در میان خمپارهها، پیکر شهید را روی دوشم گذاشتم و خودم مجروح شدم

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، «امید علی پشنگی» جانباز ۷۰ درصد میگوید: سال ۱۳۶۲، بیست روز مانده به عید، در منطقه چنگوله مجروح شدیم. ابتدا به قله شمران رفتیم و بعد به بارزانی منتقل کردند. بعد از آن، به پشت جبهه در جوانرود آمدیم. لباس کردی را از تنمان درآوردند و دوباره لباس کردی به ما دادند. آنجا گفتم: «آقا، ما را به کرمانشاه ببرید.» بالاخره به کرمانشاه بردند و در چنگوله استراحت کردیم.
ما خطشکن بودیم؛ شب اول که رفتیم، عملیات خطشکنی انجام دادیم. شب دیگر عملیات در چنگوله بود؛ در راه عراقیها خمپاره میریختند، ده دوازده نفر از گردان ما شهید شدند. گردان ما، گردان شهید «اسماعیلی فرهنگیان» بود.
اگر تیپ انصارالحسین (ع) همدان نبود، چیزی از ما باقی نمیماند و بقیه هم اسیر میشدند. شب نزدیک صبح بود، من فکر کردم کار تمام است. یکی از بچههای همدان شهید شده بود، پیکرش را روی دوشم گذاشتم و گفتم: «این خون شهید است، نگهش میدارم به یادگار.»
وقتی به کانال رسیدیم، عراقیها با کاتوشا میزدند. من با آن جنازه درگیر شدم و هر دو پایم مجروح شد. سه سال روی تخت بیمارستان بودم. اول مرا به بیمارستان نمازی شیراز بردند. کمی راه رفتم، اما هنوز پایم ضعف دارد؛ همین حالا هم اگر بخواهم راه بروم، پاهایم خالی میکند.
در دوران جنگ، هر آبادی دو، سه نفر داوطلب میشدند. من در شش ماه خدمت، یک روز غیبت کردم. تقریباً همهجا در جبهه بودم، در عملیاتها شرکت کردم.
در ادامه فیلم گفتوگو را ببینید:
انتهای پیام/