خاطرات شفاهی

navideshahed.com

برچسب ها - خاطرات شفاهی
جانباز اسماعیل محمد زارع؛
جانباز "اسماعیل محمد زارع"، از مبارزان دوران انقلاب اسلامی، خاطرات خود را از روزهای پرالتهاب آن دوران و همچنین حضورش در جبهه‌های دفاع مقدس روایت می‌کند. او از فعالیت‌های انقلابی، خدمت سربازی و سپس اعزام به جبهه می‌گوید. در این مسیر، با دشواری‌ها و سختی‌های بسیاری روبه‌رو شده، اما با ایمان و اراده‌ای راسخ، مسیر خود را ادامه داده است.
کد خبر: ۵۸۷۹۳۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۶

خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز "احمد فیاضی"، از رزمندگان دفاع مقدس، در جریان عملیات والفجر ۸ در منطقه فاو عراق هنگام تدارکات نیروها، هدف اصابت گلوله توپ فرانسوی قرار گرفت و از ناحیه سر و کمر مجروح شد. او از شب‌های سخت جبهه، پل‌های شناور و لحظات تلخ و شیرین آن روزها می‌گوید.
کد خبر: ۵۸۷۹۳۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۵

خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز «حیدر غفورزاده تومتری» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «منطقه آلوده به نیروهای ضد انقلاب بود و در این شرایط من مسئول پاکسازی مین ها در مسیر تردد نیروها بودم...»
کد خبر: ۵۸۷۸۲۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۳

خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز «حیدر علی حاتمی» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «هرگز فرصت استراحت نداشتیم و شبانه روز با دشمن در حال درگیری بودیدم تا جایی که مهمات تمام شد ...»
کد خبر: ۵۸۷۸۲۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۳

خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز «حسین کریمی» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «به خوبی به یاد دارم صدام به فرمانده ما آذرفر در بی‌سیم گفت: تو هم‌دوره من در انگلیس بودی، به نیروهای عراقی بپیوند ...»
کد خبر: ۵۸۷۸۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۳

خاطرات شفاهی والدین شهدا،
شهید «عیسی سیاهی» از شهدای دانش آموز جنگ تحمیلی است که عشق به دفاع از وطن باعث شد وی کلاس درس را رها کرده و به عنوان بسیجی راهی جبهه شود. مادر گرانقدر شهید می‌گوید: پسرم «عیسی» همیشه با صدای بلند در مدرسه قرآن تلاوت و مداحی می‌کرد. در ادامه مصاحبه انجام شده با مادر گرانقدر این دانش آموز شهید منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۸۷۶۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۱

خاطرات شفاهی جانبازان؛
حجت الاسلام مرتضی قلیچ خانی جانباز ۷۰ درصد مدافع حرم در خاطراتش از دلاورمردی‌های شهدای لشگر فاطمیون می‌گوید.
کد خبر: ۵۸۶۰۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۸

جانباز "سمند علی چمن پیرا" در خاطراتی گفت: « در سال 1334 در زرندیه به دنیا آمدم و در سال 1361 به عنوان کارگر نمونه راه‌آهن مشغول به کار شدم. در بحبوحه جنگ ایران و عراق، پس از تعطیلی موقت راه‌آهن به دلیل حملات دشمن، با هماهنگی رئیس ایستگاه به همراه تعدادی از کارگران برای کمک به خرمشهر رفتیم. در این شهر شاهد خرابی‌های گسترده ناشی از جنگ بودیم و تلاش کردیم اوضاع را کنترل کنیم. در جریان این حوادث، پیش‌بینی حمله عراق به خرمشهر نیز به وقوع پیوست و شهر سقوط کرد».
کد خبر: ۵۸۵۲۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۵

خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز «محمود صدیق»، متولد ۱۳۳۳، در ۱۸ بهمن ۱۳۵۷ طی تظاهراتی علیه رژیم پهلوی در ساوه همراه جمعی از مردم دچار حادثه شد. او در جریان این رویداد بر اثر حمله مأموران و برخورد با تجهیزات شهرداری به شدت آسیب دید. پس از انتقال به بیمارستان و تشخیص اشتباه مرگ، وی به سردخانه منتقل شد اما پس از چند روز نشانه‌های حیات در او مشاهده شد. خانواده‌اش او را به خانه بردند و با درمانی ابتدایی بهبود یافت. او با وجود آسیب‌های وارده، مسیر زندگی را ادامه داد و به عنوان کارمند تأمین اجتماعی مشغول به کار شد.
کد خبر: ۵۸۵۲۶۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۷

تجربیات جانباز "عبدالله اسکندری" در جبهه‌های کردستان و جنوب طی سال‌های 62 تا 63 روایت می‌شود؛ او با دوستانش اعزام شد، مناطق را پاک‌سازی کرد، دوستانی از دست داد، و پس از هر بازگشت، دوباره به جبهه‌ها بازمی‌گشت تا از وطن دفاع کند.
کد خبر: ۵۸۵۲۵۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۵

جواد جوکار، دانش‌آموزی دبیرستانی و علاقه‌مند به فوتبال، در بحبوحه جنگ ایران و عراق (سال ۱۳۶۰) با دوستان و پسرخاله شهیدش تصمیم می‌گیرد داوطلبانه به جبهه برود. او با وجود مخالفت‌های اولیه خانواده و تأکید پدرش بر کم‌سن بودن و نداشتن آموزش نظامی، مسئولیت دفاع از کشور را وظیفه خود می‌داند و به جبهه می‌پیوندد تا در برابر نفوذ دشمن از خاک ایران دفاع کند.
کد خبر: ۵۸۵۲۵۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۴

روایتی از زندگی و تجربیات جانباز جبار حاجیلو است که در روستای علی‌شاه متولد شده و پس از کار در قم، با شروع جنگ به بسیج پیوسته و به پادگان‌های مختلف از جمله الغدیر اصفهان اعزام شده است. او در جریان جنگ تحمیلی در عملیات‌های مختلف شرکت کرده، از جمله عملیات‌هایی در خرمشهر. وی ضمن تجربه آموزش‌های نظامی و فشرده، در موقعیت‌های حساس و محاصره دشمن حضور داشته و به دفاع پرداخته است. با وجود تلفات سنگین، او با انگیزه و ایثار به مأموریت‌های خود ادامه داده و نقش مهمی در عملیات‌ها ایفا کرده است.
کد خبر: ۵۸۵۲۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۳

سید اکبر حسنی، جانباز ۳۰ درصدی، داستان تلاش‌ها و سختی‌های خود را در پروژه‌های صنعتی و همکاری‌های منطقه‌ای، به‌ویژه ساخت نیروگاه‌ها و پالایشگاه‌ها در ایران و عراق، روایت می‌کند. او از تجربه‌های تلخ در حمله داعش به موصل و تهدیدهای جانی در حین کار می‌گوید، از جمله زخمی شدن در یک حادثه تروریستی که جان همکارش را گرفت. وی بر اهمیت امنیت کشور و قدردانی از زحمات شهدا تأکید کرده و از تجربیات همکاری با نیروهای حشدالشعبی و خاطرات معنوی مشترک با آن‌ها سخن می‌گوید. حسنی با اشاره به رشادت‌ها و ایثارگری‌ها، بر ضرورت حفظ ارزش‌های جامعه تأکید می‌کند.
کد خبر: ۵۸۵۲۵۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۲

جانباز "اصغر حاصلی" از تصمیم خود برای اعزام به خدمت سربازی در سال 1364 و روند دریافت دفترچه و اعزام به پادگان آموزشی کرمان می‌گوید. او پس از آموزش به لشکر 81 در باختران منتقل شد و در نقش تیربارچی وظایف خود را در خطوط مقدم انجام داد. از تجربیاتش در نگهبانی شبانه، دیده‌بانی و شناسایی در جبهه‌ها صحبت می‌کند و اشاره دارد که دشمن با سلاحی پیشرفته منطقه را تحت فشار قرار می‌داد. نهایتاً، تصمیم به خنثی‌سازی سنگر دشمن و تصاحب تجهیزات آن‌ها گرفته شد که جزئی از تلاش‌های او و هم‌رزمانش در جبهه بود.
کد خبر: ۵۸۵۲۵۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۱

جانباز "نقی سائلی" خاطراتی از دوران انقلاب و جنگ تحمیلی روایت می‌کند. او از سال 57 در تظاهرات ضدشاهی شرکت داشت و سپس با آغاز جنگ تحمیلی، به خدمت سربازی اعزام شد. خدمت او در مناطق مختلف از جمله ارومیه و گردان شهید چمران ادامه یافت. در یکی از عملیات‌ها در مرز ترکیه، هنگام گشت و شناسایی، بر اثر انفجار مین به شدت مجروح شد و پای خود را از دست داد. پس از انتقال به بیمارستان طالقانی ارومیه و سپس بیمارستان ژاندارمری تهران، تحت درمان قرار گرفت و در نهایت به خانه بازگشت.
کد خبر: ۵۸۵۲۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۰

خاطرات شفاهی والدین شهدا
شهید «فرج‌اله چشفر» از شهدای بسیجی استان ایلام است که بهمن ماه ۱۳۶۴ در چنگوله مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. پدر گرانقدر شهید می‌گوید: «دوست داشتم پسرم در سن پایین ازدواج کند، مشغول تدارک خرید وسایل عروسی‌اش در بازار بودم که خبر شهادتش را به من دادند و هزینه عروسی پسرم، صرف مراسم فاتحه‌اش شد.» در ادامه فیلم این مصاحبه منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۸۵۱۱۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۰۷

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
در مصاحبه‌ای پدر شهید «احمد آقاباباگلی» با یادآوری خاطرات کودکی شهید بیان داشت که تمام لحظات زندگی پسرش، حتی دوران حضورش در جبهه، همواره در برابر چشمانش مجسم است.
کد خبر: ۵۸۴۴۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۶

خاطرات شفاهی والدین شهدا
مادر شهید «رضا ابراهیم نژاد» می‌گوید: فرزند شهیدم، انسان عاقلی بود و همین که عاقل بود شهید شد. اشتیاق شهادت داشت، اشتیاقش غیر قابل وصف بود. همیشه دوست داشت در جبهه حضور داشته باشد.
کد خبر: ۵۸۲۸۰۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۵

خاطرات شفاهی همسران شهدا/
همسر شهید «رحمان عبدالی» می‌گوید من و شوهرم سه سال با هم زندگی مشترک داشتیم و فرزند دومم ۲۰ روز بعد ار شهادت همسرم به دنیا آمد. با وجود اینکه خانواده‌های هر دو طرف در کنارم بودند، اما باز هم نبود پدر بچه‌ها برایم خیلی سخت بود. به راستی همسران شهدا هم نقش پدر داشتن و‌هم مادر. در ادامه این مصاحبه منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۸۲۲۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۴

«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا، همسران، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» گفتگو با مادر بزرگوار شهید «حسن کارگران بافقی» پرداخته است. این مادر بزرگوار بیان کرد: «فرزندم یک بار به مرخصی آمد و می‌گفت که به شهادت می‌رسم و به آرزوی دیرینه خود شهادت رسید.» پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد یزد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۸۲۰۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۲