه تو رو هم بعد از حفظ کردن بهت می دم
کد خبر: ۴۱۸۲۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۳

چنان با آن دو جوان گرم گرفت كه تصور كردم سال ها يكديگر را مي‌شناسند. چند لحظه با آن دو صحبت كرد. وقتي حرف هايش تمام شد، جوان‌ها احساس خجالت و شرمساري كردند. احمد راه امر به معروف را پيدا كرده بود.
کد خبر: ۴۱۸۲۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۳

نویسنده: یار محمد عرب عامری
خداي اونها هم بزرگه! من بايد به خاطر دفاع از اسلام و دينم جبهه برم!
کد خبر: ۴۱۸۱۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۲

من خيلي دلم مي خواست يک جوري بشود که همه بچه هاي کوچه با هم دوست باشند و آن سه چهار تا بچه هم ديگر متلک و فحش نخورند اما نمي دانستم که با چه زباني به بچه هاي کوچه مان حالي کنم که اين کارشان درست نيست و مسخره کردن ديگران کار زشتي است. و ضمنا خيلي هم دلم مي خواست.که بچه هاي ديگر هم به مسجد بيايند و کتاب بگيرند و بخوانند و مثل من لذت ببرند و يک چيزي ياد بگيرند.
کد خبر: ۴۱۸۱۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۲

مروری بر زندگی نامه و وصایای سردار شهید زین العابدین علی
جبهه و جنگ چنان وي را عاشق كرده بود كه او حتي راضي نمي شد تركش ها را از بدنش جدا كرده و انگشتان شكسته خود را درمان كند
کد خبر: ۴۱۸۱۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۲

نویسنده محمد محقق
این جا پادگانه یا مجلس عروسی!
کد خبر: ۴۱۸۱۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۱

شهید سّید عسگری زرگری
«یه خبر خوش! یه خبر دست اول!».
کد خبر: ۴۱۸۱۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۲

دل نوشته های شهید والامقام احمد نظری
امیدوارم موقعی که به سمنان آمدم دختر عزیزم خوب خوب ((بابا)) بگوید
کد خبر: ۴۱۸۰۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۱