نوید شاهد کرمانشاه - صفحه 16

آخرین اخبار:
نوید شاهد کرمانشاه
گفت‌و‌گو با «حشمت مرادی» همرزم شهید غریب در اسارت «علیرضا نظری»

علیرضا، رفیقی که زیر شکنجه خم نشد و غریبانه پر کشید

«حشمت مرادی» می گوید: در روز‌هایی که اسارت، با شکنجه، گرسنگی و تحقیر گره خورده بود، رفیقی داشتم که مثل کوه ایستاده بود؛ «علیرضا نظری». هرچه عراقی‌ها فشار می‌آوردند، او خم نمی‌شد. با همان جسم زخمی، لبخند می‌زد و ما را به صبوری دعوت می‌کرد. روزی که او را برای درمان بردند، دلم لرزید؛ و چند ماه بعد، خبر شهادتش آمد. غریبانه رفت، اما هنوز هم جای خالی‌اش را در دلم حس می‌کنم.

وصیت‌نامه‌ای از خط مقدم: صدای آخرین نبرد شهید «محمد ولی وریرنار»

شهید «محمد ولی وریرنار» در وصیت نامه اش نوشته است: امشب یا فردا شب وارد رزم با کفار بعثی می‌شوم و شاید این آخرین لحظات زندگی‌ام باشد. با دلی آکنده از ایمان و دستانی خالی از گناه، این وصیت‌نامه را می‌نویسم تا راه را برای برادرانم روشن کنم؛ راهی که با تبعیت از ولایت فقیه و عشق به نماز و روزه، به سوی خداوند منتهی می‌شود. از مادرم می‌خواهم برای من نگریه نکند، بلکه برای حسین (ع) و عاشورا اشک بریزد، چون شهادت من تنها آغاز راهیست که خون می‌ریزد برای حق.

تمثال شهدای دفاع مقدس 12 روزه شهرستان صحنه در میدان امام حسین (ع) نصب شد

تمثال مبارک شهدای دفاع مقدس 12 روزه شهرستان صحنه با هدف گرامیداشت یاد و خاطره شهدا و ترویج فرهنگ ایثار و فداکاری، در میدان امام حسین (ع) (میدان دانشگاه) این شهرستان نصب شد.
وصیت نامه شهید «حشمت الله ولد بیگی»

خون ما دریایی است که دشمن را غرق خواهد کرد

شهید «حشمت الله ولد بیگی» در وصیت نامه به یادگار مانده اش نوشته است: شهادت یعنی نورانی کردن جهان با خون پاک خود، جبهه دانشگاهی است که معلمش امام حسین (ع) و مدرکش شهادت است. من با جان خود این راه را انتخاب کردم. دشمن را با دریایی از خون خود خفه خواهیم کرد و راه حق را پیروز می‌سازیم.
وصیت نامه شهید «تحسین ولی زاده»

برایم گریه نکنید؛ من به آرزویم رسیدم

شهید «تحسین ولی زاده» در بخشی از وصیت نامه به یادگار مانده اش آورده است:دوستان و عزیزانم! من با تمام اشتیاق، راهی را انتخاب کردم که پایانش، وصال معشوق بود. برایم گریه نکنید، دعایم کنید که مخلص مانده باشم.

تصاویر دیده نشده از شهید «شهاب الدین محرابی»

نوید شاهد کرمانشاه تصاویر دیده نشده از شهید «شهاب الدین محرابی» را منتشر کرد.

یادگار‌های تصویری از یک سرباز وطن؛ شهید «امیر هوشنگ کرمی»

به مناسبت گرامیداشت یاد و خاطره شهید «امیر هوشنگ کرمی»، تصاویری از این سرباز رشید منتشر می‌شود.

تصاویری از شهید«کیومرث کولانی» که با خون خود، مرزهای وطن را معنا کرد

در هر قاب، رد پای غیرت و ایمان موج می‌زند؛ این‌ها عکس‌هایی از شهید «کیومرث کولانی» است، پاسداری وظیفه‌شناس که از روستای گنداب برخاست و در سلیمانیه عراق، به بلندای شهادت رسید. این تصاویر، برگ‌هایی از دفتر پرشکوه زندگی او هستند.
وصیت نامه شهید «کیومرث کولانی»

پرچم سبز به مجلس ختمم بیاورید

شهید «کیومرث کولانی» در وصیت‌نامه‌اش حتی برای مراسم تشییع و ختمش هم پیامی از افتخار و سربلندی بر جا گذاشت. نه سیاه‌پوشی، نه زاری؛ که پرچم سبز و لبخند رضایت از راهی که رفت.
وصیت نامه شهید «فرهاد کیانیان»

با چشم‌های خود دیدم که شهادت، بزرگ‌ترین افتخار است

شهید «فرهاد کیانیان» در وصیت‌نامه‌اش با بیانی ساده و صادقانه از تجربیات خود در جبهه و ارزش والای شهادت سخن می‌گوید؛ او با چشمان خود دید که ایثار و فداکاری در راه اسلام، بالاترین افتخار و سعادت است و از خانواده‌اش می‌خواهد این مسیر را با صبر و ایمان ادامه دهند.

شهید «شعبانعلی کیهانی»: تا پیروزی نهایی راهم را ادامه دهید

شهید «شعبانعلی کیهانی» می‌گوید: فرزندانم! اسلحه‌ی خونین مرا از زمین بردارید و تا پیروزی نهایی راهم را ادامه دهید.
گفت‌و‌گو با جانباز ۷۰ درصد «سید فیض اله حسینی»

در کمین دموکرات‌ها پایم را جا گذاشتم، اما وطنم را نه

«سید فیض‌اله حسینی»، جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس، از روز‌هایی می‌گوید که برای حفظ امنیت مردم به دل خطر زد و در کمینی از پیش طراحی‌شده، پای خود را از دست داد. اما به گفته خودش، "هر چه بود، ارزشش را داشت... "
گفت‌و‌گو با جانباز ۳۰ درصد «علی‌اکبر آب‌متین»؛

از ترکش تنگه چزابه تا بازگشت به زندگی

«علی اکبر آب متین» می‌گوید: ترکش به آرنجم خورد، به خانواده‌ام اطلاع داده بودند که ترکش به من برخورد کرده است. چون خبر را از طریق بنیاد شهید داده بودند، خانواده فکر کرده بودند که شهید شده‌ام. اما خداوند دوباره به من فرصت داد که زندگی کنم.
گفت‌و‌گو با جانباز ۷۰ درصد «ملک علی رحمانی»؛

ترکش به بدنم نشست و روده هایم را بیرون ریخت

من «ملک علی رحمانی»، سال ۱۳۶۶ در چنگوله نگهبانی می‌دادم که ترکش آمد و مرا زمین‌گیر کرد. از آن روز، خیلی چیز‌ها تغییر کرد.
گفت‌و‌گو با جانباز ۷۰ درصد «پروانه کریمی فرد»

بمب خوشه‌ای روی پشت‌بام خانه‌مان افتاد؛ بچه‌ام در آغوشم بود

«پروانه کریمی فرد» می‌گوید: هیچ‌وقت آن لحظه را فراموش نمی‌کنم. ظهر بود، صدای آژیر و هواپیما می‌آمد، دلشوره داشتم. بچه‌ی دو ساله‌م رو بغل گرفته بودم که یه‌دفعه صدای وحشتناک انفجار پیچید. بمب خوشه‌ای به پشت‌بام خانه‌ام خورد. همان‌جا جلوی در، وقتی فقط چند قدم از آشپزخانه فاصله داشتم، موج انفجار منو زد زمین. بچه تو بغلم بود، فقط خدا خواست که آسیبی به آن نرسداما من همون‌جا مجروح شدم.

از کودکی تا شهادت؛ قاب‌هایی از حیات شهید «شهرام بهرامی»

تصاویر این گالری، روایتگر لحظات ساده، صادقانه و شجاعانه‌ای از زندگی شهیدی است که با قلبی پر از ایمان و عشقی خالص به وطن، به دیدار حق شتافت.

تصاویر ماندگار|شهید «مسعود حسنی» شهیدی از تبار مرزداران

شهید والامقام «مسعود حسنی» در نبردی نابرابر با قاچاقچیان، در اردیبهشت ۱۳۹۲ به شهادت رسید. تصاویری که پیش روی شماست، روایتی‌ست بی‌کلام از مردی که امنیت را به جان خرید.

ثبت لحظات ناب زندگی شهید «شهرام حیدری» منتشر شد

در این گالری تصویری، لحظات به یادماندنی از زندگی شهید «شهرام حیدری»، نماد مقاومت و ایثار در شهر کرمانشاه را مشاهده کنید.
گفت‌و‌گو با همرزم شهید غریب در اسارت «نعمت الله ناصریان»

نقشه مقاومت در زندان لو رفت؛ شهید «نعمت الله» را در زندان به شهادت رساندند

«نعمت یاوری» می‌گوید: در دل زندان‌های سرد و تاریک، وقتی همه امید‌ها به آزادی بود، خیانتی ناگهانی باعث لو رفتن نقشه‌های تمام مسیر‌های زندان و مبارزه شهید «نعمت‌الله ناصریان» شد. نامه‌ها و اسراری که قرار بود به ایران برسند، به دست رئیس زندان افتاد و راه برای دشمن باز شد؛ خیانتی که پایان مقاومت جان‌فشانی را رقم زد و شهید ناصریان را به شهادت رساند. داستانی تلخ از پشت‌پرده‌های اسارت که هرگز نباید فراموش شود.
وصیت نامه شهید «عبدالحسین موشاخانی»

آب و خاک و ناموس ما در خطر است؛ باید ایستاد

وصیت‌نامه شهید «عبدالحسین موشاخانی» یادآور مسئولیت هر ایرانی است که در مقابل تجاوز و ظلم دشمنان آرام ننشیند و خون خود را برای حفظ میهن و اسلام فدا کند.
طراحی و تولید: ایران سامانه