کد خبر : ۶۰۶۷۴۴
۱۴:۵۳

۱۴۰۴/۰۹/۱۵
خاطره‌‌ای از شهید «عبدالله مسیحی ایسینی»

شهیدی که هم به جبهه رسید، هم به دل‌های مردم

برادر شهید تعریف می‌کند: هر وقت از ماموریت می‌آمد نمازهایش را در مسجد و به جماعت می‌خواند، در چشم و دل مردم خیلی دوست داشتنی بود، مردم خیلی علاقه داشتند او را ببینند.


به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «عبدالله مسیحی ایسینی» یکم دی ماه ۱۳۴۰، در روستای ایسین از توابع شهرستان بندرعباس دیده به جهان گشود. پدرش محمدصالح، کشاورز بود و مادرش آمنه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته ریاضی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. سی‌ام مهر ماه ۱۳۶۲. در مریوان توسط نیرو‌های عراقی بر اثر اصابت ترکش به دست و صورت، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهرستان زادگاهش واقع است.

شهیدی که هم به جبهه رسید، هم به دل‌های مردم

معتمد مردم، اسوه و نمونه

وقتی در سپاه خدمت می‌کرد روزی همراه با دوستانش به ایسین آمد. صدای اذان که از ماذنه‌ی مسجد بلند شد با دوستانش برای اقامه نماز جماعت ظهر به مسجد رفتند. هر وقت از ماموریت می‌آمد نمازهایش را در مسجد و به جماعت می‌خواند، در چشم و دل مردم خیلی دوست داشتنی بود، مردم خیلی علاقه داشتند او را ببینند.

شب جمعه بود، امام جماعت دیر کرده بود، مردم معطل مانده بودند، نمی‌دانستند می‌آید یا نه؟ بالاخره تصمیم گرفتند عبدالله را به عنوان پیش نماز جلو بفرستند و نماز را به او اقتدا کنند. عبدالله هم با اصرار و اکراه قبول کرد و امام جماعت شد. جایی که کسی نبود امام جماعت شود، خودش نماز جماعت را اقامه می‌کرد.

نماز که تمام شد، دعای کمیل باشکوهی برگزار کرد.

با اینکه سن کمی داشت اما با جوان‌های حالایی خیلی فرق می‌کرد؛ از لحاظ تقوایی و معرفتی در سطح بالایی بود. مثل یک آدم چهل ساله می‌توانست صحبت کند. برخوردش با مردم هم همین گونه بود. رفتارش با کوچک و بزرگ یکسان بود، ما هر چه تلاش کنیم به پای این قبیل افراد نمی‌رسیم.

وقتی عبدالله شهید شد من سوم راهنمایی بودم.

(به نقل از برادر شهید، مرتضی مسیحی)

انتهای متن/


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه