کد خبر : ۶۰۶۹۵۴
۱۲:۵۶

۱۴۰۴/۰۹/۱۷
خاطره‌‌ای از شهید «علی رضایی سردره»

فرمانده‌ای که تا آخرین لحظه ایستاد

پدر شهید تعریف می‌کند: در یکی از عملیات‌ها، دشمن به طور ناگهانی به همرزمانش حمله کرد و آنان را غافلگیر نمود. پسرم خود را به یک کانال می‌رساند و از ۲۰ نارنجکی که همراه داشت، ۱۸ عدد را استفاده کرده و به سمت دشمن پرتاب می‌کند. در همین هنگام، عراقی‌ها از پشت سر به او حمله می‌کنند و در همان لحظه او را به شهادت می‌رسانند.


به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «علی رضایی سردره» ششم اسفند ماه ۱۳۳۳، در شهرستان بندرعباس چشم به جهان گشود. پدرش حسین، ستوان یکم نیروی انتظامی بود و مادرش کنیز نام داشت. به عنوان دانشجوی دوره کارشناسی در رشته زبان و ادبیات فارسی درس می‌خواند. دبیر آموزش و پرورش بود. سال ۱۳۵۶ ازدواج کرد و صاحب سه پسر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. چهاردهم اسفند ماه ۱۳۶۵، در شلمچه به شهادت رسید. پیکر او مدت‌ها در منطقه باقی ماند و بیستم بهمن ماه ۱۳۷۵ پس از تفحص. وی را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند. برادرش عباس نیز شهید شده است.

بب

فرمانده‌ای که تا آخرین لحظه ایستاد

یکی از خاطراتی که از پسرم به یاد دارم این است که او فرمانده بخشی از جبهه بود. در یکی از عملیات‌ها، دشمن به طور ناگهانی به همرزمانش حمله کرد و آنان را غافلگیر نمود. پسرم خود را به یک کانال می‌رساند و از ۲۰ نارنجکی که همراه داشت، ۱۸ عدد را استفاده کرده و به سمت دشمن پرتاب می‌کند. در همین هنگام، عراقی‌ها از پشت سر به او حمله می‌کنند و در همان لحظه او را به شهادت می‌رسانند.

(به نقل از پدر شهید، حسین رضایی)

انتهای متن/


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه