«یک شب نگهبان عراقی آسایشگاه به یکی از برادران که زود بلند شده بود اشاره کرد و گفت اسمت چیست آن برادر گفت شنبه اسم پدرت: یکشنبه اسم پدربزرگت: دوشنبه. نگهبان بعثی پس از یادداشت کردن اسم او بیرون رفت و فردا صبح، سروکلهاش پیدا شد ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
در دستنوشته بهجا مانده از شهید «مرتضی صفریامیرمحله» میخوانیم: «من خودم را یافتم و با چشمانی باز و گوشى شنوا و قلبی آگاه به جهاد اصغر بپا خواستم و هیچ چیز جز رضاى خدا مورد نظرم نیست و کسى حق ندارد با شهادتم نسبت به کس دیگرى و یا انقلاب بدبین باشد؛ چون این سعادت را با آغوشى باز پذیرفتم ...»
شهید «مصطفی عبداللهی» در وصیتنامهاش آورده است:« میخواهم همچون هزاران شهید دیگر، گمنام باقی بمانم و اگر خواستید، فقط این جمله را بنویسید: عبداللهی؛ تقدیم به آستان کبریایی الله ...»
مادر بزرگوار شهید پاسدار«سیدعلی حصاری»، طی مصاحبهای، به بیان خاطرهای از فرزندش که آرزویش دستبوسی امام خمینی (ره) بود، پرداخته که شما را به تماشای قسمتی از این فیلم مصاحبه دعوت میکنیم.
«آن روز در پادگان شوشتر انارهای زیادی فرستاده بودند؛ از پشت جبهه، ولی آمادهسازی و پاک کردنش برای همه سخت بود ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
همزمان با سالروز شهادت «قدرتالله یعقوبلو» در وصیتنامه این شهید بزرگوار میخوانیم:«مادر جان! میدانم بعد از شهادتم ناراحت خواهی شد؛ ولی شهادت برای من افتخار است ...»
فرمانده قرارگاه عملیاتی لشکر ۱۶ زرهی قزوین گفت: امیر سپهبد شهید علی صیادشیرازی با ولایتمداری و اخلاص در عمل توانست محبوب شود و یادش برای همیشه در تاریخ انقلاب اسلامی جاویدانه باشد.
به مناسبت گرامیداشت روز ارتش جمهوری اسلامی و نیروی زمینی، یادواره شهدای فروردین ماه قزوین و حومه در عملیاتهای پیروزمند فتحالمبین و کربلای ۸ برگزار شد.