خاطرات - صفحه 42

آخرین اخبار:
خاطرات
شهید محمد شریفی

خاطرات ی از شهید محمد شریفی / خلوتی برای دعا و نیایش

یک روز به سنگرش سر زدم. دیدم کتاب دعا و قرآنش در یک گوشه سنگر است. بعد از آن متوجه شدم که برای نماز شب و مناجات، شب ها به اون جا می رفته
به بهانه سالروز شهادت شهید میثمی شهید حجه الاسلام میثمی بهمراه فرماندان سپاه

فیلمی ناب از شهید حجه الاسلام میثمی بهمراه فرماندان سپاه +فیلم خاطرات از زندگی ایشان

شهید حجت الاسلام «عبدالله میثمی» 12خرداد سال1344 در اصفهان چشم به جهان گشود.در نوجوانی وارد حوزه علمیه اصفهان و از آنجا راهی قم شد. به دلیل مبارزه با رژیم پهلوی سر از زندان قصر تهران درآورد. برای آن كه اذیتش كنند، با یك كمونیست هم سلولی اش كردند. بعد از آزادی برای مبارزه و تبلیغ راهی شهركرد شد. جنگ شد. ازدواج كرده بود اما به قول خودش زندگی او جبهه بود. در جبهه نمازش را كامل می خواند. می گفت؛ اینجا وطنم است. نماینده حضرت امام در قرارگاه خاتم الانبیاء شده بود. كربلای پنج بود كه تركش خورد. چند روز بعد 12بهمن 65، شهید شد. آن روز، روز شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) بود.
زندگی نامه سردار شهید عباس ساکنی آرانی

زندگی نامه ،وصیت نامه و تصاویر سردار شهید عباس ساکنی آرانی

عباس پنجم تيرماه 1343 در محله جنگل آباد آران به دنيا آمد. جواني مؤدب و آرام بود. وي علاوه بر تحصيل در مدرسه در امر كشاورزي يار و ياور پدر بود.سرانجام در تاريخ 1362/11/10 در حالي‌كه به همراه مسئول معاونت پرسنلي لشكر 14 امام حسين(عليه السلام) در خيابان سيروس سنندج به سمت پادگان در حركت بودند، توسط نيروهاي ضد انقلاب و مزدوران صدام به شهادت رسيد
نویسنده علی رضا عالمی

«دفتر عشق»؛ یادمان طلبه شهید محمد خونجگری و بسیجی شهید احمد خونجگری

رمضان سال 1363 ، مدتی را در پایگاه مقاومت بسیج شهر کلاته خیج به تنهایی به سر می برد چند روز از ماه مبارک رمضان گذشته بود ؛ و به علت دوری مسافت بین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهر شاهرود و این پایگاه تدارکات ، امکانات غذایی به پایگاه برده نشده بود و شهید شیخ محمد چند روز با نان های خشکی که از قبل مانده بود ، روزه گرفت و به کسی هم اظهار نکرد تا این که خود برادران بسیج محل به این قضیه پی بردند و موضوع را با سپاه شهر جهت آوردن غذا و تدارکات در میان گذاشتند که شهید محمد می فرمود : « آن چند روز ، روزه هایش ساده و بی تکلف بوده است . »
قسمت نخست خاطرات شهید «موسی شرفیه»

اهمیت نماز جماعت از دیدگاه شهید «شرفیه»

گفت:«طولش ندین! وقت نماز گذشت. بیاین نماز رو به جماعت بخونیم. بعد بحث می کنیم. اصلاً یک کار می شه کرد. هر کس قرائت نمازش صحیح تر بود، همه به اون اقتدا کنیم!».
شهید حمید شریفی

از الله اکبر اول تا الله اکبر اخر

شهید حمید شریفی در سال 1348 در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود.و در سال 1365 در عملیات کربلای 5 در شلمچه به شهادت رسید.
در گفت‌وگویی مطرح شد

خاطرات فیلمبردار راهپیمایی‌های انقلاب

علیرضا خالقی از پول خودش کاست می‌خرید و راهپیمایی‌ها را فیلمبرداری می‌کرد. اما همه حسرتش این است کاش به قدر کافی پول داشت تا همه صحنه‌های انقلاب را ضبط می‌کرد.
شهید محمدرضا عاشور

خاطرات ی از حماسه غواص شهید محمدرضا عاشور

انگار اصلا فرو رفتن سنگ و تيغ را درون زخم‌هايش احساس نمي‌کرد. دوساعت سينه خيز رفت تا اين‌که بالاخره آمبولانسي پر از مجروح مي‌خواست حرکت کند. برادر اکبري آخرين مجروح را داخل ماشين گذاشت. يکي از بچه‌ها چشمش به رضا افتاد. لباسش گل آلود و خوني بود. زير بغلش را گرفت. «معطل من نشين! بقيه رو برسونين.»

روزهای انقلاب ۵۷ در بجنورد

آغاز دهه فجر و شروع سی و هفتمین بهار انقلاب اسلامی یادآور روزهای سرنوشت ساز سال 57 است
اهمیت به نماز و تغییر در رفتار و اخلاق شهید محمد شرفیه

تأثیر دوستان بر اخلاق و رفتار شهید از زبان مادر معظم شهید محمد شرفیه

با رفتنش به بسیج و نزدیک شدن به سن تکلیف دیگر نمازش ترک نمی شد. به مسجد می رفت و نماز را به جماعت می خواند. یکی از اتاق های خانه را هم مخصوص خودش کرده بود. درس می خواند و گاهی هم تنهایی خلوت می کرد. این اواخر نماز شب هم می خواند.
زندگی نامه شهید نصراله آیتی آرانی

زندگی نامه ،وصیت نامه و تصاویر شهید نصراله آیتی آرانی

اين شهيد سال 1340ش در خانواده‏اى مستضعف و كشاورز در آران به دنيا آمد. زندگى پر از فقر و استضعاف باعث شد تا او نتواند به فراگيرى دانش بپردازد لذا به يكى دو كلاس دبستان اكتفا نمود و به كشاورزى پرداخت. او جوانى زحمت‏كش و در امر كشاورزى، پشتيبان پدر بود. علاقه‏ ى زيادى به ورزش، به خصوص ورزش باستانى، داشت
شهید والامقام مسعود شحنه

«میوه های بهشتی» خاطرات ی از شهید مسعود شحنه

چند تا سیب انداختن توی بشکه آب تا وقتی من می‌رم آب بیارم وسوسه بشم و اونا رو بخورم اما نخوردم
شهید والامقام مجید شحنه

تاثیر لقمه حلال از زبان مادر شهید مجید شحنه

گفتم:«خدایا! بچه هام کوچکن و نمی تونن کاری برای انقلاب کنن، کمک کن اینا که با نام حلال و زحمت کشیده بزرگ شدن در این راه قدم بردارن!».
نویسنده علی رضا کلامی

«حسرت یک پلاک»؛ خاطرات شهید حسن حسنان

خیلی ها فهمید که دنیا بال پروازش را بسته و از جمله سعید که قاطی آنها شده بود. آن هم با حالی خوشی که داشت. همراه بود و پایه وقت هایی که دنبال بهانه ای می گشتیم برای دم گرفتن و سینه زدن.
به مناسبت سالگرد عروج عاشقانه جانباز شهید حاج علی شکر الهی

خاطرات ی از جانباز شهید علی شکر الهی / هیچ چیزی مانع تلاش و موفقیت او نشد!

جانبازیش باعث نشد تلاشش رو از دست بده ، در زمینه های کار و تحصیل و... خلاصه هر کاری که وارد میشد موفق بود . ساعت ها روی ویلچر می نشست ، برای حرکت دادن ویلچر از کسی کمک نمیخواست! می گفت نمی خوام کسی به خاطر من اذیت بشه.
نویسنده یار محمد عرب عامری

«حدیث قرب»؛ خاطرات شهید حسن کاسبان

از ماشين پياده شد و آن ها را از هم جدا كرد. چند دقيقه اي با آن ها حرف زد و بعد از جيبش شكلات در آورد و به هر كدام يك شكلات داد. صورتشان را بوسيد. آنها هم صورت يك‌ديگر را بوسيدند و دنبال كارشان رفتند.
شهید والامقام محمود شاهورانی

توصیه شهید محمود شاهورانی / انقلابی ماندن مهمه!

خواهرم! حجاب برای زن ارزشه، هر قدر با حجاب‌تر باشین در جامعه، محبوب‌ترین
نویسنده سید فهمیه میر سید

«حدیث شهود»؛ خاطرات 5 شهید شهرستان دامغان

شهید حسین شعبانی ، شهید غلامرضا رسولی پور ، شهید محمد تقی خیمه ای ، شهید محمود بانی ، شهید نوروز علی فخریان
شهید سید ابراهیم سیادت

سفارش شهید سید ابراهیم سیادت به نماز فرزندان

دخترمون رو از همین حالا با خودت به نماز جمعه ببر. سّید مصطفی رو هم با داداشم بفرست. از داداش خواستم که هر وقت به جلسه ی دعا یا نماز می ره اون رو با خود

روایت همسر شهید "خسرو شکراللهی" از نحوه شهادت همسرش

نوید شاهد - همسر شهید "خسرو شکراللهی" ازشهدای محیط بان استان هرمزگان در خصوص نحوه شهادت همسرش اینطور می گوید: به اتفاق همکارانش به کوه های اطراف شهرستان حاجی آباد رفته بودند ، آنجا یک شکارچی متخلف را می بینند ،او جلو تر از همکارانش به سمت شکارچی میرود . شکارچی متخلف به سمت او تیراندازی میکند و گلوله به خسرو اصابت میشود و همان جا به شهادت رسید.
طراحی و تولید: ایران سامانه