خاطرات - صفحه 38

navideshahed.com

برچسب ها - خاطرات
معرفي و بازخواني واقعه ي روستاي دولاب
اگرچه دولاب تاریخی طولانی دارد،اما امروز همه این روستا را با صلابت مردانش می شناسند ، مردانی که در بحرانی ترین و سخت ترین شرایط ، برای دفاع از انقلاب اسلامی سینه سپر کردند، ایستادند، جان دادند و امنیت و آرامش و اقتدار رابرای ایران اسلامی به ارمغان آوردند. امروز هر وقت رهگذری وارد این روستا می شود، اولین مکانی را که می بیند، گلزار شهدای این روستاست، نقطه ای که از آن تصویر صلابت و بوی مردانگی به مشام می رسد،مکانی که زیارتگاه آزادگان واحرار است و شهامت و شهادت را در اذهان زوار تداعی می کند. ...
کد خبر: ۴۲۳۲۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۱۴

خاطرات فوزیه گودرزی و مرضیه گودرزی – پرستاران زمان جنگ؛
تن و جان این چشم همیشه بیدار بازی دراز یک کاسه خون شده بود.
کد خبر: ۴۲۳۲۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۱۴

معرفی کتاب
او شروع کرد به حرف زدن و به قول خودش استدلال کردن. یکی از هم قطارانش به او اشاره می کند که با ما صحبت نکند، اما او گوش نمی دهد. دلش نمی آمد ما را به حقیقت دعوت نکند، حقیقتی که درپناه آن می توانستی خون ۲۲ انسان بی گناه را بریزی و آن را ثواب بدانی».
کد خبر: ۴۲۳۱۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۱۳

خاطرات آقاي يعقوب ديلمقاني
آن زمان، اكثر طلبه ها تنها چيزي كه در بين آنها بود، مسئله انسانيت بود و آرزوي غير از انسانيت و انسان بودن نداشتند و بزرگترين آرزوها اين بود.
کد خبر: ۴۲۳۰۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۱۲

شهید حمید رضا صیاد
جایگاه حسینیه و مسجد به جای خودش اما بدنهامون باید به خاک عادت کنه. شاید... شاید این طوری بیشتر مواظب کارهامون باشیم
کد خبر: ۴۲۳۰۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۱۲

شهید رمضانعلی قصابی
مامی بستگان دور و نزدیکمان، برای وداع آخر با پیکر پاک برادر شهیدم به گلزار شهدای شهرمان فردوس رضا رفته بودند. پاییز 61 بود. هوای سردی می وزید. من دیرتر به محل رسیدم. همه اعضای فامیل در حال رسیدن به محل تشییع جنازه بودند. با سرعت خودم را به تابوت رساندم. در همین حال دایی ام (شهید قصابزاده) جلویم آمد و مانع رفتنم شد گفت: پلاستیک جنازه حسین را بسته اند، برگرد. موقعی که خواستند او را دفن کنند خودم شما را به زیارت شهید حسین می برم تا برای آخرین بار او را ببینی. قبول کردم و به طرف ماشینی که خودشان رانندگی ان را برعهده داشتند رفتیم. در ماشین گفت: صدیقه جان تو دیگر زینب شده ای. باید صبر داشته باشی. مادرت را دلداری دهی و پشتیبانش باشی. اگر می توانی مطلبی بنویس و امروز آن را در مراسم تشییع پیکر حسین بخوان
کد خبر: ۴۲۲۸۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۸

شهید علی رضا صفا
نظرات و رفتار یکدیگر را قبول و ارتباط دوستانه محکمی داشتیم، احتراممان هم سر جایش بود. چون خودش هم مثل پدرش اهل مسجد و نماز جمعه بود.
کد خبر: ۴۲۲۸۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۸

شهید گرانقدر ناصر جریده دار
شهید ناصر جریده دار فرزند حاج نعمت اله در تاریخ 12/دی/1336 در خانواده ای متدین و مذهبی و از خدمتگزاران حضرت اباعبداله (ع) دیده به جهان گشود.ایشان سرانجام در تاریخ 1/اسفند/1360 در تنگه چزابه به درجه رفیع شهادت نائل آمد، پیکر پاکش سه ماه در زیر گلوله باران دشمن ماند و بعد از سه ماه پیکرش به شهرضا منتقل شد و در گلستان شهدا به خاک سپرده شد.
کد خبر: ۴۲۲۶۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۶

شهید سید زین العابدین نبوی
کسانی که سید زین العابدین را می شناختند ، می دانستند که او پاسداری دلیر و شجاع است . در سطحی است که می تواند برخی از فنون رزمی را به دیگران بیاموزد . در واقع او یک مربی به تمام معنا به حساب می آمد . یک چنین منزلت نظامی ، برای کی انسان معمولی ، کافی است که او را مغرور سازد ؛ ولی او هرگز چنین نبود .
کد خبر: ۴۲۲۵۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۵

نویسنده عباس خواجه شاهکویی
نزدیک ظهر زنگ در به صدا درآمد. فوری بیل را انداخت زمین و رفت سمت در. در را باز کرد. یک روحانی و یک پاسدار و یک نفر دیگر پشت در بودند. دلش ریخت پایین. می‌رفت که چهره‌اش تغییر کند اما خیلی زود به خود آمد و به اعصاب خود مسلط شد. سلام کرد. روحانی پرسید:«منزل آقای خواجه‌مظفری؟».
کد خبر: ۴۲۲۵۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۵

شهید مجید صحافی
شروع کردم به خواندن. صفحه که تمام شد، گفت:«این کلمه‌ها رو حاج آقا گفت این طوری بخونین». بعدها متوجه شدم توی مسجد خوب یاد می‌گیرد و با این کار می‌خواهد غلط‌های من در برود، اما طوری که من ناراحت نشوم.
کد خبر: ۴۲۲۵۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۵

شهید والامقام سیدابوالقاسم داودالموسوی‌دامغانی
سرگرد خلبان که کنترل هواپیما را بر عهده داشت، به خلبان عراقی که مرتب توهین می‌کرد، گفت:" من میدانم پایان کار ما و شما به کجا می‌کشد؟ ولی دلم می‌خواهد نکته‌ای را برایتان بگویم. روزی برای بمباران پل مهم و استراتژیکی بغداد مأموریت پیدا کردم. پدافند هوایی بغداد را شما بهتر از من می‌شناسید، در وضعیت پدافند بغداد، پایین آمدم و موشک‌هایم را آماده‌ی شلیک کردم ولی با مشاهده‌ی زنی بر بالای پل، منصرف شده و دوباره اوج گرفتم."
کد خبر: ۴۲۲۳۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۳۰

خاطره ی از شهید خلیفه مستی
به یاد دارم که بعد از عملیات میمک (نوزدهم دی ماه سال 1359) خبر رسید که ایشان به اتفاق شهید بهرام سهراب نیا که هردو از اهالی شهرستان شیروان چرداول بودند شهید شده اند...
کد خبر: ۴۲۲۲۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۹

گفتگو با مادر شهید قدرت ا... مرادی خانقاهی؛
دشمن به کرمانشاه حمله کرده بود همه در حال فرار از جاده ها بودند حتی وارد زمین خاکی شده بود و خاک زیادی بلند شده بود به یکی از اقوام گفتم این گرد و خاکی که بلند شده بوی خون می دهد به دلم افتاده که قدرت هم شهید می شود.
کد خبر: ۴۲۲۱۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۹

نویسنده سر کار خانم زهرا حدادی
همان‌شب رضا به خوابم آمد. ديدم با من حرف نمی‌‌زند. نگاهی به سکة روی پيش‌بخاری کرد و رفت. صبح سکه را داديم بيرون تا شهيد از ما راضی شود. از اول گفته بوديم:«برای رضای خدا شهيد داديم، پس چيزي نمی‌گيريم.».
کد خبر: ۴۲۲۱۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۹

شهید عطا الله صحافی
برای بچه های بی بضاعت و بی سرپرست لباس و کفش تهیه می کند و طوری به آنها می دهد که هیچ کس نمی فهمد. اعتقاد دارد که روزی کسانی هم مأموریت پیدا می کنند که سر یتیم های ما دست بکشند. این را بارها به همسرش گفته است.
کد خبر: ۴۲۲۱۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۹

سردار شهید ابوالفضل هراتی
با ورود به هرمل، عكس هاي امام جلب توجه مي كرد. مردم آنجا بسيار مهربان بودند. با ديدن برادران سپاهي با مهرباني آنان را بغل مي گرفتند. به طوري كه انسان به ياد غريبي اسلام در اين منطقه مي افتد . وقتي براي گرفتن وضو به پايين آمدم، نوجوان ده ساله اي با يك پلاستيك نان آمد . از برادران لبناني سوال كردم: چرا نان آورده است؟ گفتند : اين نان نذري است. مردم معمولاً هر چه نذر مي كنند براي برادران سپاهي مي آورند .
کد خبر: ۴۲۲۰۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۸

شهید محمد آقای صبوری
آخر شب دخترم را روی زانو نشاند. سر و صورتش را بوسید و گفت:«دایی جون! توی راه مدرسه چادرت رو خوب سرت کن، برای خانمی مثل تو حجب و حیا از همه چیز مهم تره».
کد خبر: ۴۲۲۰۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۸

شهید والامقام حسین سلطان محمدی
درسال1343درخانواده اي مذهبي ، درمحله چهارسوق آران ديده به جهان گشود. ازدوران طفوليت به دليل جو مذهبي خانواده،نهال ايمان و محبت اهل بيت عصمت و طهارت در وجودش بارورگشت.حسين اخلاقي نمونه والگو داشت كه دوستان واطرافيان شيفته اخلاق نيكووفضايل انساني ايشان بودند.روحيه اي والا در عمليات افتخار آفرين والفجر 8 شركت نمود و در ساعت 3 بعدازظهر تاريخ 1364/بهمن/30 ، در پاتك دشمن در جاده فاو اُم القصر بر اثر اصابت خمپاره مزدوران بعثي سر و دستش قطع گرديد و به آرزوي ديرينه اش كه همانا شهادت در راه آرمانهاي الهي و اسلامي بود، رسيد و به لقاءالله پيوست
کد خبر: ۴۲۱۹۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۶

شهید والامقام نور الله اختری
شهید نورالله اختری، فرزند عباسعلی، مسئولیت : تک تیرانداز،محل دفن : گلزار شهدای قم حرم خانم فاطمه معصومه(س) صحن آینه (صحن امام رضاعلیه السلام) حجره ۳۸
کد خبر: ۴۲۱۹۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۶