سردار شهیدی که عاشقانه بسیجیان را دوست داشت
به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید داوود دانایی در پانزدهم بهمن ماه سال ۱۳۳۷ در روستای پشگر از توابع بهبهان در خانواده مذهبی متولد شد. پدرش خنجر و مادرش افروز نام داشت.

دوران تحصیل
دوران ابتدای خود را در روستای خود گذراند دوران راهنمایی به مدرسه دکتر معین بهبهان رفت و به علت عواملی که مانع از ادامه تحصیل وی شده بود درس و مدرسه را رها کردند.
پخش اعلامیه در بین مردم
از سال ۱۳۵۶ فعالیتهای ضد رژیمی خود را آغاز کرد و در تظاهراتها شرکت فعال داشت اعلامیههای امام خمینی (ره) رساله و دیگر کتابهای ایشان را بین مردم آگاه پخش میکرد.
دستگیری وی توسط ساواک
در اویل سال ۱۳۵۷ به علت فعالیتهای انقلابی ساواک او را میگیرد و در حال بردن به زندان اعلامیههایی که همراه خود داشته به زیرکی بیرون از ماشین پرتاب میکند تا مدرکی دست ساواک نیفتد ۴۸ ساعت وی را بازداشت میکنند کتکش میزنند با ناخن گیر سبیل و ریشش را میکشند و بعد آزادش میکنند.
تشکیل انجمن اسلامی میثم تمار
بعد از پیروزی انقلاب در مسجد امام حسین (ع) بهبهان انجمن اسلامی میثم تمار را تشکیل میدهد این انجمن از فعالترین انجمنهای اسلامی شهر بهبهان در آن روزها بود از کارهایی این انجمن میتوان به گشتهای اوایل انقلاب و مبارزه با گروهکهای ضدانقلاب داخلی و حتی حضور فعال در جنگ تحمیلی اشاره کرد.
دستگیری برادر وی توسط ساواک
برادر وی به علت فعالیت در این گروه یک بار توسط گروهکهای ضد انقلاب در یک حمله نابرابر توسط سه نفر مورد حمله قرار میگیرد و با کمک انقلابی مردم آن سه نفر دستگیر و به کمیته انقلاب تحویل داده میشود.
اعزام به جبهه و ورود به سپاه پاسداران
با شروع جنگ تحمیلی با اولین گروه اعزامی از بهبهان به جبهههای شوش میرود در شوش از ناحیه سر زخمی میشود و بعد از این اعزام در سال ۱۳۶۰ وارد سپاه پاسداران میشود. وی از اولین روزهای ورودش به سپاه تا لحظه شهادت به طور کامل و مستمر در جبههها حضور فعال داشت و در عملیاتهای مختلفی همچون طریق القدس، خیبر، بدر، والفجر هشت، کربلای یک و کربلای پنج با سمتهای مسئول دسته فرمانده گروهان معاون گردان شرکت داشتند در این مدت ایشان بارها از ناحیه سر، پا، دست و کمر زخمی شدند.
عشق به بسیجیان
وی هیچ وقت بدون وضو با بسیجیان رو به رو نمیشد طوری با آنها برخورد میکرد که رزمنده در اولین برخورد با او شیفته اخلاقش میشد بعد از گذشت سالها بسیجیان بهبهان وقتی از فرمانده شهید شان داوود دانایی سخن میگویند بغض میکنند وی عاشقانه بسیجیان را دوست داشت.
شهادتش
سرانجام داغ وی در نوزدهم دی ماه ۱۳۶۵ در حالی که معاونت گردان فجر بهبهان را به عهده داشت همراه با یاران مظلوم بسیجیاش در جاده شهید صفوی مورد بمباران شیمیایی دشمن قرار میگیرند آن روز کسی او را با ماکس شیمایی ندید حتی چفیه اش را به یکی از نیروهایش داد بود تا اینکه گاز شیمیایی وارد ریه هایش میشود بعد سه روز غریبانه در یکی از بیمارستان لبافی نژاد تهران بر اثر جراحات ناشی از بمباران دشمن جاودانه میشود.
انتهای پیام/