خاطرات - صفحه 66

navideshahed.com

برچسب ها - خاطرات
یادمان شهید حجت الاسلام عبدالحسین مبشر
ايشان برحسب وظيفه كه بر عهده داشتند وآن تبليغ دين بود به روستاي بسطام شهرستان الشتر مامور مي شوند. ناگفته نماند كه مبشر بسيار مقيد به اجرای فرائض و فرامين ديني بودند؛ به هرحال ايشان در ماه مبارك رمضان مامور مي شوند كه به مدت يك ماه به تبليغ فرامين ديني بپردازند.
کد خبر: ۳۹۱۲۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۰۵

یادمان شهید حجت الاسلام عبدالحسین مبشر
نوید شاهد: من و عبدالحسين برادر دوقلو بوديم. او در همان دوران كودكي و نوجواني ذهن پرسنده و جستجوگري داشت. هر چه را كه مي ديد و برايش نا آشنا بود در موردش مي پرسيد و آنقدر مي پرسيد تا موضوع برايش روشن گردد. در واقع همين تيزبيني و دقت او بود كه باعث مي شد در ارتبا ط با درس و تحصيل علم خيلي جدي ومصمم باشد.
کد خبر: ۳۹۱۲۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۰۵

یادمان شهید حجت الاسلام عبدالحسین مبشر
شهيد مبشر كه ديگر با هم ، هم حجره و مانوس شده بوديم انساني بود كه از نظر استعداد ، بالا و قوه اداراك عجيبي داشت . او راحت هم دروس حوزوي را مي خواند و هم كتب دانشگاهي را. اما با اين وضعيت هيچگاه روحيه اش با دانشگاه رفتن تغيير نكرد و با همان لباس روحاني بر سر دروس و كلاس دانشگاه حضور پيدا مي كرد .
کد خبر: ۳۹۱۲۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۰۴

خاطرات شهدای استان سمنان / شهید محمد رضا اخلاقی
خاطرات شهید محمد رضا اخلاقی با موضوع لقمه حلال
کد خبر: ۳۹۱۲۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۰۴

سردار شهيد بصير همواره توصيه مي‌كرد كاري نكنيد كه خاطر خانواده‌هاي شهدا آزرده شود.
کد خبر: ۳۹۱۱۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۰۳

رفتگر مي‌دانست كه حاج داود زماني فرماندهي بزرگ بوده و حالا كه جنگ تمام شده او به سر كار خود يعني كارگاه تراشكاري برگشته و از آن همه به گوشه‌اي كوچك و ناني بخور و نمير قناعت كرده است.
کد خبر: ۳۹۱۱۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۰۳

ویژه نامه سردار جانباز شهید حاج داوود کریمی
حاج داود در كارگاه خود چهار كارگر داشت و يك پادو. پسرك كم سن و سال‌ترينشان بود كه تازه به جمع كارگرها پيوسته بود. روزي كه به در مغازه حاج داود آمد، اميد نداشت كه استخدامش كند. چون هر جايي كه رفته بود، گفته بودند، به كارگر ساده نياز نداريم. اما حاجي قبولش كرد، چون او هم مثل كارگرهاي ديگر اين مغازه پدر نداشت و به عنوان بزرگ‌ترين فرزند پسر، سرپرست يك خانواده بود.
کد خبر: ۳۹۱۱۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۰۳

ویژه نامه سردار جانباز شهید حاج داوود کریمی
بعضي‌ها از اينكه او سنگر فرماندهي را با سنگر تداركات اشتباه گرفته بود زدند زير خنده؛ اما حاج داود از جا بلند شد و به دنبال بسيجي از سنگر بيرون رفت.
کد خبر: ۳۹۱۱۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۰۳

به نقل از مادر شهید
مشغول نماز که می شدم پشت سرم می ایستاد و گوش می داد و اگر دعایی می کردم، می گفت: (( مادر، ما هر چه داریم از شما داریم))
کد خبر: ۳۹۱۱۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۰۲

کالک‌های خاکی، اخراجی‌ها، اکیپ حاج هادی و...
سالی دیگر بر فاصله ما از وقایع جنگ تحمیلی ارتش صدام علیه ایران گذشت و در هفته گرامی‌داشت دفاع مقدس در سال 1395 قرار گرفتیم. اگر آغاز جنگ را مبداء قرار دهیم، 36 سال گذشته و اگر پایان جنگ را محور قرار دهیم، 28 سال سپری شده است. محصول و مجموعه‌‌ای که نشانی از این سال‌های سپری شده و تلاش انجام برای ثبت وقایع جنگ دارند، کتاب‌ها و کتابخانه‌ها هستند. به مناسبت هفته دفاع مقدس امسال، از میان کتاب‌هایی که نسخه‌هایی از آنها به دفتر سایت تاریخ شفاهی ایران رسیده، پنج کتاب را در یک بسته پیش روی شما قرار دادیم تا خود حدیث مفصل بخوانید از این مجمل.
کد خبر: ۳۹۱۰۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۳۱

نه این خاطرات بیانگر همه زحماتی است که این خلبان متعهد و دلیر هوانیروز وخانواده محترمش به انجام رسانده اند و نه خلبان فرهادی منحصر به فرد است. هزاران نفر از کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران اعم از کارکنان پایور و وظیفه ارتش، در دوران هشت ساله دفاع مقدس، با جهاد و شهادت میهن اسلامی را پاس داشته اند. با گرامی داشت یاد و خاطره همه آن عزیزان، توجه شما را به خاطرات سرهنگ خلبان فرهادی، جلب می نماییم.
کد خبر: ۳۹۱۰۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۳۱

مدتي است به صرافت افتاده ام خاطرات م را پاکسازي کنم و گويي زمان مناسبي پيش آمده. وقتي صفحات انبوه دفترچه ي خاطرات م را يکي يکي ورق مي زنم و خاطرات شيرين، تلخ، تکان دهنده و خاطره انگيز را مرور مي کنم، دلم مي گيرد. حتي خاطرات شيرين و خنده دار هم آن قدر سينه ام را مي فشارد که نه تنها بغضم، که وجودم مي خواهد بترکد
کد خبر: ۳۹۰۹۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۴

ویژه نامه شهید لطیف رنجبری
برادرم لطيف برای والدین و خانواده خود ارزش و احترام زيادي قائل بود به همین جهت همیشه مقيد بود علی رغم تمام مشکلات، همانند دوری راه، مشغله های شغلی، هر ساله در لحظه تحویل سال نو در کنار والدین و خانواده باشد.
کد خبر: ۳۹۰۸۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۱

ویژه نامه شهید لطیف رنجبری
ایشان از ایام نوجوانی در همه مراسم مذهبی روستای محل تولدش شرکت داشت
کد خبر: ۳۹۰۸۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۱

ویژه نامه شهید لطیف رنجبری
در خاطرم هست كه ايشان چه در زمان قبل از استخدام در ارتش و چه در زمان دوري از خانواده سعي فراوان داشتند تا از احوال تك تك افراد خانواده غافل نمانند
کد خبر: ۳۹۰۸۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۱

ویژه نامه سردار جانباز شهید حاج داوود کریمی
داود دوره دبستان را در محله نازي‌آباد خواند؛ اما وضع خانواده مجبورش كرد به سراغ كار برود. در نوجواني شاگرد كارگاه تراشكاري شد و همين پيشه را تا پايان عمر ادامه داد. زمان انقلاب و جنگ براي مدتي دست از تراشكاري كشيد و وارد سپاه شد؛ اما همين كه جنگ تمام شد، دوباره سر كال اول خود برگشت...
کد خبر: ۳۹۰۷۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۶

ویژه نامه سردار جانباز شهید حاج داوود کریمی
كوچكترين كارگر كارگاه تراشكاري حاج داود پسري است يتيم. حاج داود هميشه با ديدن او به ياد خودش ميافتاد. داود هم، سن او را داشت كه به كارگاه تراشكاري آمد و اين حرفه را ياد گرفت. بيشتر شاگردان مغازهاش نانآور خانوادهاند. پسرك كه تنها چند ماه از كارش ميگذرد، هنوز يك محصل است.
کد خبر: ۳۹۰۷۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۶

سردار شهيد داوود كريمي از چهر‌ه‌هاي شناخته شده عرصه مبارزه و دفاع مقدس بود. خاطرات وي در مورد چگونگي تشكيل گروه مسلحانه فجر اسلام و شكل‌گيري سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و اقدامات اوليه سپاه در ابتداي شكل‌گيري نظام جمهوري اسلامي ايران در دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران ثبت و ضبط است.
کد خبر: ۳۹۰۷۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۶

نوید شاهد: همين طور خمپاره بود كه مى آمد. حسين عين خيالش نبود. همين طور آرام، يكى يكى دست مى كشيد روى سر و صورتشان. خاكها را پاك مى كرد، حال و احوال مى كرد، مى رفت سنگر بعد; آنها حرص مى خوردند حسين اين قدر آرام بين سنگرها راه مى رود.
کد خبر: ۳۹۰۷۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۶

نوید شاهد: دور تا دور نشسته بوديم. نقشه آن وسط پهن بود. حسين گفت «تا يادم نرفته اينو بگم، اون جا كه رفته بوديم براى مانور; يه تيكه زمين بود. گندم كاشته بودن. يه مقدار از گندم ها از بين رفته. بگيد بچّه ها ببينن چقدر از بين رفته، پولشو به صاحبش بدين».
کد خبر: ۳۹۰۷۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۶