خاطرات شهید - صفحه 64

آخرین اخبار:
خاطرات شهید
نویسنده محمد محقق

خاطراتی از شهید احمد صادقی شهمیرزادی در «تا کوچه های شهر خدا»

این جا پادگانه یا مجلس عروسی!
دل نوشته های شهید والامقام احمد نظری

حسرت یک بابا / دل نوشته شهید احمد نظری برای همسرش

امیدوارم موقعی که به سمنان آمدم دختر عزیزم خوب خوب ((بابا)) بگوید

خاطرات ناب از شهید سید مجتبی علمدار

سيد، وقتي مداحي مي کرد، يک سنگيني و وقار خاصي داشت و در ازاي مداحي، پول هم نگرفت؛ مي گفت: اگر در ازاي مداحي کردنم پول بگيرم، چطوري فرداي قيامت مي توانم بگويم براي شما خواندم ؟!مي گويند : خواندي ، پا داشش را گرفتي ! من اصلا ائمه را با پول مقايسه نمي کنم !

بالاتر از سياهي، سرخي خون شهيد است

آنچه می خوانید فرازهایی از خاطرات همزرمان شهید حسن باقری در مدت حضور شهید در جبهه است.
قسمت نخست خاطرات شهید «سید محمود زرگر»

بخاطر قولی که داده بود، تا لحظه شهادت عطر نزد

دوست شهید « سید محمود زرگر» نقل می‌کند: « یکی از بچه‌های محلات به عطر حساسیت داشت و ایشان درست چند لحظه قبل از آن خمپاره، در حالی که داشت عطر می‌زد به شهادت رسید.»

خاطرات شهید سید مجتبی هاشمی؛ بی ریا بود

دعای کمیل و دعاهای دیگر می خواند و آن را باعث روز افزون شدن رزق حلال برمی شمرد. کاملا مشخص بود که نماز شبش را هرگز ترک نمی کند. به واقع هر روز و شبش بهتر از روز و شب قبلش بود. آدم از رفتار و کردارش و از آن نورانیت در سیمایش از تواضع در برابر مردم و مؤمنین این رو خوب متوجه می شد من خودم به شخصه به خوبی حس می کردم که یک سیر تکاملی رو آقا سید دارد طی می کند.

بیزاری از غیبت/ شهید حسین علی زاده

می گفت:«هر چه دلتان می خواهد با هم حرف بزنید، مُنتها در مورد دیگران حرف نزنید. در مورد خودتان و کارهایتان حرف بزنید، کاری به کار دیگران نداشته باشید.»
گردآورنده :حسن جلالی - سکینه صرفی

خاطرات پنج شهید شهرستان دامغان در «پیام آوران»

شهید یحیی حیدری - شهید ابراهیم رجب بیکی - شهید ابوالفضل مهرابی - شهید احمد مصحفی - شهید رمضان علی قصاب زاده

خاطرات شهید شاهرخ ضرغام؛ خستگی ناپذیر

اوايل سال پنجاه و نه بود. هر روز درگيري داشتيم. مخالفين جمهوري اسلامي هر روز در گوشه اي از مرزهاي ايران، آشوب برپا مي کردند. پس از کردستان و گنبد و سيستان، اينبار نوبت خوزستان بود.
در ویژه برنامه ستارگان پرفروغ؛

جشن تولد شهدای متولد دی ماه برگزار می شود

جشن تولد شهدای متولد دی ماه در قالب ویژه برنامه ستارگان پرفروغ عصر امروز در فرهنگسرای خاتم (ص) برگزار می شود.
خاطرات شهید

خاطراتی از خانواده و همرزمان شهید رستم فرشچی

شهيد رستم فرشچي فرزند بهزاد در سال 1342 در خانواده اي متدين و مذهبي ديده به جهان گشود.عشق به حضور در جبهه و دفاع از آرمان هاي نظام عازم جبهه هاي حق عليه باطل شد.او چنان رزمي در جبهه ها داشت كه اكثر فرماندهان او را مورد تحسين و تشويق قرار مي دادند سحرگاهان با خواندن قرآن و دعا و راز و نياز با خالق هستي سنگرش را به فضايي معنوي مبدل مي ساخت.
وقتی مهتاب گم شد

خاطرات صوتی جانباز شهید علی خوش لفظ/قسمت 27

«وقتی مهتاب گم شد» قبل از آنکه شرح زندگی سردار شهید علی خوش لفظ باشد، روایتی عینی از یک واقعه‌ی تاریخی است که موجب شد سرنوشت خیل وسیعی از مردمان ایران تغییر کند. علی خوش لفظ که نامش را بخاطر نزدیکی تولدش با ولیعهد پهلوی، جمشید گذاشته‌ بودند، سال‌ها بعد در نوجوانی، همزمان با وقوع انقلاب اسلامی خود نیز دچار تحول و دگرگونی در اهداف و آرمان‌ها می‌شود. همین انقلاب درونی باعث می‌شود که او در اولین اعزام به جبهه نام خود را به علی خوش لفظ تغییر دهد و سرانجام زندگی‌اش هم تغییر کند.
وقتی مهتاب گم شد

خاطرات صوتی جانباز شهید علی خوش لفظ/قسمت 26

«وقتی مهتاب گم شد» قبل از آنکه شرح زندگی سردار شهید علی خوش لفظ باشد، روایتی عینی از یک واقعه‌ی تاریخی است که موجب شد سرنوشت خیل وسیعی از مردمان ایران تغییر کند. علی خوش لفظ که نامش را بخاطر نزدیکی تولدش با ولیعهد پهلوی، جمشید گذاشته‌ بودند، سال‌ها بعد در نوجوانی، همزمان با وقوع انقلاب اسلامی خود نیز دچار تحول و دگرگونی در اهداف و آرمان‌ها می‌شود. همین انقلاب درونی باعث می‌شود که او در اولین اعزام به جبهه نام خود را به علی خوش لفظ تغییر دهد و سرانجام زندگی‌اش هم تغییر کند.
خاطرات شهید

شرح زندگي شهيد حسین مال احمدی از زبان خانواده

شهيد حسين مال احمدي فرزند علي در سال1345 در روستاي دهقايد از توابع شهرستان برازجان ديده به جهان گشود. داوطلبانه خواستار خدمت در جبهه گرديد،و در جبهه هاي حق عليه باطل استقرار يافت. وي پس از7 ماه جدال با بعثيون كافر سرانجام در جبهه اروندكنار مقارن با عمليات غرورآفرين الله اكبر شربت شيرين شهادت را نوشيد.
خاطرات

شهید اسماعیل غریبی از زبان همسر و فرزند

شهید اسماعیل غریبی در تاریخ 1314/01/01 در خورموج متولد شدند. باشروع جنگ به جبهه جنگ عازم شدند و در پشت جبهه به مکانیکی می پرداختند. و سرانجام در تاریخ 1365/10/04 در اروندکنار به شهادت رسیدند.

امضای شهادت/ شهید مهدي زنگي‌آبادي

شهید زنگی آبادی گفت: وقتی می بینم این بچه ها تا این حد پاک و معصومند و این قدر پیشرفت کرده اند که به خدا نزدیک شده اند، گریه ام می گیرد.

خاطرات شهید سید محسن صفوی؛ شهر شهید همت

اولین مسئولیت رسمی شهید صفوی در سپاه پاسداران، مسئولیت فرماندهی سپاه منطقه سمیرم و شهرضا بود.
به مناسبت سالروز شهادت؛

خاطراتی از سردار شهید علی شفیعی/ کمک به نیازمندان در نیمه های شب

درب اولین منزل ایستاد، گره گونی را باز کرد و پلاستیکی را کنار در گذاشت، چند مرتبه به شدت در را کوبید و سریع رفت، در باز شد، زنی پلاستیک کنار در را برداشت، به بیرون سرک کشید و برگشت .
شهید محّمد تقی روشن نهاد

دو توصیه شهید محمد تقی روشن نهاد به برادرش

هر بار که رفتیم دیدنش برای من و برادرم یکی دو تا نصیحت کنار گذاشته بود.
طراحی و تولید: ایران سامانه