خاطرات - صفحه 50

آخرین اخبار:
خاطرات
شهید محمد احمدیان مقدم

از خاکیم و به خاک برمی گردیم

شهید محمد احمدیان مقدم فرزند ابوالفضل در سال 1345 در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. او در تاریخ 18/5/62 در منطقه عملیاتی مهران بر اثر اصابت ترکش خمپاره به فیض عظیم شهادت رسید.
خاطرات جانبازان در کتاب تلخ و شیرین/ به قلم «علی اصغر مقسمی»

بخشی از خاطرات رزمنده هشت سال دفاع مقدس « علی اصغر فضیلت »/استان گلستان(2)

شرایط راه و آب و هوای آن هوای آن منطقه به گونه ای بود که مواد غذایی به راحتی در دسترس قرار نمی گرفت، چون امکان ارتباط برای مدت طولانی فراهم نمی شد. در فصل هایی از سال، امکان آمد و شد خودرو وجود نداشت. و باید با قاطر مسیر را طی می کردیم. آن جا نان هایی مصرف می شد به نام نان ترکشی که شبیه تکه پاره ای از حلب و آهن بود.
خاطرات ميرعباس قائمي

خاطره ای از دوست شهید حسین دانشپایه

برادرزاده من (شهيد كمال قائمي) همیشه از شجاعت و شهامت حسین تعریف می کرد و می گفت: شجاعت ايشان بيشتر از بقيه خصوصياتش بود.

خاطرات همرزمان شهید علیرضا ماهینی

شهید «علیرضا ماهینی» در سا ل 1335 در یکی از محلات جنوبی بوشهر ،در خانواده ای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود . وی پیشبرد اهداف اسلامی خویش را بر سه اصل بنا نهاده بود : - فرا خواندن دوستان به اتحاد و همدلی . - جذب افراد دموکرات مآب و بی تفاوت وتلاش در جهت اصلاح آنها. - طرد دشمنان واقعی ،بدون استفاده از چوب و چماق .
شهید منصور زنگنه

مهر و ماه!

شهید منصور زنگنه فرزند نصرت اله در سال 1342 چشم به جهان گشود. او در تاریخ 19/4/62 در منطقه پاسگاه زید بر اثر اصابت ترکش خمپاره به مقام والای شهادت رسید.
خاطرات شهید

خاطره ای از زبان همسر شهید قلی علی نیایی اصل

روزهای آخر زندگی موقعی که می خواست به جبهه برود مثل این که می دانست دیگر به خانه بر نمی گردد
خاطرات جانبازان در کتاب تلخ و شیرین/ به قلم «علی اصغر مقسمی»

بخشی از خاطرات جانباز 25 درصد هشت سال دفاع مقدس « عیسی اتراچالی »/استان گلستان(2)

نیروی اطلاعات 6 ماه قبل برای عملیات کار می کردند. نیروهای اطلاعات ما گاهی به شهر فاو می رفتند و روزها در آن جا می ماندند تا بتوانند منطقه را به طور کامل شناسایی کنند. نیروهای دیگرمان هم شرایط سختی داشتند. در برخی از شب های سرد زمستان، بچه ها تا کمر در باتلاق فرو می رفتند.
شهید تیر ماه

ساده زیستن و یکرنگی شهید محمدرضا پادگان

شهید محمدرضا پادگان فرزند علی در سال 1343 در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. او در تاریخ 30/4/61 در حمله رمضان در منطقه پاسگاه زید به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
شهید تیر ماه

شهید احمد بلبلی بیدگلی؛ چریکی صحرایی

شهید احمد بلبلی بیدگلی فرزند محمد در سال 1335 در کاشان چشم به جهان گشود. او در تاریخ 30/4/61 در منطقه جنوب کشور به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
خاطراتی از پاسدار و فرمانده شهید خلیل حضرتی

فرماندهی که می گفت به عنوان بیسیمچی به عملیات می روم ؛ شهید خلیل حضرتی

با بدني مجروح در حالي كه سوار موتور سيكلت بود از ميان رگبار گلوله ها خود را به خط مقدم مبارزه می رساند که حاج آقا شيخ محمدعلي خسروي به ايشان پيشنهاد مي كند كه شما در عمليات شركت نكنيد اما شهيد اعلام مي نمايد كه لااقل مي توانم به عنوان بي‌سيم‌چي در خدمت همرزمان عزيز باشم.
خاطراتی زیبا از جانباز ابراهیم صداقت صید آبادی

خاطرات ی از جانباز ابراهیم صداقت صید آبادی / مهرنگاران عشق

جالب است که از پرستارهای آنجا شنیدم این پروفسور وقتی مجروحین ایرانی را عمل می­کند، هیچ دستمزدی نمی­گیرد!
شهید ابراهیم تهرانی زمانی

اسلام غريب است

شهيد ابراهيم تهراني زماني فرزند علی در سال 1343 در خرمشهر چشم به جهان گشود. او در تاریخ 27/4/61 در حمله رمضان در پاسگاه زید به مقام والای شهادت رسید.
شهید تیر ماه

شهید ابوالقاسم نورایی؛ خبر از شهادتش داد!

شهید ابوالقاسم نورایی فرزند غلامرضا در سال 1337 در قریه بیدهند چشم به جهان گشود. او در تاریخ 26/4/61 در منطقه بوکان به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
تولید و انتشار مجموعه كتب اين ستاره ها" خاطرات سرداران شهید

داستان مصور پانزده شهید شاخص استان اصفهان در «اين ستاره ها» روایت می شود

مجموعه كتب ( اين ستاره ها ) با محتوايي داستانی به ارائه خاطرات مستند پانزده سردار شهید استان اصفهان پرداخته است. این کتب که هرکدام در 46 صفحه پالتویی تنظیم گردیده اند حاوی خاطرات مصور و مستند وجذاب از این فرمانده هان می باشد
خاطراتی از رنج ها و درد های ناگفته جانبازان معزز / جانباز قربانعلی قدرت آبادی

خاطرات ی از جانباز معزز قربانعلی قدرت آبادی / رنج های بی صدا

مادرم وقتی‌که دید یک‌چشمم تخلیه‌شده و بدنم هم مجروح است، عنان از کف داد و صدای بلند گریست.
خاطراتی زیبا از شهید محمود جهانشیر

خاطرات ی از شهید محمود جهانشیر / استفاده صحیح از وسایل

از همه وسایلت طوری نگه داری کن که به درد دیگران هم بخوره
خاطرات

خاطرات شهید بزرگوار سید باقر شیروانی

او در دعاهایش حتی نام کسانی که همیشه او را آزار می دادند را بر زبان می آورد و برایشان سلامتی آرزو میکرد.
خاطرات جانبازان در کتاب تلخ و شیرین/ به قلم «علی اصغر مقسمی»

بخشی از خاطرات جانباز 15 درصد هشت سال دفاع مقدس «علی اکبر پایین محلی »/استان گلستان(1)

بار اول که می خواستم برای دوره آموزشی به ستاد بروم، سن و سالت کم است و باید از سپاه نامه بگیری، سپاه هم به من نامه نمی داد، مجبورم شدم شخص دیگری به نام تقی زمانی را معرفی کنم تا برایم نامه بگیرد.
شهید تیر ماه

خاطرات همسر شهید حسن حاج زمانی

شهید حسن حاج زمانی فرزند عبدالصمد در سال 1322 در اصفهان چشم به جهان گشود. او در تاریخ 23/4/61 در منطقه پاسگاه زید در شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
طراحی و تولید: ایران سامانه