نوید شاهد: قبل از شروع عمليات كربلاي 4 در منطقه «ام الرصاص» دشمن متوجه حضور رزمنده ها شد. به همين دليل امكانات نيروئي و تجهيزات و ماشين هاي جنگي را به آن منطقه برد و در آماده باش كامل بود.
نوید شاهد: سال 64 جهت آموزش غواصي به منطقه بهمن شير رفته بوديم. حاج بصير كه فرمانده گردان يا رسول(ص) بود، هنگام آموزش غواصي در فصل زمستان، خودش براي همدردي با ما، گاهي لباس غواصي مي پوشيد و داخل آب مي رفت.
نوید شاهد: قبل از عمليات كربلاي10 حاج بصير در صبحگاه با لحني مظلومانه شروع به سخنراني نمود. همين كه نام اهل بيت عصمت و طهارت(ع) را مي برد، شروع به گريه مي كرد.
نوید شاهد: در عمليات كربلاي 5 از ناحيه سر مجروح شدم و مقداري از كاسه سرم برداشته شد. به پشت جبهه رفتم و بعد از درمانم، راهي خانه شدم. در آن مدت، دلم طاقت ماندن نداشت. م
نوید شاهد: علي رغم آن كه اكثر اعضاي كاروان ما بچه هاي پرشور سپاهي بودند، اما «همت» و احمد و شهبازي، اصلاً عالم ديگري داشتند. نماز را كه خواندند، هر سه راه افتادند. احرامها را كندند و دشداشه پوشيدند؛ سفيد و بلند. از مكه زدند بيرون...
نوید شاهد: در جريان عمليات كربلاي يك رزمندگان گردان ، گوسفندي را از نيروهاي عراقي به غنيمت گرفتند و بعد از عمليات به علي اصغر گفتند : اگر اجازه مي دهيد ، برويم اين گوسفند را سر ببريم و با هم بخوريم ...
نوید شاهد: در عمليات كربلاي 5 لشكر 25 كربلا از پلي كه در غرب كانال ماهي قرار داشت پشتيباني مي شد؛ به طوري كه تدارك از آنجا به خط مقدم مي رسيد. چون دشمن از اين موضوع با خبر بود، تصميم داشت آن را نابود كند و منطقه در اختيارمان را دوباره باز پس گيرد.
نوید شاهد: عمليات والفجر 8 يكي از عمليات هاي مهم و سختي بود كه طي دوران دفاع مقدس اتفاق افتاد و محور كارخانه ي نمك نيز يكي از سخت ترين محورهايي بود كه بچه هاي ما توانستند آن را با چنگ و دندان حفظ كنند.
نوید شاهد: سال 64 در نزديكي فاو بوديم. محل استقرار گردان يا رسول(ص) به خط دشمن خيلي نزديك بود. چند روزي به محرم مانده بود كه رزمنده ها خودشان را آماده عزاداري سالار شهيدان ابا عبدالله الحسين (ع) مي كردند
نوید شاهد: چهارشنبه 9 تيرماه 1361؛ امروز نتيجه كنكور دانشكده افسري را اعلام كردند و من هم جزء قبول شدگان بودم. خيلي خوشحال شدم از اينكه قبول شدم و در روزنامه نوشته بود كه بايد براي امتحان مصاحبه و معاينات پزشكي به تهران بروم .من جزء گروه نهم كه از پنجاه نفر تشكيل مي شد بودم كل قبولي در كنكور دانشكده در حدود 1400 نفر بود كه از بين ده هزار شركت كننده قبول شده بودند.
نوید شاهد: آن چه پيش روي داريد شرح وقايع و حوادثي است كه پس از بمباران شيميايي سردشت در روز هفتم تير ماه 1366 و بعد از آن براي من پيش آمد، خاطرات ي كه از ذهن براي من و بسياري ديگر فراموش نشدني هستند.
نوشين بعداز نماز صبح به همراه برادر شهيدم محسن هر دو با زبان روزه براي شركت در جهاد كشاورزي ، كمك و جمع آوري محصولات آنهایی كه به جبهه رفته بودند به روستا مي رفتند
نويد شاهد:"عباس حسيني مردي" نوجواني پانزده ساله است كه 12بهمن 1357 به همراه دوستانش براي ديدن امام خميني به بهشت زهرا مي رود؛ اما موفق به ديدار نمي شود، زيرا ايشان در مدرسه رفاه مستقر شده اند. فردا باز به همراه دوستانش به آنجا مي رود كه اين بار هم موفق نمي شود...