مثل یک معجزه بود!
به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید ابوالقاسم اصلاحی» بیستم بهمنماه ۱۳۳۸ در شهرستان سمنان دیده به جهان گشود. پدرش عباسعلی و مادرش زهرا نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. دوازدهم فروردین ۱۳۶۳ در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده یحیای زادگاهش قرار دارد.
نماز شب
توی تاریکی هال، سایهای دیدم. داشت میرفت وضو بگیرد برای نماز شب. آهسته گفتم: «این وقت شب پا میشی، مادربزرگت بیدار میشه.» مادربزرگش شبها توی اتاق او میخوابید. انگشتش را روی بینی گذاشت، یعنی هیس! همه خوابن!
(به نقل از مادر شهید)
چماقداری که بسیجی شد
شبی من و ابوالقاسم جلوی تکیه سفید نگهبانی میدادیم که من یکی از افراد چماقدار را دیدم. تکیه سفید اولین پایگاه بسیج سمنان بود. چماقدارها هم چند نفری بودند که با چماق میخدار، افراد انقلابی را اگر جایی تنها گیر میآوردند تا میتوانستند میزدند. آرام به قاسم گفتم: «پشت سرت فلانی داره میاد.» سریع دستم را کشید و تو تاریکی پنهان شدیم.
وقتی رفت به قاسم گفتم: «الان بهترین موقع بود که گیرش بندازیم و دمار از روزگارش در بیاریم. چرا نذاشتی؟»
قاسم گفت: «اینطوری بهتره. مطمئن باش که اون ما رو دیده و فهمیده که زور ما دو تا قطعاً بهش میرسه، شاید این فرصتی باشه تا به خودش بیاد.»
همینطور هم شد. چند وقت بعد او را در بسیج در جمع خودمان دیدیم.
(به نقل از ابوالقاسم اخلاقی، دوست شهید)
مثل یک معجزه میمونه!
در بیمارستان اصفهان بستری بود. تیر به پایش خورده و دکترها زانو را گچ گرفته بودند. با اینکه قسمتی از گچ را باز گذاشتند برای ترزیق دارو، اما عفونت زیادتر میشد. بالاخره پزشکان تصمیم گرفتند برای جلوگیری از پیشرفت عفونت، پایش را قطع کنند. زانوهایم سست شد و نشستم روی زمین. نمیتوانستم قبول کنم. خدا میداند که چه حالی پیدا کرده بودم، چقدر اشک ریختم و ائمه را صدا زدم.
بالاخره دکتر آمد. دویدم جلو و گفتم: «آقای دکتر! دستم به دامنت. یعنی هیچ کار دیگهای نمیشه کرد؟» دکتر لبخند زد. عکس جدیدی را که از پایش گرفته بودند، کنار تخت گذاشت و گفت: «ناراحت نباش مادر! دیگه احتیاجی نیست که پاشو قطع کنیم. مثل یک معجزه میمونه!»
(به نقل از مادر شهید)
انا للّه و انا الیه راجعون
مصاحبه گر در جبهه میکروفن را جلوی ابوالقاسم گرفت و گفت: «یک جمله بفرمایید!» ابوالقاسم گفت: «انا للّه و انا الیه راجعون.»
(به نقل از خواهر شهید)
انتهای متن/