شعر دفاع مقدس - صفحه 12
۰۷//۱۴۰۴
۰۶:۱۰
فا
فارسی
English
العربیة
خانه
اخبار
عکس
فیلم
اسناد
کتاب
مجلات شاهد
ویژه نامه
پژوهش
استانها
موزه شهدا
جستجوی شهدا
شهدای غریب
تفال به وصایای شهدا
آخرین اخبار:
پوستر اجلاسیه کنگره ملی شهدای غریب در اسارت رونمایی شد
کنگره شهدای غریب باید «پدیده فرهنگی» و «بازتاب اجتماعی» خلق کند
تازهترین شماره شاهد نوجوان منتشر شد
جانباز مدافع حرم، شهید جنگ ۱۲روزه شد
شعر دفاع مقدس
زنان عاشورایی؛ زیباترین کلام رسا در مدار عشق (بند هشتم)
صحرای داغ بود و تن ماهپاره ها، خون می چکید از شب بهت ستاره ها
اشعار «زمان گل سرخ»؛ چو اشک از چشم غمخواران گذشتید
چو آه از سینه یاران گذشتید/ ز غمها بارمان بر دل نهادید
زمان گل سرخ؛ زخم های بی مرهم
ای دل، ای دل، از چه بی دردی هنوز، شعله ها می بینی و سردی هنوز
زنان عاشورایی؛ زیباترین کلام رسا در مدار عشق (بند هفتم)
زینب درست مثل پدر حرف می زند میراث مادر است دل داغ پرورش!
زنان عاشورایی؛ زیباترین کلام رسا در مدار عشق (بند ششم)
بغض هزار ابر سترون به شانه اش اشک هزار رود روان را به دوش داشت
«مثنوی هنگامه نبرد» در وصف شهدای دفاع مقدس
اندیشه ی کار و با خود کرد، خونست و خطر زهر کناریست
زنان عاشورایی؛ زیباترین کلام رسا در مدار عشق (بند پنجم)
وقت سفر رسید و کسی آب هم نریخت، پشت کبوتری که غریبانه پر گرفت
زنان عاشورایی؛ زیباترین کلام رسا در مدار عشق (بند چهارم)
زینب به روی نیزه سری دید نوحه خوان در شام کوفیان قمری دید نوحه خوان
زنان عاشورایی؛ زیباترین کلام رسا در مدار عشق (بند سوم)
خون می چکید از سر و رویش خدای من زینب به زخم های مکرر نگاه کرد
زنان عاشورایی؛ زیباترین کلام رسا در مدار عشق (بند دوم)
داغی که از مدینه به محراب کوفه رفت از دست های بسته حیدر شرو عشد
زنان عاشورایی؛ زیباترین کلام رسا در مدار عشق (بند اول)
مادر شدی که صبر بیاید به کار عشق، تا از تو روشن است مسیر سپید ماه
زنان عاشورایی؛ ما که فانی شوندگان هستیم مرگ بهتر که این چنین باشد
حال ما را کسی نمی داند جز همان کس که مثل ما جان داد
غزلِ پیکار با فتنه؛ در رثای قدس شریف
در ستیز است این عدو چون بولهب، با محمد (ص)، با مسلمان، ای عجب
نامه ای به رزمندگان
آنکه یاری کرد، موسی را، به نیل ، وآنکه خصمی کرد، با اصحاب فیل
زنان عاشورایی؛ می توانی شبیه لبخندی روی لب های یک پدر باشی
بعدها مثل مادرت حتی دختری مادر پدر باشی /ازدواجت به شرط این باشد که از برادر دمی جدا نشوی
زنان عاشورایی؛ بعد از تو حال خانه بد و حسِ کوچه تلخ
از لحظه ای که دور شدی، دورتر به من/ باد آمده تو را برساند خبر به من
زنان عاشورایی؛ تو زینب سلام الله علیها شوی...
شب را کنار زد... و سحر آفریده شد، چشمی زدی به ما نظر آفریده شد
زنان عاشورایی؛ از روز ازل تو آسمانی بودی
با بغض به من خیره شدی می فهمم، آن خنده ترد آخرت هم اینجاست دل، نامه کربلایی ات را آورد، سوغاتی خوب سفرت هم اینجاست
زنان عاشورایی؛ غمی که دور دلم سیم خاردار کشید
هوای دهکده این روزها غم انگیز است، بهار آمده اما دوباره پاییز است
زنان عاشورایی؛ مظلوم و بی گناه لب تشنه مانده بود
مادر برای من پیراهنی خرید، رویش نوشته بود «یا اصغر شهید»
<
7
8
9
10
11
12
>
طراحی و تولید: ایران سامانه