خاطرات شهید - صفحه 32

خاطرات شهید

تصاویر دیده نشده «شهید خسرو اکبرلو»

شهید خسرو اکبرلو/ بیست و پنجم بهمن 1342، در شهرستان پاکدشت چشم به جهان گشود. بیست و هفتم اسفند 1365، در بیمارستان شهید مدرس بر اثر عوارض ناشی از آن به شهادت رسید. مزار وی در گلستان شهدای روستای ده امام تابعه زادگاهش واقع است. او را رضا نیز می نامیدند.
خاطرات شهید

مادرشهید؛ خدا و امام اجازه رفتن داده اند ما رهسپارت میکنیم

شهید مهدی زارع­زاده ­مهريزي يكم مرداد 1340، در شهرستان مهريز ديده به جهان گشود.به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و چهارم بهمن 1359، در مريوان به هنگام درگيري با گروه‌هاي ضدانقلاب بر اثر شكنجه و اصابت گلوله به شهادت رسيد.
خاطراتی از شهید محسن احمدزاده

بیت المال

رفتم بیرون که نان بگیرم. نانوایی بسته بود. جلوی خانه به محسن برخوردم. با موتور از راه رسیدم. گفتم:مادرجان! نانوایی بسته است، می ری یک جای دیگه چند تا نون بگیری؟. گفت: آره، چرا نمی رم؟. در را باز کردم و موتور را داخل حیاط گذاشت.گفتم: مگه نمی خوای بری نون بگیری؟. گفت: چرا می رم اما پیاده».گفتم: چرا با موتور نمیری؟.گفت: «موتور بیت الماله».کیسه را از من گرفت و رفت.

دانش آموز انقلاب/ شهید «محمد گرامی»

محمد در برابر مدیر مدرسه ایستاد و محکم گفت: این وضع قابل تحمل نیست، یا باید این مدرسه درست شود و با ما هماهنگ شود و یا ما درس و مدرسه را تعطیل می کنیم.
خاطراتی از شهید محمد حسن پریمی

تا كرانه‌هاي آبي خدا

من يك بسيجي‌ام، رهبرم را دوست دارم اسلام را دوست دارم،‌مي‌دوني اگر من و امثال من نرن هزاران پيرزن و پيرمرد ديگر از بين مي‌روند و در حالي كه اشك صورت سفيدش را نمناك مي‌كرد. خود را در آغوش برادر انداخت و گفت: مانعم نشو داداش من خوانده شدم و به آسمان نگاه كرد و گفت: به كرانه آبي خدا خوانده شدم.
خاطراتی پیرامون شهید «علی اکبر محمد حسینی»

نوار سخنرانی علیه رژیم سلطنتی

وقتی به علی اکبر اصرار کردم، گفت: «من به تو اعتماد دارم؛ بنشین و گوش کن » ضبط صوت را روشن کرد. یکی از روحانیون علیه رژیم سلطنتی صحبت میکرد. با نگرانی گفتم: «میدونی این کارها جرمه؟» آرام و مطمئن گفت: «میدونم، ولی مواظبم. »

حکایت شهید مدافع حرمی که امام حسین (ع) بر بالینش حاضر شد

مادر شهید «مصطفی زال‌نژاد» تعریف می‌کند: اوایلی که پسرم شهید شد با عکسش صحبت می‌کردم و می‌گفتم لحظه شهادت بر بالینت چه کسی بود؟ یک روز همسرش به من گفت که خواب آقا مصطفی را دیدم، او می‌گفت: «زمانی که زخمی شدم امام حسین (ع) به کنارم آمد.»
خاطرات;

خوابی که خبر شهادت بود!

شهید حاج عبدالصمد سهیلی در سال 1331 در گناوه متولد شد. با شروع جنگ تحمیلی ، در شش نوبت به جبهه‌های جنگ اعزام گردید . و سرانجام در تاریخ 1364/11/24 به شهادت رسید.
خاطرات;

شهید شهسوار تندید از زبان پسر

شهید شهسوار تندید در تاریخ 1332/5/3 در روستای دردان ـ دشتستان به دنیا آمد.بعد از خدمت مقدس سربازی ازدواج کرد و بعد از تولد فرزند پنجم آماده رفتن به جبهه می شود و در تاریخ 1364/11/23 به شهادت رسید.
خاطرات;

خاطرات پاسدار اسلام شهید فارس پور حیدر

پاسدار اسلام شهید فارس پور حیدر در سال 1346 در شهر آبادان دیده به جهان گشود.عازم جبهه های حق علیه باطل شد و سرانجام در عملیات کربلا 5 در تاریخ 1365/11/21 به شهادت رسید.
خاطرات;

نامه شهید به خانواده دو روز قبل از شهادت

شهید حسین خسروی فرزند حاج ابول در سال ۱۳۴۹ در شهر گناوه دیده به جهان گشود. عاشق جبهه شده بود تا اینکه طی سه مرحله به جبهه نور علیه ظلمت اعزام شد. سرانجام در عملیات کربلای ۵ در مورخه ۱۳۶۵/۱۱/۰۳ بر اثر اصابت ترکش به ناحیه سر و سینه به شهادت رسید.
خاطرات;

اولین شهید کمیته انقلاب اسلامی گناوه

شهید امان الله خرمی در روستای تل‌تل در ۱۲ کیلومتری شرق شهرستان بندر گناوه چشم دیده به جهان گشود.در تشکیل نیروهای بسیج در روستا یکی از پیشگامان بود.در لباس مقدس پاسداری که از سنگرش بر می گشت همراه با برادر خود بوسیله راکد هواپیماهای دشمن که از ناحیه سر مجروح و بعد از انتقال بیمارستان و در حین عمل جراحی در 1364/11/5 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
خاطرات شهید

شهید نوجوانی که هم رزم شهیدش خبر از شهادتش داد

شهید ناصرملاحسيني هشتم تير 1350، در شهرستان يزد ديده به جهان گشود. از سوي بسيج به جبهه رفت. دهم بهمن 1365، با سمت تك‌تيرانداز در شلمچه بر اثر اصابت تركش به سر و پيشاني، شهيد شد.
خاطرات;

خاطراتی از شهید قرآنی

حسین ملک زاده در سال ۱۳۴۸ در روستای شول در خانواده‌ای مذهبی و به جهان گشود .در تاریخ ۱۳۶۴/۴/۲۶ برای اولین بار عازم جبهه های نور علیه ظلمت گردید و سرانجام در تاریخ 1365/11/3 به شهادت رسید.
شهید بهمن ماه;

مبادا حسینیه و مسجد را رها کنی !

شهید محمود احمدی فرزند اسماعیل در سال ۱۳۴۹ در گناوه چشم به جهان گشود .پس از فعالیتهای زیادی در بسیج به منظور شرکت در جبهه‌ها نام نویسی کرد و به جبهه اعزام شد چندین بار در عملیات های متعدد شرکت نمود سرانجام در 1365/11/3 به شهادت رسید.
شهید بهمن ماه;

بلند شويد تا با هم شعار«مرگ بر شاه» سر بدهيم

محمدعلي ظهرابي در سال 1344 در روستاي «محمدشاهي» به دنيا آمد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي وي با وجود علاقه‌ي زياد به اسلام و با وجود سن كم وارد سپاه پاسداران شد.آن بزرگوار زماني كه براي دومين بار عازم جبهه شده بود ، در حمله‌ي بستان با مزدوران بعثي مبارزه مي‌كرد و در راه اسلام در تاریخ 1360/11/21 شربت شهادت را نوشيد و به درجه‌ي رفيع شهادت نايل شد.
خاطرات;

تير دوشيكا و بسيجي عاشق

شهید در سال 1348 در روستاي «گزدراز» چشم به جهان گشود. محمد شيفته ي اسلام و رهبر انقلاب(ره) بود. با شروع جنگ تحميلي عراق عليه ايران اسلامي، مدام در تلاش بود كه به هر طريقي شده، به جبهه برود. سرانجام در روز 64/11/24 همراه با فرمانده خود، به آرزوي هميشگي‌اش كه همانا شهادت در راه خدا بود رسيد.
شهید بهمن ماه;

زندگینامه و وصیت نامه شهید غلامعلی عبداللهی

شهید غلامعلی عبداللهی در تاريخ 1351 در روستاي «گزدراز» چشم به جهان گشود .دانش آموز بود و درس و مدرسه و را رها کرد و عازم جبهه جنگ شد.سرانجام در تاریخ 1364/11/29 به شهادت رسید.
روایتی خوانی از همسر شهید «محمد محمدحسینی» منتشر شد؛

در نمازش تنها دعاِ «شهادت» می کرد

شبها تا صبح به نماز شب می پرداختند و گریه می کردند. در قنوت و سجده نمازشان بسیار گریه می کرده و از خداوند شهادت را می خواستند، و نمازشان(نماز شب) را آنقدر طول می دادند که مادربزرگم به سراغشان می آمد. تا او را از آن حال و هوا بیرون بیاورد، ولی پدربزرگم می گفتند: بگذارید به حال خودشان باشند.
مروری بر خاطرات از شهید محمدتقی (هادی) امینیان

خاطره از شهید محمدتقی (هادی) امینیان از زبان مادر شهید

هادی که عاشق شهادت بود برای جهاد سازندگی به منطقه آذربایجان غربی (صائین دژ) رفت و به هنگام رساندن اسلحه و مهمات به منطقه درگیری، دعوت پروردگار خویش را لبیک گفت و شربت شهادت نوشید.
طراحی و تولید: ایران سامانه