خاطرات شهدا - صفحه 137

آخرین اخبار:
خاطرات شهدا

لحظه شهادت امام حسین ( ع ) را صدا می زد

عبد ولی زرامین" دوست شهید حجت حسین آبادی " روایت می کند: هنگام شهادت نیز نام زیبای " امام حسین ( ع ) " از زبانش خاموش نشد.

پیام دوست

صید عزیز رضایی" همرزم شهید میرزا جعفر پیری خاتون بانی " روایت می کند: شنیده ام از تحصیلات حوزه ی علمیه منصرف شده ای به خدا قسم اگر این سعادت تحصیل حوزه را نداشته باشی باید به حال خودت تأسف بخوری. گفتم: حضور در جبهه را چکار کنم؟ گفت: هر موقع قصد حضور داشتی اعزام شو، اما هیچ گاه از تحصیل دست نکش.

امام را از یاد نبرید

در وصیت‌نامه شهید "محمد محمدرضالو" می‌خوانیم: توصیه مى‌‏کنم که امام را از یاد نبرید و هر وقت خواستید گریه کنید، براى امام حسین(ع) گریه کنید...

تیربارچی مزاحم!

آقای بهتویی لوله تیربار را گرفت و حتی دستش از داغی لوله سوخت اما دستانش را روی سنگر گذاشت و با جفت پاهای خود ضربه‌ای محکم بر زیر چانه او زد... آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات سردار شهید «رجبعلی بهتویی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
خاطراتی از شهید " مهدی احمدی "

رد پای عشق

شهید" مهدی احمدی "سوم خرداد 1344 در اردکان یزد به دنیا امد 17ساله بود که عازم جبهه شد و در صبح 21بهمن 1361 در فکه آسمانی شد. می گویند او رد پاي خود را به عنوان قبر روي سيمان در زير زمين خانه باقي گذاشته بود گويا به او الهام شده بود که پیکرش مفقود الاثر می شود. او می خواست در نبودش مادر با ديدن رد پاي او آرام بگیرد. متن کامل این خاطره را در نوید شاهد یزد بخوانید.

اولین حقوق، نذر زنده نگه داشتن یاد شهدا

از این وضعیت بسیار ناراحت بودم. به پسرم گفتم:«حسن جان! برای این شهدا باید کاری کنی و نام و خاطره‌شان را زنده نگه داری»... ادامه این خاطره از مادر شهید «حسن حسین‌پور» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

کتاب «راه ستاره‌ها 3»، خاطرات خواندنی شهید "حسین‌پور"

کتاب «راه ستاره‌ها 3»، زندگینامه و مجموعه خاطرات خواندنی شهید "حسن حسین‌پور" است که در پنج هزار نسخه به چاپ رسیده است.

نگفتم صبر داشته باش!

در بین راه به علی گفتم که اسلحه عراقی‌ها را بگیریم و فرار کنیم، اما او مرا به صبر دعوت کرد و راه را ادامه دادیم، چند صد متری رفته بودیم که ناگهان ...آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «سبزعلی اینانلو» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

قاسم همیشه زیر پایش زخم بود!

قاسم همیشه زیر پایش زخم بود، چون دوستانش می‌گفتند که او همیشه توی جبهه‌ها پوتین‌هایش را از پایش در می‌آورد و با پای برهنه... ادامه این خاطره از مادر شهید «قاسم حسینی‌طایفه» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

فراخوان جمع آوری آثار درباره سردار سلیمانی به زودی منتشر می شود

رئیس انجمن قلم ایران از انتشار فراخوان جمع آوری آثار در حوزه شعر و داستان و خاطره نویسی درباره سردار سرافراز شهید سلیمانی خبر داد.

«شهپر شوق»: شرح زندگی و خاطرات شش شهید

کتاب«شهپر شوق» شرح زندگی ۶ شهید آران و بیدگلی است که با هم نسبت خانوادگی دارند. با نوید شاهد اصفهان همراه باشید.

من رفتگرم!

گفتم رفتگر بود و من هم در را باز نکردم. دیدم همه به طرف در دویدند، پرسیدم چی شده؟ گفتند ... آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همسر شهید «اسماعیل بحری» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

خاطره آیت‌الله نوری همدانی از آخرین دیدار با سردار سلیمانی/ امضا بر کفن شهید

آیت‌الله نوری همدانی از مراجع عظام تقلید خاطره‌ای از امضا بر کفن سپهبد سلیمانی در آخرین دیدار با این سردار سرافراز بیان کرد.

ترس در نماز!

نماز را رها کردم و روی خاک شیرجه رفتم، گلوله کاتیوشا نزدیکی ما به زمین نشست و فضا و زمین را به لرزه درآورد و من هم از ترس و بی‌ایمانیم می‌خواستم گریه کنم... ادامه این خاطره از جانباز سرافراز «عمران ثقفی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

پاشو شیرزن!

دلم هُری ریخت، پاهایم سست شد و نشستم زمین. برگشت و خنده‌کنان گفت: «با این همه سفارش، هنوز نرفته، دلت لرزید؟ پاشو شیرزن!»... آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همسر شهید «حجت‌الاسلام سید هاشم هاشمی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
سنگری در مراسم رونمایی از کتاب «چلچراغ فروزان»:

«چلچراغ فروزان» ۱۲ ویژگی برجسته دارد/ نویسنده به قلمروی وجودی شهیدان راه یافته است

نویسنده و پژوهشگر عاشورا در مراسم رونمایی از خاطرات ۴۰ شهید پاسدار دماوند گفت: کتاب «چلچراغ فروزان» ۱۲ ویژگی برجسته دارد و نویسنده توانسته است به قلمروی وجودی شهیدان راه پیدا کند.

اول جبهه بعد عروسی

دختر دایی‌اش را پسندیده بود، اما باز هم اصرار کرد که اول به جبهه برود و وظیفه‌اش را ادا کند، بعد عروسی... آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات مادر شهید «محمود رضایی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

شهید «لشکری» هیچ‌وقت لباس بسیجی را از تن خود در نمی‌آورد

شهید «بهرام لشکری» هیچ‌وقت لباس بسیجی را از تن خود در نمی‌آورد و همیشه می‌گفت من را باید با همین لباس‌ به خاک بسپارند.

فرد محتضر با دو رکعت نماز شهید «ابوترابی» بهبود یافت

حاج‌آقا ابوترابی در کنار بستر فرد محتضر، دو رکعت نماز خواند و برای شفای او دعا کرد، ناگهان حال آن محتضر رو به بهبودی رفت... ادامه این خاطره از سید آزادگان، شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
طراحی و تولید: ایران سامانه