خاطرات - صفحه 51

آخرین اخبار:
خاطرات
شهید محمدحسن آتش جامه

معجزه های خدایی شدن

شهید محمدحسن آتش جامه فرزند احمد در سال 1341 در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. او در تاریخ 10/4/61 در منطقه پاسگاه زید به فیض شهادت نائل آمد.
خاطرات جانبازان در کتاب تلخ و شیرین/ به قلم «علی اصغر مقسمی»

بخشی از خاطرات جانباز 40 درصد هشت سال دفاع مقدس «غلامرضا پایین محلی »/استان گلستان(1)

زمان اعزام، دانش آموز سال اول دبیرستان شهید مفتح روستای جلین بودم، این مدرسه تازه تأسیس شده بود و 45 دانش آموز داشت و اگر تعداد بچه ها به 35 نفر می رسید، مدرسه تعطیل می شد. بچه ها در رشته های انسانی و تجربی در دو کلاس بودند. 14 نفر از ما تصمیم گرفتیم برای رفتن به جبهه ثبت نام کنبم.
شهید تیر ماه

خاطرات مادر شهید محمدرضا آقاجانی زاده

شهید محمدرضا آقاجانی زاده فرزند امین در سال 1341 در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. او در تاریخ 21/4/60 در جبهه دارخوین به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
خاطرات جانبازان در کتاب تلخ و شیرین/ به قلم «علی اصغر مقسمی»

بخشی از خاطرات جانباز 30 درصد هشت سال دفاع مقدس « حسین تازیکی »/استان گلستان(1)

ز طریق ارتش آموزش نظامی دیدم، لازم به یادآوری است که پادگان را در زمان انقلاب، من و چندین دیگر از بچه های گرگان و جلین و روستاهای اطراف حفظ کردیم تا این که نوبت به خدمت سربازی خودم رسید. 18 اسفند ماه 1358 به سربازی رفتم. پس از آموزش های مقدماتی، ما را تقسیم کردند و به تهران آمدم. در پادگان لویزان لشکر 21 حمزه کنونی که آن موقع به گارد جاویدان معروف بود، در یگان تکاور بودم.
خاطرات حسین رضوان مدنی- فرمانده تیپ مستقل شیمیایی 22 نصرت عملیات مرصاد در حماسه ی چارزبر ؛" قسمت نخست"

می دانستم اولین حملات دشمن حملات شیمیایی است

تیپ، چهار گردان داشت که یکی از گردان ها را به عنوان عقبه در کرمانشاه جا گذاشتم و بقیه را با خودم به جنوب بردم؛ می دانستم اگر دشمن بخواهد حمله کند، اولین حملاتش، حمله شیمیایی است،معمولا" ما در عملیات های شیمیایی تلفات زیادی می دادیم.
خاطرات

«مین گذاری» و «تخریب» در خاطرات دستنویس شهیدمحمد خاک فیروز

ساعت3:33 بود كه بابيدارباش نگهبان شبt نيروها براي انجام فرضيه نمازصبح بيدارشدند، 10قيقه به 4بود كه فرضيه نماز صبح را انجام داديم. پس از فرضيه نماز ساعت 4:45 دقيقه مراسم صبحگاهي با تلاوت آياتي چند از قرآن شروع شد. بعد از خواندن قرآن و دعاي صبحگاهي دسته چادر2براي راهپيمائي صبحگاهي رفتند و دسته بر چادر يك پس از صبحگاهي مختصرو صرف صبحانه تا ساعت 7:30 صبح به استراحت پرداختند ...
خاطرات شهید والامقام ابوالفضل صفائی

من تشنة باران رویای توأم که مرا به رنگین کمان شادی های مادرانه می برد

خاطرات شهید والامقام ابوالفضل صفائی از زبان مادر شهید
خاطرات جانبازان در کتاب تلخ و شیرین/ به قلم «علی اصغر مقسمی»

بخشی از خاطرات جانباز 10 درصد هشت سال دفاع مقدس « محمود تازیکی »/استان گلستان(1)

می سال 65، دانش آموز کلاس سوم دبیرستان بودم و در رشته ریاضی فیزیک درس می خواندم، تابستان که شد، با تعدادی از بچه های محل تصمیم گرفتیم به جبهه برویم، قبل از آن، خیلی سعی کرده بودیم که اعزام شویم، اما می گفتند سن تان کم است و نمی شود
شهید محمدرضا جوشقانی وشنوه

هر بار که به کربلا می روم صورت محمدرضا برایم مجسم می شود!

شهید محمدرضا جوشقانی وشنوه فرزند علی اکبر در سال 1346 در تهران چشم به جهان گشود. او در تاریخ 17/3/65 در شبکه اجتماعی و پدافندی در منطقه عین خوش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
خاطرات جانبازان در کتاب تلخ و شیرین/ به قلم «علی اصغر مقسمی»

بخشی از خاطرات جانباز 70 درصد هشت سال دفاع مقدس « تقی ایزد »/استان گلستان(1)

خداوند این طور خواست که در آن لحظه در صحنه عملیات اتفاق افتاد، پیش روی و پس روی که بود، بعضی جاها یادم می آید که از خاکریزهای بریده بریده یا مثلثی رد شدیم و داشتیم به قرارگاه زرهی دشمن می رسیدم که این قرارگاه در عملیات کربلای 5، مرحله 3 سقوط کرد. به آن جا که رسیدیم
خاطرات شهید صادق صالحی

خدایا به ما لیاقتی بده تا شهیدان را فراموش نکنیم.

خدایا شاکر هستم که آخر سر هم در راه دفاع از وطن شهید شد و به دیدار سرور و سالار شهیدان آقا اباعبدا… شتافت. خدایا به ما لیاقتی بده تا شهیدان را فراموش نکنیم.
خاطرات

خاطرات شهید صادق صفوي

خاطرات شهید صادق صفوي
خاطرات زیبایی از جانباز محمد یحیایی برگرفته از کتاب دیدار با آفتاب

خاطرات ی از جانباز معزز محمد یحیایی

اين همه در مقابل دلتنگي‌ام براي ياران سفر كرده هيچ است.
شهید ماه مبارک رمضان

معرفی "شهيد غلامرضا شفيعي" در کلام مادر + وصیت نامه

در فروردين سال 1345 در شهر آبادان چشم به جهان آمد. دوران ابتدايي را تا سال دوم ابتدايي در شهر آبادان تمام كرد و بعد از آن به شهرستان كرج رفت و شهيد بقيه تحصيل خود را در اين شهر ادامه داد. شهيد غلامرضا شفيعي هميشه در درس هايش بسيار موفق بود و هميشه شاگرد ممتاز بود. چندين بار از طرف مدرسه و حتي اداره جوائزي دريافت نمود...
خاطرات

خاطرات شهید والامقام حمیدرضا صمصامی برکت

خاطرات شهید حمیدرضا صمصامی برکت
شهید خرداد ماه

روایت مادر و برادر شهید عباس حامدی از شهید

شهید عباس حامدی فرزند اصغر در سال 1343 در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. او در تاریخ 4/3/61 در حمله جهت آزادسازی خرمشهر به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
خاطرات شهید سید علی اصغر جوادی آملی / درخصوص حجاب

خاطرات شهید سیّد علی اصغر جوادی آملی / حجاب

عده ای برای دفاع از ناموس و کشورشون توی جبهه می جنگن و شهید می شن، یک عده هم با بی حجابی به خون شهیدان، بی احترامی می کنن
خاطرات جانبازان در کتاب تلخ و شیرین/ به قلم «علی اصغر مقسمی»

بخشی از خاطرات جانباز 35 درصد هشت سال دفاع مقدس « اسماعیل احمدی»/استان گلستان(1)

من از سال 58 عضو بسیج پایگاه امامرضا شدم و اولین بار 22 سالم بود که در سال 59 از بسیج به جبهه اعزام شدم. در همان بدو تأسیس بسیج، قبل از این که جنگ آغاز شود، ما در پایگاه شصت کلا آموزش نظامی دیدیم. در همان سال 58، به کوه های چهارباغ کردستان رفتیم که در آن جا کمین و ضدکمین را تمرین می کردیم
شهید خرداد ماه

شهید گل بلاغی؛ فارغ از دلبستگی های دنیا

شهید آیت الله گل بلاغی فرزند نصرت الله در سال 1339 در زنجان چشم به جهان گشود. او در تاریخ 26/3/66 در منطقه عملیاتی شلمچه ندای حق را لبیک گفته و به شهادت رسید.
نامه و دلنوشته

نامه پدری به فرزند آسمانی؛ سالروز شهادت شهیداحمد ظریف مظلومیان یزدی

احمد جان تو در این دنیا فانی هم شهید و آگاه بودی که تمام مسائل مادی را به هیچ می گرفتی. عزیز پدر! من اگر بخواهم نام تمام کسانی را که در مجالس سوگواری و یادبود تو شرکت داشتند، برایت بنویسم، طومارها پر می شود. امیدوارم خداوند با وساطت تو و امثال تو به همه اینها اجر خیر عنایت فرماید...
طراحی و تولید: ایران سامانه