دیگر فریدون نیستم، احمد هستم؛ روایت ایستادگی نوجوان بسیجی در نامه
متن کامل نامه شهید فریدون (احمد) محمدی - ۲۶/۱۰/۱۳۶۵
سلام بر رهبر كبير انقلاب اسلامي امام خميني به ياد الله آرامش دهنده قلبها
وبا سلام خدمت آقا امام زمان عج
پير جماران اسوه مقاومت وارزه افكن برپيكر پوشالي سردمداران كفرجهاني
وبا سلام بركليه رهروان راه سرخ شهداء.
آيا كسي مي تواند با چشم خود نبيند كه دشمن قصد نابودي دين و قرآن شرف و شكورش رادارد و باز سكوت اختيار كند
من مي روم تا با پروازخود بسوي جبهه اسلام سنگر خالي همرزم راپركنم
من مي روم تا اسلحه به زمين افتاده برادرم را بگيرم وبه جنگ صداميان كافر مي روم
من مي روم تا راه كربلا رابراي ديگر عزيزان بازكنم
جانام فدای اباعبدالله.
پدر و مادر عزيزم سلام
اميدوارم حالتان خوب باشد
چرا نامه نمي دهيد
تمامی چادر نامه آمد برای من نيامد
و انتظار داريد كه من تلفن بزنم و سلامتي خود را به شما برسانم
ديگر نه نامه مي دهم ونه به رحيم آقا مي گويم كه ديگر سلامتي من رابه شما بگويد
مگر دستتان مي لرزد كه يک نامه بنويسيد
اگر ناراحت حال من هستي ديگر به جبهه نمي روم و پيش شما مي نشينم و شما را نگاه مي كنم
اين طورنه جانم را خطر مي اندازم
ديگر عرضي ندارم والسلام.
ديگر اسم من عوض شده ديگر فريدون نيستم احمد هستم
به بابا بگو براي من پول بفرست بودجه سال 66 اعلام كرده اند پول بفرستد
سلام من رابراي فاميل برسانيد.
احمد محمدي
۲۶/۱۰/۶۵
