نوید شاهد قزوین - صفحه 356

آخرین اخبار:
نوید شاهد قزوین

در کردارتان صادق باشید

در وصیت‌نامه شهید "محمدآقا جعفری" می‌خوانیم: در حین اداى تکالیف واجب الهى به مستحبات تاکید داشته باشید و در کردارتان صادق باشید که صداقت، مقدمه هدایت و تضمین‌کننده نجات است...

عزیزترین وجود زندگی‌ام آماده رفتن شد

آن لحظه من این طرف خط گریه می‌کردم و حسن آن طرف خط. بعد از آن روز دیگر آرامش قبل را نداشتم، روزهایم با دلشوره و استرس سپری می‌شد... آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همسر شهید «حسن حسین‌پور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

فرزندم را تقدیم اسلام کردم تا ارزشها زنده بماند

مادر شهید حبیب صالحی گفت: فرزندم را به تاسی از اهل‌بیت(ع) تقدیم اسلام کردم تا ارزش‌ها در جامعه زنده بماند.

تا آخرین قطره خونتان با دشمنان مبارزه کنید

شهید "مجتبى اسداللهى" در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: از شما مى‌خواهم که با دشمنان داخلى و خارجى، ضد انقلابیون و فاسدین تا آخرین قطره خونتان مبارزه کنید و از پاى ننشینید...

زن گرفتن مگر کت و شلوار خریدن است!

با ناراحتی به شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی گفتم: بابا دست از سر ما بردار مگر زن گرفتن كت و شلوار خريدن است هفته پيش گفتی زن بگير و توقع داری اين هفته گرفته باشم... ادامه این خاطره جذاب را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

قیام 7 دی، نقطه عطف قزوین در تاریخ انقلاب

قیام 7 دی 57 مردم قزوین نقطه عطف این شهر در تاریخ انقلاب است که نوید شاهد استان قزوین طی گفتگو با چند تن از زندانیان سیاسی قبل از انقلاب به تبعات این رخداد تاریخی پرداخته که از نظرتان می‌گذرد.
امام جمعه محمدیه:

شناساندن سیره شهدا به جوانان نیازمند بازگویی خاطرات آنهاست

امام جمعه شهر محمدیه در یادواره شهدای دی ماه و انقلاب 57 قزوین گفت: بازگویی خاطرات شهدا مهمترین و موثرترین راهکار شناساندن سیره و منش شهیدان به جوانان است.

یادواره ۲۱۳ شهید دی ماه قزوین و حومه از دریچه دوربین

در آستانه ۷ دی سالروز تجلی قیام مردم قزوین، یادواره ۲۱۳ شهید دی ماه قزوین و حومه در عملیات‌های کربلای ۴ و ۵ با حضور مسئولان و مردم شهیدپرور به ویژه خانواده‌های شهدا و ایثارگران برگزار شد.

شهید هرگز!

شهید رضا حسن‌پور گفت:«از اینکه نور بالا می‌زنی، حرف نیست، اما معمولا آنهایی که با من به عملیات‌ها می‌آیند، امکان دارد زخمی بشوند، اما شهید هرگز!»... ادامه این خاطره از شهید جانباز «مجید نبیل» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

والدین شهدا اسوه‌های واقعی صبر و ایثار هستند

والدین شهدا اسوه‌های واقعی صبر و ایثار هستند که باید از سیره و منش آنها الگو گرفت.

کتاب «نبیل» خاطرات اسوه صبر جانباز شهید "مجید نبیل"

کتاب «نبیل» خاطرات اسوه صبر و استقامت سردار جانباز شهید "مجید نبیل" است که در دو هزار نسخه به چاپ رسیده است.

طرح سرگذشت‌پژوهی شهدا در بوئین‌زهرا اجرا می‌شود

طرح سرگذشت‌پژوهی شهدا با هدف جمع‌آوری خاطرات شهیدان در بوئین‌زهرا اجرا می‌شود.

عمارهای این زمان اسلام را یاری کنند

در وصیت‌نامه شهید "ابوالفضل فلاح‌شیروانی" از شهدای عملیات کربلای 4 می‌خوانیم: در این زمان عمارها، یاسرها و ابوذرها زیادند که اسلام را یاری کنند، ما باید اهل‌بیت(ع) را الگوی خود قرار دهیم که هدف‌ همه آنها سربلندی اسلام است...

انگشتری از دستش رها شد!

در همین حال دستم به یکی از انگشتری‌هایش بند شد و از دستش درآمد... آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات برادر شهید «علیرضا جوادی» از شهدای عملیات کربلای 4 است که همزمان با گرامیداشت سالروز این عملیات تقدیم حضورتان می‌شود.

فیلم / مردانی که دل به دریای شهادت زدند!

در آستانه‌ی سالروز شهادت و اسارت جمعی از رزمندگان اسلام در عملیات کربلای 4 شما را به تماشای گزارشی از آزادگان این عملیات با عنوان «مردانی که دل به دریای شهادت زدند!» دعوت می‌کنیم.

تصاویر منتشر نشده شهید "افشارکلانی" از خط‌شکنان کربلای 4

در آستانه سالروز شهادت "محمد افشارکلانی" در عملیات کربلای 4، پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین گزارش تصویری از زندگی این شهید بزرگوار را منتشر کرد.

ترویج روحیه ایثارگری شهدا و جانبازان ضروری است

ترویج روحیه ایثارگری شهدا و جانبازان با هدف برطرف کردن مشکلات در جامعه ضروری است.

پدرم به خوابم آمد و لگد محکمی به پهلویم زد

پسر شهید «مرادعلی گودرزوندچگینی» می‌گوید: نیمه‌های شب بود که پدرم به خوابم آمد و لگد محکمی به پهلویم زد که هنوز گاهی دردش را احساس می‌کنم و گفت:... ادامه این خاطره جذاب را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

نگذارید اسلحه من به زمین بیفتد

در وصیت‌نامه شهید "علی سیاه" می‌خوانیم: راه مرا ادامه دهید، نگذارید اسلحه من به زمین بیفتد، تقوای الهی را پیشه خود قرار داده و از محرمات الهی دوری کنید...

دخترش را ندید

دخترش که به دنیا آمد تلفنی به او خبر دادیم و او رفته بود داخل شهر، شیرینی خریده و در جمع رزمندگان پخش کرده بود... آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات مادر شهید «سید احمد طباطبایی زواره‌ای» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
طراحی و تولید: ایران سامانه