- نرم افزار چند رسانه ای

navideshahed.com

یکی از چشمانم برای همیشه بسته شد

یکی از چشمانم برای همیشه بسته شد

«هوشنگ درکه» جانباز کرمانشاهی، گفت: من سال 1361 از طرف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تیپ یک حضرت نبی اکرم (ص) به شهرستان جوانرود اعزام شدم و مرا به دامنه بمو فرستادند، آنجا مستقر شدیم. نیروهای عراقی با خمپاره به ما حمله کردند و من هم از ناحیه چانه و چشم مجروح شدم و چشمم را از دست دادم.
محمد، عاشق دفاع از وطن بود

محمد، عاشق دفاع از وطن بود

«بدری ولی زاده» از رشادت‌ها و روحیه فداکاری همسرش می‌گوید: زمانی که دشمن به آنها حمله می کند به دوستانش می گوید: تا کی ما در سنگر باشیم آنها توپ هایشان را روی سر ما خالی کنند من روی تانک می روم که خمپاره روی تانکش اصابت می کند. انسان بسیار خوب و مهربانی بود بارها به او گفتم نرو من کسی را ندارم که در جواب گفت: اگر من نروم و دیگران نروند چه کسی می خواهد از مملکت دفاع کند باید بروم.
از جبهه‌های دفاع مقدس تا امنیت خیابان‌های کرمانشاه

از جبهه‌های دفاع مقدس تا امنیت خیابان‌های کرمانشاه

«احمد کرمی» جانباز کرمانشاهی که در جبهه‌های مختلف ایلام و جنوب حضور داشت، پس از پایان جنگ در ماموریت‌های مختلف انتظامی همچنان در دفاع از امنیت مردم ایران تلاش کرد. او حتی در مواجهه با حمله سارقان مسلح در کرمانشاه، جان خود را فدای امنیت مردم کرد.