هر دو حسین، حسین وار به شهادت رسیدند

به گزارش نوید شاهد همدان، شهدای غریب اسارت بوی درد، تنهایی، غربت و اسارت می دهند، از همان هایی که در غروب های جمعه تنگِ گلویت می نشیند و راه نفس کشیدن را برایت تنگ می کند. شهدای غریب غریبانه و در غربت رفتند و آسمانی شدند.
محمدرضا حسین پور از آزادگان استان کرمان از شهدای همرزمانش در غربت میگوید:
در چهارم خرداد ۱۳۶۷ در شلمچه به اسارت نیروهای بعثی درآمدیم. شهید «حسین اکبری حاج آبادی» نیز با ما بود.
حسین در حین عملیات مجروح شده و براثر گلوله تانک از ناحیه پیشانی زخمی و نابینا شده بود.
پس از اسارت به بصره رفتیم و شب اول در مجموعه ورزشی روباز مستقر شدیم. همه اسرا در همان مجموعه در انتظار سرنوشت نامعلوم نشسته بودیم. در همان شب حسین از خدا شهادت خواست و در همان جا به آرزویش رسید.
شهادتی حسین وار
شهید حسین صادق زاده زرندی از بچههای زرند کرمان بود که ایشان نیز در اردوگاه ۱۲ تکریت با ما بود.
نوجوانی که چهره معصوم و مهربانی داشت و در سن کم وارد جبهه و میدان جهاد شده بود.

یک سال از اسارت میگذشت که به بیماری سل مبتلا شد، با هر سرفه خون از گلویش بیرون میآمد و رفته رفته ضعیف و ضعیفتر میشد.
در یکی از روزها حسین را به بیمارستان بردند و دیگر بازنگشت. اسرایی که در بیمارستان بودند گفتند که به شهادت رسیده است.