علی، مردی بسیار شریف و مهربان بود

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، من «سوسن رشیدی»، همسر شهید «علی یوسفی» هستم. عشایر بودیم، به خوزستان، محله بستان کوچ کرده بودیم، پنجاه روز بود که بچهام به دنیا آمده بود. یک صبح گله را برای چَرا بیرون بردندکه دیگر برنگشت.
برادر کوچکتر علی آمد و به من گفت: علی روی مین رفته و زخمی شده است، اما نگران نباش. به من گفتند زخمش خیلی کم است و خونریزی متوقف شده. من هرگز جنازهاش را ندیدم و هیچ چیز بیشتری درباره آخرین لحظاتش نمیدانم.
علی مردی بسیار خوب و شریفی بود. از شانس من بود که چنین همسری را از دست دادم؛ مردی مهربان که هیچ مشکلی با من نداشت و خانوادهاش نیز خیلی عزیز و محترم بودند. من سنم کم بود، اما همین که میدانستم چقدر برایم عزیز است، کافی بود.
از دست دادن او برایم بسیار سخت بود. هنوز هم یادش زنده است و گاهی خوابش را میبینم. به من میگفت مراقب بچه باش، و من با باور به این خوابها، خودم را دلگرم میکنم که علی هنوز کنارمان است.
در ادامه فیلم گفت و گو را ببینید:
انتهای پیام/