خاطره شهید «علیمردان آزادبخت» به نقل از همرزم شهید؛
همرزم شهید «علیمردان آزادبخت» روایت لحظه شهادت این شهید گرانقدر را تعریف کرده است که در ادامه می خوانید.
کد خبر: ۵۸۳۵۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۱۲
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
در آستانه سالروز ولادت باسعادت امام علی(ع) و روز پدر، مادر گرانقدر شهید «علی شالی»، در مصاحبهای به بیان خاطرهای از فرزندش که یک هفته قبل از شهادتش، از مشهد عطر خرید و به پدرش داد تا به پیکر مطهرش بزند، پرداخته که شما را به تماشای قسمتی از فیلم مصاحبه دعوت میکنیم.
کد خبر: ۵۸۳۵۰۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۴
روایتی خواندنی از رزمنده کرمانشاهی
«غضبان عبدی» می گوید: «حسین شکری» رزمنده نوجوان کرمانشاهی در دوران دفاع مقدس، با استفاده از تکه آینهای و انعکاس نور خورشید به سمت مواضع دشمن، هر روز گلولههای عراقیها را به سمت خود جلب میکرد و به این ترتیب به طور غیرمستقیم به تلف کردن مهمات دشمن میپرداخت. این اقدام مبتکرانه او که با مخالفتهای همرزمانش روبهرو شد، نمونهای از ایثار و خلاقیت در شرایط سخت جنگی است.
کد خبر: ۵۸۳۴۲۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۱۱
جانباز ۵۵ درصد «علیرضا دولتآبادی»:
در آستانه سالروز شهادت سپهبد شهید «حاج قاسم سلیمانی»، جانباز ۵۵ درصد «علیرضا دولتآبادی» میگوید: شهید «سلیمانی» سرباز مطیع رهبری بود، از پلههای اطاعت از ولایتفقیه به مقام شهادت رسید و همین از مهمترین دلایل محبوبیت این شهید بزرگوار در دنیا است.
کد خبر: ۵۸۳۳۵۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۱۱
پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد آذربایجان شرقی نامهی شهید والامقام «صابرعلی ندائی» به دستخط خودش را برای علاقهمندان منتشر میکند.
کد خبر: ۵۸۳۲۹۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۱۱
جانباز ۷۰ درصد «اطلسباف»؛
جانباز ۷۰ درصد «مرتضی اطلسباف»، طی مصاحبهای با نوید شاهد استان قزوین، دوران دفاع مقدس را دوره طلایی تاریخ کشور ایران دانست. از شما دعوت میکنیم نظارهگر فیلم این مصاحبه باشید.
کد خبر: ۵۸۳۲۵۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۱۰
قسمت دوم خاطرات شهید «لطفالله خدر»
مادر شهید «لطفالله خدر» نقل میکند: «لطفالله از جلوی اتوبوس برگشت. گفتم: چیزی جا گذاشتی؟ سرش را پایین آورد و گفت: پیشانیام رو بوس نکردی؟ دلم لرزید. پیشانیاش را بوسیدم و برای همیشه رفت.»
کد خبر: ۵۸۳۲۵۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۳
قسمت نخست خاطرات شهید «لطفالله خدر»
خواهر شهید «لطفالله خدر» نقل میکند: «گفتم: داداشجان! مامان گریهوزاری میکنه، نرو! گفت: مامان یک قهرمانه. بلند شد و ساک را در کنار اتاق گذاشت و گفت: اینجا باشم چه کار کنم؟ اونجا لااقل برای آخرتم میتونم کاری کنم.»
کد خبر: ۵۸۳۲۴۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۲
خاطرات شفاهی والدین شهدا
مادر شهید «عباس احمدی» میگوید: پسرم توی فامیل اخلاقش نمونه بود و با همه خوشرفتار بود. همیشه پای منبر مینشست و به مسجد میرفت. هفده ساله بود که راهی جبهه شد.
کد خبر: ۵۸۳۲۲۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۹
خاطره شهید «محمد کرم دکامی» به نقل از برادر شهید؛
سال 64 پدرم برای انجام حج واجب اعزام شد و برادرم نیز همزمان برای شرکت در عملیات عاشورای 2 اعزام شد که در همین عملیات و در زمانی که پدرم در سفر حج بود به شهادت رسید و مفقودالاثر شد.
کد خبر: ۵۸۳۲۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۱۱
برادر شهید «حسینعلی ترامشلو» نقل میکند: «بنیاد شهید تصمیم گرفت تا نزدیک روستای ما نمایی از سنگ قبر شهید بنا کند. چند وقت بعد از این کار، خواب دیدم به طرفم آمد و گفت: من همسایه شما شدم و دیگه جایی نمیرم.»
کد خبر: ۵۸۳۱۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۰۲
زندگینامه شهید «محمد چوبکار»؛
شهید «محمد چوبکار» از شهدای پزشک لرستان است که در دوران دفاع مقدس با سمت پزشک در میدان جنگ حاضر شد و در نهایت سی ام خرداد 1367 در مهران به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۸۳۱۷۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۹
همرزم شهید «احمد تبریزی» نقل میکند: «احمد موتور را روشن کرد و با لبخند دست تکان داد. موتور هنوز چند متری جلو نرفته بود که خمپارهای با صدای بلند پیغام شهادت احمد را در جبهه جنوب پخش نمود.»
کد خبر: ۵۸۳۱۷۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۱۵
کلیپی از تصاویر شهید «روح اله سپهوند» تهیه شده که در ادامه می بینید.
کد خبر: ۵۸۳۱۶۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۹
خاطرات سردار قاسمی از حضور سردار سلیمانی در جبهه ایلام،
«سردار سلیمانی»، اسطوره جهانی در هشت سال جنگ تحمیلی بود که در عملیاتهای زیادی شرکت داشت؛ از جمله عملیات مهم که در جبهۀ ایلام صورت گرفتند. وی در عملیات فتحالمبین در فروردینماه سال ۱۳۶۱ به عنوان فرماندۀ تیپ ۴۱ ثارالله نقشآفرینی کرد که با پنج گردان در این عملیات، در منطقۀ دشت عباس شرکت داشت. تیپ ایشان در این عملیات فوقالعاده نقشآفرین و تأثیرگذار بود. سردار «حاج محمدتقی قاسمی» از رشادتهای سردار حاج قاسم سلیمانی در جبهه ایلام را برای مخاطبان نوید شاهد تعریف میکند.
کد خبر: ۵۸۳۱۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۹
دوست شهید «محمدتقی پیوندی» نقل میکند: «نشستیم توی اتاق. مادر نگاه کرد و گفت: دیشب خواب پدرش را دیدم. خبر دارم که بچهام شهید شده. دستهایش را بالا برد و گفت: خدا رو شکر! خدا میداند که من هم خدا را شکر کردم. مادر را با آمبولانس برای دیدار با پیکر بردیم. ما گریستیم و او خدا را شکر کرد.»
کد خبر: ۵۸۳۱۵۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۰۱
همسر شهید «قدرت بابا»:
«حال عجیبی داشتم، آرام و قرار نداشتم و مدام در حال گریه کردن بودم. دو روز دلم آشوب بود، حس غریبی داشتم تا اینکه خبر شهادت همسرم را به من دادند ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «قدرت بابا» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۸۳۱۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۹
خاطرات شهيد «تيمور بارانی بيرانوند» به نقل از مادر شهيد؛
مادر شهید «تیمور بارانی بیرانوند» درخصوص خاطرات فرزند شهیدش میگوید: من مخالف رفتن او به جبهه بودم ولی او با اصرار توانست به جبهه برود.
کد خبر: ۵۸۳۰۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۸
خواهر شهید «رسول ایوانکی» نقل میکند: «درحالیکه خودنویسی را جلویش گرفته بود، آن را به طرف مادر برد و گفت: جایزه گرفتم. من هم رفتم کنار مادر و به خودنویس نگاه کردم. رسول گفت: قشنگه؟ گفتم: آره، خیلی. آن را به من داد و گفت: بیا! مال تو.»
کد خبر: ۵۸۳۰۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۱۱
مادر شهید «حسن اسیریسرخه» نقل میکند: «صدایش توی گوشم پیچید: چه معنی داره که شما گِل کفش من رو پاک کنی؟ داشتم ظرفها را میشستم که زنگ زدند. فامیل یکییکی آمدند. یواشیواش داشتم مطمئن میشدم که حسنم شهید شده.»
کد خبر: ۵۸۳۰۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۶