خاطرات شفاهی جانبازان

navideshahed.com

برچسب ها - خاطرات شفاهی جانبازان
خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز «دادشاه جاودان» از روزهای آغازین جنگ تحمیلی و اعزام به جبهه می‌گوید: از همان ابتدای جنگ در خرمشهر حضور داشتم و در عملیات‌های فتح‌المبین، بیت‌المقدس و رمضان شرکت کردم. در این عملیات‌ها آرپی‌جی‌زن و خط‌شکن بودم. یک تشکر ویژه از همسرم دارم، چون او دلیل اصلی ایستادگی من پس از مجروحیتم است.
کد خبر: ۵۸۸۶۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۸

خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز ۶۰ درصد گفت: جوانان بدانند این انقلاب راحت به دست نیامده و حاصل خون هزاران شهید و جانباز است.
کد خبر: ۵۸۷۹۵۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۴

خاطرات شفاهی جانبازان؛
محمدعلی محاسن، جانباز دوران دفاع مقدس و اهل روستای مسرقان ساوه، در سال ۱۳۶۱ با ترفندی جالب از خانواده برای حضور در جبهه اجازه گرفت. او پس از گذراندن آموزش در پادگان ۲۱ حمزه، راهی کردستان شد و ماه‌ها در سردشت و اسلام‌آباد در خط مقدم جنگید. خاطراتش از روزهای سخت، شهادت همرزمان و رشادت‌های نیروهای ساوه، تصویری از ایثار آن روزها را زنده می‌کند.
کد خبر: ۵۸۷۹۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۵

خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز "محمد محمدیه آزاد" که در کارخانه قوطی‌سازی میدان شوش مشغول به کار بود، پیشنهادی وسوسه‌انگیز برای کار در ژاپن دریافت کرد. اما وقتی همسرش با گریه او را به فرمان امام و اهمیت حضور در جبهه متوجه کرد، تصمیمش تغییر کرد. او صبح روز بعد به جای عزیمت به ژاپن، راهی ستاد اعزام رزمندگان شد و لباس رزم پوشید.
کد خبر: ۵۸۷۹۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۴

خاطرات شفاهی جانبازان؛
علی محمد یانی، رزمنده‌ای که ۲۱ ماه از عمر خود را در جبهه‌های نبرد گذراند، از روزهایی می‌گوید که با حداقل امکانات، اما با نهایت شجاعت، در برابر دشمن ایستادگی می‌کرد. او که داوطلبانه شب‌ها به کمین دشمن می‌رفت، معتقد است که جنگ فقط با صدام نبود، بلکه مقابله‌ای با تمام دنیا بود. خاطرات او، روایتی زنده از مقاومت، فداکاری و روحیه‌ای است که جنگ را از سلاح‌ها فراتر برد.
کد خبر: ۵۸۷۹۴۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۳

خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز "عباس قاسمی"، متولد ۵ آذر ۱۳۴۳، از روزهای آغازین جنگ تحمیلی و اعزام به جبهه می‌گوید؛ از تمرینات سخت در باغ صالح‌آباد و پادگان امام حسین تا حضور در عملیات. روایتی از روزهای پرالتهاب و بازگشتی با سلامت، همراه با همرزمان ورزشکار.
کد خبر: ۵۸۷۹۴۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۲

خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز "محمدرضا جعفری"، از رزمندگان استان مرکزی، در عملیات والفجر در منطقه حلبچه شیمیایی شد و دوران سخت مجروحیت را در بیمارستان‌های کرمانشاه و تهران گذراند. او از روزهای حضور در سپاه ساوه، همراهی با شهید مهدی ناصری و هدف والای دفاع از میهن می‌گوید.
کد خبر: ۵۸۷۹۴۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۱

جانباز سعید خلج بابایی؛
سعید خلج بابایی، جانباز دفاع مقدس، از روزهای اعزام به جبهه در سال 1365 تا اسارت طولانی‌مدت خود در دست دشمن بعثی می‌گوید. او که بیش از دو سال را در اسارت گذراند، به سختی‌ها، دردهای جسمی و روحی‌ای که تحمل کرد، اشاره می‌کند. در این دوران، با ایمان و صبر در برابر دشواری‌ها ایستادگی کرده و از تجارب معنوی خود در زمان اسارت سخن می‌گوید.
کد خبر: ۵۸۷۹۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۰

جانباز سعید خلج بابایی؛
سعید خلج بابایی، جانباز دفاع مقدس، از روز‌های اعزام به جبهه در سال ۱۳۶۵ تا اسارت طولانی‌مدت خود در دست دشمن بعثی می‌گوید. او که بیش از دو سال را در اسارت گذراند، به سختی‌ها، درد‌های جسمی و روحی‌ای که تحمل کرده، اشاره می‌کند. در این دوران، با ایمان و صبر در برابر دشواری‌ها ایستادگی کرده و از تجارب معنوی خود در زمان اسارت سخن می‌گوید.
کد خبر: ۵۸۷۹۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۰

جانباز سعید خلج بابایی؛
سعید خلج بابایی، جانباز دفاع مقدس، از روز‌های اعزام به جبهه در سال ۱۳۶۵ تا اسارت طولانی‌مدت خود در دست دشمن بعثی می‌گوید. او که بیش از دو سال را در اسارت گذراند، به سختی‌ها، درد‌های جسمی و روحی‌ای که تحمل کرده، اشاره می‌کند. در این دوران، با ایمان و صبر در برابر دشواری‌ها ایستادگی کرده و از تجارب معنوی خود در زمان اسارت سخن می‌گوید.
کد خبر: ۵۸۷۹۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۰

خاطرات شفاهی جانبازان؛
محرم شرف‌لی، جانباز جنگ تحمیلی، از روزهای جوانی و مجروحیت خود در میدان جنگ می‌گوید. او که در هجده سالگی با اصابت ترکش از ناحیه گردن مجروح شد، به سختی‌های دوران دفاع مقدس و فداکاری‌های رزمندگان اشاره می‌کند و بر ارزش انقلاب و شهدای آن تأکید دارد.
کد خبر: ۵۸۷۹۴۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۹

جانباز قاسم شاکر؛
در روزهای پرالتهاب انقلاب، قاسم شاکر با پخش اعلامیه‌های امام خمینی (ره) و شعارنویسی در خیابان‌ها، به مبارزه علیه رژیم پهلوی پرداخت. با آغاز جنگ تحمیلی، اگرچه سن و سالش کم بود، اما عزمش بزرگ‌تر از هر مانعی بود. او که از پایگاه‌های مسجدی تا میدان‌های نبرد راهی پر فراز و نشیب را طی کرده، روایتگر روزهایی است که با ایثار و مقاومت گره خورده‌اند.
کد خبر: ۵۸۷۹۴۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۸

جانباز احمد جمالی؛
جانباز "احمد جمالی"، رزمنده‌ای که در مهرماه ۱۳۵۹ پا به میدان دفاع مقدس گذاشت، روایتگر روزهایی است که ملت ایران با دست خالی اما با عزمی راسخ، در برابر دشمن ایستادگی کردند. او از توطئه‌های پیش از جنگ، نقش صهیونیسم در تجاوز بعثی‌ها و رشادت‌های مردمی می‌گوید که مقاومتشان، امنیت و عزت امروز ایران را رقم زده است.
کد خبر: ۵۸۷۹۳۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۷

جانباز اسماعیل محمد زارع؛
جانباز "اسماعیل محمد زارع"، از مبارزان دوران انقلاب اسلامی، خاطرات خود را از روزهای پرالتهاب آن دوران و همچنین حضورش در جبهه‌های دفاع مقدس روایت می‌کند. او از فعالیت‌های انقلابی، خدمت سربازی و سپس اعزام به جبهه می‌گوید. در این مسیر، با دشواری‌ها و سختی‌های بسیاری روبه‌رو شده، اما با ایمان و اراده‌ای راسخ، مسیر خود را ادامه داده است.
کد خبر: ۵۸۷۹۳۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۶

خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز "احمد فیاضی"، از رزمندگان دفاع مقدس، در جریان عملیات والفجر ۸ در منطقه فاو عراق هنگام تدارکات نیروها، هدف اصابت گلوله توپ فرانسوی قرار گرفت و از ناحیه سر و کمر مجروح شد. او از شب‌های سخت جبهه، پل‌های شناور و لحظات تلخ و شیرین آن روزها می‌گوید.
کد خبر: ۵۸۷۹۳۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۵

خاطرات شفاهی جانبازان؛
محمدرضا سهامی، جانباز دوران دفاع مقدس، از روزهای پرالتهاب جنگ تحمیلی و اعزام‌هایش به جبهه می‌گوید. او که در گردان حضرت ولیعصر (ع) حضور داشت، در یکی از شب‌های کمین، هنگام وضو گرفتن، هدف ترکش خمپاره قرار گرفت و برای همیشه یادگاری از آن شب را با خود دارد.
کد خبر: ۵۸۷۹۳۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۴

خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز «مجید راونگی» می‌گوید: سال 1364 داوطلبانه به جبهه رفتم و در تیپ 58 ذوالفقار خدمت می‌کردم. عشق رفتن به جبهه داشتم و این وظیفه هر مسلمانی بود که برود و از میهنش دفاع کند.
کد خبر: ۵۸۷۶۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۳

خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز «غلام ناظری» می‌گوید: سال ۱۳۶۰، بعد از عملیات فتح‌المبین، در جبهه حضور داشتم. یک خاک‌ریز بود که شکل عصا داشت و در اختیار عراقی‌ها بود. با ذکر "الله اکبر" عملیات را شروع کردیم و درگیر شدیم. آن‌قدر غرق در نبرد شدیم که نفهمیدیم چطور خاک‌ریز را گرفتیم.
کد خبر: ۵۸۷۶۰۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۱

خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز «محمدشریف حسین‌پور» می‌گوید: سرباز بودم و می‌خواستم به کشورم خدمت کنم، برای همین در جبهه نام‌نویسی کردم. در یکی از عملیات‌ها، بعثی‌ها حمله شیمیایی سنگینی انجام دادند؛ آن‌قدر شدید که تا شعاع ۱۵ متری اطرافم را نمی‌دیدم. در این عملیات، تعدادی از همرزمانم به شهادت رسیدند و من هم دچار آسیب شیمیایی شدم.
کد خبر: ۵۸۷۳۱۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۷

خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز 50 درصد «عیسی خادمی» می‌گوید: به دلیل سن کم، فرمانده اجازه نمی‌داد به جبهه بروم اما با اصرار و تلاش خودم، سوار اتوبوس شدم و برای دوره آموزشی به بندرعباس رفتم. پس از آن نیز به اهواز اعزام شدم. همین نوجوانان ۱۳ ساله، مثل شهید حسین فهمیده بودند که به جبهه رفتند و باعث پیروزی ما شدند.
کد خبر: ۵۸۷۱۸۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۵