نوید شاهد کرمانشاه - صفحه 16

آخرین اخبار:
نوید شاهد کرمانشاه

تصاویری از شهید«کیومرث کولانی» که با خون خود، مرزهای وطن را معنا کرد

در هر قاب، رد پای غیرت و ایمان موج می‌زند؛ این‌ها عکس‌هایی از شهید «کیومرث کولانی» است، پاسداری وظیفه‌شناس که از روستای گنداب برخاست و در سلیمانیه عراق، به بلندای شهادت رسید. این تصاویر، برگ‌هایی از دفتر پرشکوه زندگی او هستند.
وصیت نامه شهید «کیومرث کولانی»

پرچم سبز به مجلس ختمم بیاورید

شهید «کیومرث کولانی» در وصیت‌نامه‌اش حتی برای مراسم تشییع و ختمش هم پیامی از افتخار و سربلندی بر جا گذاشت. نه سیاه‌پوشی، نه زاری؛ که پرچم سبز و لبخند رضایت از راهی که رفت.
وصیت نامه شهید «فرهاد کیانیان»

با چشم‌های خود دیدم که شهادت، بزرگ‌ترین افتخار است

شهید «فرهاد کیانیان» در وصیت‌نامه‌اش با بیانی ساده و صادقانه از تجربیات خود در جبهه و ارزش والای شهادت سخن می‌گوید؛ او با چشمان خود دید که ایثار و فداکاری در راه اسلام، بالاترین افتخار و سعادت است و از خانواده‌اش می‌خواهد این مسیر را با صبر و ایمان ادامه دهند.

شهید «شعبانعلی کیهانی»: تا پیروزی نهایی راهم را ادامه دهید

شهید «شعبانعلی کیهانی» می‌گوید: فرزندانم! اسلحه‌ی خونین مرا از زمین بردارید و تا پیروزی نهایی راهم را ادامه دهید.
گفت‌و‌گو با جانباز ۷۰ درصد «سید فیض اله حسینی»

در کمین دموکرات‌ها پایم را جا گذاشتم، اما وطنم را نه

«سید فیض‌اله حسینی»، جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس، از روز‌هایی می‌گوید که برای حفظ امنیت مردم به دل خطر زد و در کمینی از پیش طراحی‌شده، پای خود را از دست داد. اما به گفته خودش، "هر چه بود، ارزشش را داشت... "
گفت‌و‌گو با جانباز ۳۰ درصد «علی‌اکبر آب‌متین»؛

از ترکش تنگه چزابه تا بازگشت به زندگی

«علی اکبر آب متین» می‌گوید: ترکش به آرنجم خورد، به خانواده‌ام اطلاع داده بودند که ترکش به من برخورد کرده است. چون خبر را از طریق بنیاد شهید داده بودند، خانواده فکر کرده بودند که شهید شده‌ام. اما خداوند دوباره به من فرصت داد که زندگی کنم.
گفت‌و‌گو با جانباز ۷۰ درصد «ملک علی رحمانی»؛

ترکش به بدنم نشست و روده هایم را بیرون ریخت

من «ملک علی رحمانی»، سال ۱۳۶۶ در چنگوله نگهبانی می‌دادم که ترکش آمد و مرا زمین‌گیر کرد. از آن روز، خیلی چیز‌ها تغییر کرد.
گفت‌و‌گو با جانباز ۷۰ درصد «پروانه کریمی فرد»

بمب خوشه‌ای روی پشت‌بام خانه‌مان افتاد؛ بچه‌ام در آغوشم بود

«پروانه کریمی فرد» می‌گوید: هیچ‌وقت آن لحظه را فراموش نمی‌کنم. ظهر بود، صدای آژیر و هواپیما می‌آمد، دلشوره داشتم. بچه‌ی دو ساله‌م رو بغل گرفته بودم که یه‌دفعه صدای وحشتناک انفجار پیچید. بمب خوشه‌ای به پشت‌بام خانه‌ام خورد. همان‌جا جلوی در، وقتی فقط چند قدم از آشپزخانه فاصله داشتم، موج انفجار منو زد زمین. بچه تو بغلم بود، فقط خدا خواست که آسیبی به آن نرسداما من همون‌جا مجروح شدم.

از کودکی تا شهادت؛ قاب‌هایی از حیات شهید «شهرام بهرامی»

تصاویر این گالری، روایتگر لحظات ساده، صادقانه و شجاعانه‌ای از زندگی شهیدی است که با قلبی پر از ایمان و عشقی خالص به وطن، به دیدار حق شتافت.

تصاویر ماندگار|شهید «مسعود حسنی» شهیدی از تبار مرزداران

شهید والامقام «مسعود حسنی» در نبردی نابرابر با قاچاقچیان، در اردیبهشت ۱۳۹۲ به شهادت رسید. تصاویری که پیش روی شماست، روایتی‌ست بی‌کلام از مردی که امنیت را به جان خرید.

ثبت لحظات ناب زندگی شهید «شهرام حیدری» منتشر شد

در این گالری تصویری، لحظات به یادماندنی از زندگی شهید «شهرام حیدری»، نماد مقاومت و ایثار در شهر کرمانشاه را مشاهده کنید.
گفت‌و‌گو با همرزم شهید غریب در اسارت «نعمت الله ناصریان»

نقشه مقاومت در زندان لو رفت؛ شهید «نعمت الله» را در زندان به شهادت رساندند

«نعمت یاوری» می‌گوید: در دل زندان‌های سرد و تاریک، وقتی همه امید‌ها به آزادی بود، خیانتی ناگهانی باعث لو رفتن نقشه‌های تمام مسیر‌های زندان و مبارزه شهید «نعمت‌الله ناصریان» شد. نامه‌ها و اسراری که قرار بود به ایران برسند، به دست رئیس زندان افتاد و راه برای دشمن باز شد؛ خیانتی که پایان مقاومت جان‌فشانی را رقم زد و شهید ناصریان را به شهادت رساند. داستانی تلخ از پشت‌پرده‌های اسارت که هرگز نباید فراموش شود.
وصیت نامه شهید «عبدالحسین موشاخانی»

آب و خاک و ناموس ما در خطر است؛ باید ایستاد

وصیت‌نامه شهید «عبدالحسین موشاخانی» یادآور مسئولیت هر ایرانی است که در مقابل تجاوز و ظلم دشمنان آرام ننشیند و خون خود را برای حفظ میهن و اسلام فدا کند.
وصیت نامه شهید «حسنعلی موشاخانی»

برادرانم! اسلحه‌ام را بر زمین نگذارید

شهید «حسنعلی موشاخانی» در بخشی از وصیت نامه به یادگار مانده اش نوشته است: به شما برادرانم وصیت می‌کنم که شما نیز از شهادت من نگران و مأیوس نشوید و به وجود برادر شهیدتان افتخار کنید. اگر توانستید نگذارید که اسلحه من بر زمین بماند و راه من را ادامه دهید و اگر هم نتوانستید با صبر خود و با پشتیبانی از جبهه، وفاداری خود را به امام انقلاب و شهدا حفظ کنید.
روایتی خواندنی از مادر شهید «منصور امیری»

از همان کودکی عاشق انقلاب بود

مادر شهید می‌گوید: منصور از بچگی روحیه‌ای متفاوت داشت. با اینکه هنوز نوجوان بود، اما اخبار انقلاب و سخنان امام را با دقت گوش می‌داد. همیشه می‌گفت: "مامان، این انقلاب یه نعمت الهی است و باید از آن دفاع کنیم. "
مروری بر زندگی شهید امروز ۱۶ شهریور؛

سردشت؛ آخرین سنگر شهید «امید حشمتی»

در دل روز‌های سخت جنگ، «امید حشمتی» با دستانی پر از تلاش و قلبی آکنده از عشق به وطن، راهی میدان نبرد شد تا جان خود را برای حفظ امنیت و آرامش کشور فدا کند. او در ۱۶ شهریور ۱۳۶۶ در عملیات سردشت به شهادت رسید و امروز یادش همچنان زنده و پر فروغ است.
مروری بر زندگی شهید امروز ۱۶ شهریور «احمد ملکوتی»

پرتو ایمان در دل خاکریزها؛ روایت سربازی با اخلاق بی‌نظیر

شهید «احمد ملکوتی» با گام‌هایی استوار و دل پر از امید، در عملیات پدافندی سومار جان خود را فدا کرد و به قافله جاودانه شهدا پیوست؛ جوانی که زندگی‌اش الگویی از ایمان و ایثار است.
مروری بر زندگی شهید امروز ۱۶ شهریور؛

شهید «فریدون امیری»؛ فرمانده‌ای که حقوق خود را به محرومان می‌بخشید

شهید «فریدون امیری» نه تنها در میدان جنگ شجاع بود، بلکه در زندگی روزمره هم قلبی مهربان داشت؛ مردی که در جبهه‌های خونین جنگ، پایبند به ارزش‌های انسانی و دینی بود.
مروری بر زندگی شهید امروز ۱۵ شهریور

«شمس‌اله موسوی» شهیدی از دل روستا/ کشاورزی که سرباز انقلاب شد

در دل روستای سرخم، جوانی ساده و پاک با دستانی پینه‌بسته و دلی مملو از ایمان، مسیر کشاورزی تا جهاد در راه خدا را پیمود. شهید «شمس‌اله موسوی»، سرباز گمنام، اما رشید انقلاب بود که با لبیک به ندای امام، جان در راه اسلام فدا کرد.
گفت‌و‌گو با جانباز ۷۰ درصد «مظفر سلیمانی»

۱۴ ساله بودم و به عشق امام خمینی و وطن به جبهه رفتم

«مظفر سلیمانی» می‌گوید: وقتی فقط ۱۴ ساله بودم، بدون هیچ ترسی به جبهه رفتم؛ نه از شهادت می‌ترسیدم، نه از جانبازی. امروز با تمام سختی‌ها، شکرگزارم که زنده‌ام.
طراحی و تولید: ایران سامانه