نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات شهدا
نوید شاهد - «محال است که ایشان زخمى شده باشد، حاجى شهید شده است. دخترم ناراحت شد، اما گفتم که به من الهام شده است ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید "محمد جعفرخانی" است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۸۶۸۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۱۱

نوید شاهد - «روزی که عازم جبهه بود، پدرش در سفر بود و برای خداحافظی نتوانست او را ببیند. به من گفت: به پدرم بگوئید ناراحت نباشد... انشاءالله در حرم مطهر امام حسین(ع) همدیگر را خواهیم دید‌ ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید "ابوالفضل خوئینی" است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۸۶۷۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۱۰

خاطراتی از شهید "سلیمان حسین زاده ویرانی"؛
نوید شاهد - همسر شهید "سلیمان حسین زاده ویرانی" در خاطراتش نقل می‌کند: «هر شب جمعه برنامه حرم رفتن ایشان تعطیل نمی‌شد و در معیت ایشان حرم امام رضا عليه السلام می رفتیم، زیارت و دعای کمیل برنامه هر هفته مان شده بود».
کد خبر: ۴۸۶۷۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۱۰

نوید شاهد - پدر شهید "حمیدرضا ناظری‌صوفی" نقل می‌کند: «برای دیدنش رفتم جبهه. وقتی برگشتم گرمسار به مادرش گفتم: این بچه دیگه برنمی‌گرده. خانمم گفت: یعنی چه؟ مگه تو علم غیب داری؟ گفتم: کسی رو که من توی آخرین برخورد دیدم و صحبت‌هاش رو با خدا شنیدم مطمئن شدم دیگه زنده برنمی‌گرده!» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، مروری بر خاطرات این شهید گرانقدر داشته‌است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۸۶۷۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۱۰

نوید شاهد - پدر شهید"غلامرضا فولادیان" می‌گوید: «یک روز دوستش به خانه ما آمد. پرسیدم: چی شد که غلامرضا به اون دره رفت؟ گفت: فرمانده همه رو جمع کرد و خواست چند نفر داوطلب پیدا کنه که به اون دره برن. آخه هر کس که می‌رفت راه بازگشتی نبود. هیچ کس دستش رو بالا نبرد و فقط غلامرضا بود که گفت می‌ره ...» نوید شاهد سمنان توجه شما را به خواندن خاطراتی از این شهید گرانقدر جلب می‌کند.
کد خبر: ۴۸۶۵۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۶

نوید شاهد - «پدر شهید عربیان هنگام خداحافظی با شهید بابایی، خم شد تا دست او را ببوسد. شهید بابایی می‌کوشید تا دست خود را بکشد و مانع شود؛ ولی موفق نشد. او از این حرکت ناراحت شد ...» ادامه این خاطره از زبان همرزم سرلشکر خلبان شهید "عباس بابایی" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۶۵۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۵

نوید شاهد خراسان جنوبی خاطره گویی همرزم شهید "محمدعلی حمامی" را منتشر می کند. او روز بیستم تیرماه 1345 در شهرستان خوسف متولد و در دوازدهم شهریور ماه 1365 در منطقه عملیاتی حاج عمران به فیض والای شهادت نایل شد.
کد خبر: ۴۸۶۴۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۵

نوید شاهد خراسان جنوبی خاطره گویی همرزمان شهید "علی کماچ خزاعی گسک" را منتشر می کند. وی روز بیستم شهریور ماه 1346 در روستای توتکری از توابع شهرستان درمیان متولد و روز دوازدهم شهریور ماه سال 1365 در منطقه حاج عمران به فیض شهادت نایل شد.
کد خبر: ۴۸۶۴۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۵

نوید شاهد خراسان جنوبی خاطره گویی خانواده شهید "علی کماچ خزاعی گسک" را منتشر می کند. وی روز بیستم شهریور ماه 1346 در روستای توتکری از توابع شهرستان درمیان متولد و روز دوازدهم شهریور ماه سال 1365 در منطقه حاج عمران به فیض شهادت نایل شد.
کد خبر: ۴۸۶۴۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۵

نوید شاهد خراسان جنوبی خاطرات از شهید "علی کماچ خزاعی گسک" را منتشر می کند. وی روز بیستم شهریور ماه 1346 در روستای توتکری از توابع شهرستان درمیان متولد و روز دوازدهم شهریور ماه سال 1365 در منطقه حاج عمران به فیض شهادت نایل شد.
کد خبر: ۴۸۶۴۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۵

نوید شاهد خراسان جنوبی مصاحبه و بیان خاطرات خانواده از شهید "علی کماچ خزاعی گسک" را منتشر می کند. وی روز بیستم شهریور ماه 1346 در روستای توتکری از توابع شهرستان درمیان متولد و روز دوازدهم شهریور ماه سال 1365 در منطقه حاج عمران به فیض شهادت نایل شد.
کد خبر: ۴۸۶۴۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۵

نوید شاهد - «در کمین‌های طلائیه که رفت و آمد هر 24 ساعت یکبار ممکن بود، نیمه‌های شب 5-4 کیلومتر راه می‌آمد تا برسد به کمین و برای بچه‌ها آب می‌آورد تا احساس تشنگی نکنند ...» ادامه این خاطره از زبان همرزم شهید "حجت‌الله صنعتکار آهنگری‌فرد" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۶۳۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۴

نوید شاهد - «عراقی‌ها از ترس و وحشت عزاداری‌های اسرا، روز قبل از تاسوعا به بهانه اینکه می‌خواهند به ما واکسن بزنند دارویی تزریق کردند که تا سه روز همه از پا درآمده بودیم. سردرد شدید، تهوع، بی‌حالی و خلاصه خیلی بهم ریخته شده بودیم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات آزاده و جانباز "صفرعلی عالی‌نژاد" است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۸۶۳۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۳

نوید شاهد - شهدا با پیروی از مولایشان حسین (ع) و یاران وفادارش، ادامه دهنده راه شهادت و ایثار او بودند. شهید "حیدر حیدری" از شهدای دوران دفاع مقدس است. برادرش در روایت خاطرات او می‌گوید که برادر شهیدش هنگام آوردن آب برای هم‌رزمانش به شهادت می‌رسد...»
کد خبر: ۴۸۶۱۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۲

نوید شاهد - « صدامیان از خدا بی‌خبر آن شب از همه شب‌ها بیشتر خمپاره می‌زدند ولی رزمندگان بدون اعتنا به آتش مزدوران استکبار جهانی به سینه‌زنی و عزاداری خود ادامه می‌دادند ...» ادامه این خاطره را از زبان "رزمنده دفاع مقدس بهرام ایراندوست" در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۶۱۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۲

نوید شاهد -«سید می‌گفت: مراسم عزاداری را به گونه‌ای اجرا کنید که عراقی‌ها متوجه نشوند، ولی هرگز دست از عزاداری برندارند و اگر عراقی‌ها اجازه نمی‌دهند دسته جمعی عزاداری شود، دو نفر با هم بنشینند و یکی بخواند و دیگری گریه کند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات سید آزادگان، شهید "حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید علی‌اکبر ابوترابی" در دوران اسارت به روایت هم‌بند این شهید بزرگوار است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۸۶۱۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۱

نوید شاهد -«وقتی پوستر را برای او بردم، آن را باز کرد و دید. حالتش خیلی دگرگون شد و با یک لحن بسیار خاصی گفت:بله دیگر، هر که دارد هوس کرببلا بسم‌الله ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید ترور معلم "قدرت‌الله چگینی" از زبان یکی از دوستان این شهید بزرگوار است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۸۶۰۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۳۱

نوید شاهد - یکی از همسایگان شهید مدافع حرم "محمدمهدی فریدونی" در خاطره ای می گوید: «امانت دار خوبی بود و همۀ مسجدی ها قبولش داشتند. همین شد که کلید قلک های کمک به مسجد را سپردیم دستش و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۸۵۹۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۱

خاطره خودنوشت شهید عسکر زمانی «17»
شهید «عسکر زمانی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «من در آخر کلاس روی آخرین صندلی نشسته‌ام و به همین خاطر من می‌توانم این صفحه‌ها را با خودکار شخم بزنم و...» متن خاطره هفدهم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۸۵۹۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۳۰

نوید شاهد - برادر شهید "حسن شوکت‌پور" نقل می‌کند:«حسن چشم دوخته‌بود به پیکر امام. گریه می‌کرد و زمزمه. ناگهان حسن گفت: داداش! بلند شو. گفتم: بله! گفت: داداش، به احترام آقا بلند شو. با تعجب پرسیدم: کدوم آقا؟ حسن در حالی که به پیکر حضرت امام (ره) اشاره می‌کرد گفت: آقا کنار جنازه امام هستن ...» نوید شاهد سمنان در دو بخش خاطراتی از این شهید والامقام را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به بخش دوم این خاطرات جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۴۸۵۹۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۳۰