مادر شهید «حبیب الله آذری» میگوید: شب قبل از شهادتش خواب دیدم که شهید کفن پوشیده است و آمد پیش من و میخندد به او میگویم چی در تن تو است؟ عصبی شدم. گفت مادر این بهترین لباسی است که در تن من است مثل زمانی که در تظاهرات در جلوی صف کفن پوشها شرکت میکرد.